Part 28 Flashcards
écrin
جعبه جواهر
mouchoir
دستمال. دستمال گردن (زنانه)
déchiqueter
تکهپاره کردن، تکهتکهکردن، پارهپوره کردن
gorge
گلو. حلق. [ادبی] سینه (= پستان)
ensevelir
در گور گذاشتن، دفنکردن. کفنکردن. مدفون کردن، زیر خاک کردن. پنهان کردن، مخفیکردن
heurter
برخورد کردن با، خوردن به، زدن به، تصادفکردن با
périr
[ادبی] جانسپردن، جانباختن، هلاکشدن، تلفشدن
aîné,e
بزرگتر، مسنتر، ارشد. فرزند بزرگتر
halte
توقف. توقفگاه. استراحت. ایست!
capituler
تسلیمشدن. پیمان تسلیم را امضا کردن
maltraiter
بد رفتاریکردن با، با خشونت رفتار کردن با، بد برخورد کردن با
veine
سیاهرگ، ورید. رک. [هنر] طبع، ذوق
lambeau
تکه، پاره
dégringoler
افتادن، سقوطکردن، معلقشدن. به سرعت پایین آمدن
bond
جهش، پرش، جست
crouler
فروریختن، ریختن، ریزشکردن خراب شدن. به لرزه درآمدن. نقش بر آب شدن، بر باد رفتن
crise
بحران. [بیماری] حمله. طغیان، غلیان
renier
انکار کردن، منکر شدن. رو گرداندن از
soutirer
(عمل) ظرف به ظرف کردن. با دوز و کلک گرفتن، تیغزدن
lécher
لیسیدن. [اثر ادبی یا هنری] ساخته و پرداخته کردن، شسته و رفته کردن