Part 6 Flashcards
chiffonner
چروککردن. مچالهکردن. ناراحتکردن، دلگیر کردن، غمگینکردن
dégoût
بیزاری، تنفر، نفرت، انزجار. دلزدگی، بیمیلی
assistant,e
دستیار. مددکار. [صورت جمع] شرکتکنندگان، حاضران، حضار
irritation
عصبانیت، خشم، ناراحتی. تحریک. التهاب، حساسیت
prudent,e
محتاط. دوراندیش، عاقل
creux, creuse
توخالی. پوک. گود، گودافتاده، تو رفته. پوچ، بیمعنی
apoplexie
سکته مغزی
épouvantable
وحشتناک، هولناک، مخوف، موحش، مهیب. فجیع. مزخرف
caverne
غار، مغار. حفره
trotter
یورتمهرفتن. بدوبدو رفتن، تندتند راه رفتن
apothicaire
داروگر، داروساز، داروفروش
manœuvre
حرکت، مانور. عملیات. راهاندازی. نمایش رزمی. [کشتی] طنابهای بادبان و دکل
ôter
برداشتن. حذفکردن. کمکردن. درآوردن. از بین بردن، زدودن. گرفتن
éviter
از برخورد (به چیزی) جلوگیریکردن. دوریکردن از، اجتنابکردن از، حذر کردن از، خودداری کردن از، پرهیزکردن از. معافکردن. جاخالیدادن
fatal,e
سرنوشتساز، تعیینکننده. مقدر، محتوم. اجتنابناپذیر. کشنده، مرگبار، مهلک. شوم، نحس، منحوس. زیانبار، مخرب، مصیبتبار. [زن] فتانه، افسونگر