Part 26 Flashcards
fripon,onne
حقهباز، کلاهبردار، شیاد. شیطان
épargner
پسانداز کردن. صرفهجویی کردن در. رعایت حال (کسی را) کردن
mœurs
اخلاق، اخلاقیات. خلق و خو، خصلت. آداب، رسوم
vil,e
[ادبی] حقیر، پست، فرومایه، رذل
délicatesse
ظرافت. لطافت. ملایمت. حساسیت. دقت. سنجیدگی. لطف، محبت
craindre
ترسیدن (از)، بیمداشتن (از)، بیمناکبودن (از)
nettement
بهوضوح، صریحا. آشکارا
bourreau
جلاد، مامور اعدام. شکنجهگر
circonlocution
مقدمهچینی، حاشیهرفتن
conclure
پایاندادن، خاتمهدادن.
بستن، منعقد کردن، امضا کردن
entrepreneur,euse
پیمانکار، مقاطعهکار. رئیس، کارفرما
duper
گولزدن، فریبدادن
faillir
کوتاهیکردن، قصور
faillite
ورشکستگی. شکست، ناکامی
éblouir
[نور] چشم را زدن، کور کردن. خیره کردن، فریفتن، مجذوبکردن، مات و مبهوت کردن
livrer
تحویلدادن. واگذار کردن، تسلیمکردن، دادن
exiger
مطالبهکردن، خواستار (چیزی) بودن، خواستن. توقعداشتن، انتظار داشتن
caboche
[خودمانی] کله
débrouiller
از هم باز کردن. مرتبکردن. [موضوع، مساله] روشنکردن. [خودمانی] فوت و فن کار را (به کسی) یاد دادن
écheveau
کلاف