Part 3 Flashcards
méprise
اشتباه
mépriser
تحقیر کردن، خوار شمردن. بیاعتنابودن (نسبت) به، بیتوجهبودن به
barre
میله، میل. شمش. نرده
acier
فولاد. سلاح فولادین
frais, fraîche
خنک. تازه. شاداب، سرزنده، با طراوت
débarrasser
(چیزهای اضافی را) بیرون ریختن. خالیکردن. برداشتن. تمیز کردن
procédure
آئین دادرسی. دعوای حقوقی، اقامه دعوا
assignation
اختصاص، تخصیص. احضار به (دادگاه)
défaire
خرابکردن. باز کردن. به هم ریختن. فسخکردن
garnement
بچه شیطان، بچه تخس. [قدیمی] (آدم) رذل، اوباش
baïonnette
سرنیزه
éviter
از برخورد (به چیزی) جلوگیری کردن. دوریکردن از، اجتنابکردن از، حذر کردن از، خودداری کردن از، پرهیز کردن از
corruption
فساد، خرابی
correctionnel,elle
[حقوقی] تادیبی
sagement
عاقلانه، معقول، درست. آرام، به آرامی، با خونسردی
philanthrope
بشردوست، انساندوست، نوعدوست
répliquer
جواب دندانشکن دادن (به)، حاضرجوابی کردن، جواب دادن (به)
sensé,e
باشعور، فهمیده. عاقل، معقول، منطقی. عاقلانه
injuste
بیانصاف، ناعادلانه، غیرعادلانه، غیرمنصفانه. ناحق، ناروا
égard
دقت، توجه. ملاحظه، رعایت. احترام