Part 16 Flashcards
serpentin,e
لوله مارپیچ
ansouciance
بیقیدی، بیخیالی
emprunter
قرضکردن، وامگرفتن. (به) امانت گرفتن. اقتباسکردن
fantasmagorie
صحنه خیالات، صحنه اوهام. احضار اشباح
bonté
خوبی، نیکی، مهربانی
manœuvre
کارگر (ساده)
renversé,e
وارونه، واژگون، معکوس. واژگونشده، سرنگون، افتاده. بهتزده، مبهوت، حیرتزده
prodigalité
ولخرجی
paroxysme
اوج، منتها درجه
antichambre
اتاق انتظار
ameublement
اثاث، اثاثیه، مبلمان
soutenir
نگهداشتن، تکیهگاه (چیزی) بودن. سر پا نگه داشتن. تقویتکردن. پشتیبانیکردن از، کمک کردن به
tendresse
محبت، عطوفت، مهر، علاقه
serrer
فشردن، فشار دادن. به هم فشردن، تنگکردن. محکمکردن، سفتکردن. [پیچ، شیر آب، …] محکم بستن
accès
ورود، دخول. ورودی، مدخل، راه. دسترسی. دستیابی، نیل، حصول
abattre
انداختن، سرنگونکردن، (به) زمین انداختن. پایین آوردن. پایین کشیدن. خرابکردن. ناامید کردن
gésir
[ادبی] خوابیدن، دراز کشیدن. واژگونبودن. بودن
baguette
ترکه، چوب. چوبدستی. سنبله. باگت
proportion
نسبت، تناسب. [صورت جمع] ابعاد، مقیاس
lamentation
شیون، آه و ناله، گله و شکایت، شکوه