Part 45 Flashcards
empreinte
نشان، اثر، نقش
رد، جای پا
envahir
تصرفکردن، گرفتن، اشغالکردن
haleter
نفسنفسزدن
(عمل) از نفس افتادن
évanouir (s’)
از حال رفتن، غشکردن، بیهوششدن
heurter
برخورد کردن با، خوردن به
tressaillement
لرزش
discrétion
ملاحظه
رازداری
tombe
گور، قبر
آرامگاه، مقبره، مزار
bénir
دعا کردن
تبرککردن
آرزوی خوشبختی کردن برای
repentant,e
متاسف، پشیمان، نادم
توبهکار
bénédiction
دعا
تبرک
رحمت (الهی)
contempler
تماشاکردن، محو تماشای (چیزی) شدن
در بحر (چیزی) رفتن
délire
هذیان
شور، شعف، وجد
روانآشفتگی
illusion
خطا، تصور غلط، خیال باطل
توهم
méconnaître
نشناختن، به جا نیاوردن
نادیدهگرفتن
قدر (کسی را) ندانستن
repousser
(به) عقب راندن، پس زدن
disposer
مرتبکردن، چیدن
آمادهکردن
plaisanter
شوخیکردن
سر به سر (کسی) گذاشتن
lugubre
ماتمزده، محزون
حزنانگیز، اندوهبار
constater
ملاحظهکردن، مشاهدهکردن
متوجهشدن، پی بردن (به)، فهمیدن
گواهیدادن، تصدیقکردن