Part 33 Flashcards
1
Q
exiger
A
مطالبهکردن، خواستار (چیزی) بودن، خواستن
توقعداشتن، انتظار داشتن
2
Q
récit
A
روایت، نقل، شرح
حکایت، قصه
3
Q
compromettre
A
به خطر انداختن، لطمه زدن به
بدنامکردن، خرابکردن، ضایعکردن
4
Q
pudibond,e
A
عفتفروش، جانماز آبکش، عفیفنما، زاهدنما
5
Q
phraséologie
A
جملهبندی، عبارتپردازی
لفاظی
6
Q
sangsue
A
زالو
[خودمانی] مزاحم، سمج، کنه
[قدیمی] آدم زالوصفت
7
Q
appauvrir
A
فقیر کردن، تهیدستکردن، بیچیز کردن
ضعیفکردن
8
Q
cataplasme
A
مرهم، ضماد
9
Q
somme
A
حیوان بارکش
10
Q
commissionnaire
A
دلال، حقالعملکار
پادو، پیشخدمت
11
Q
encombrer
A
راه (جایی) را بند آوردن، بستن، سد کردن
جلوی دست و پای (کسی) را گرفتن
اشغال کردن
12
Q
superflu,e
A
اضافی، زیادی
زاید، غیر ضروری
بیهوده، بیخود
13
Q
félonie
A
ناسپاسی، خیانت
14
Q
plume
A
پر
قلم
نوک خودنویس
15
Q
arrêt
A
توقف، ایست
وقفه، مکث
ایستگاه
حکم، رای