Part 5 Flashcards
1
Q
se fâcher
A
عصبانیشدن، خشمگینشدن. قطع رابطهکردن، (با کسی) به هم زدن، قهر کردن
2
Q
accourir
A
با عجله آمدن، دواندوانآمدن، به دو آمدن، دویدن، پریدن
3
Q
se précipiter
A
خود را انداختن، خود را پرتکردن
4
Q
froisser
A
چروککردن. مچالهکردن
5
Q
éminemment
A
فوقالعاده، بیاندازه، بینهایت. به راستی، واقعاً
6
Q
magnétique
A
مغناطیسی، آهنربایی، جادویی، مسحورکننده، جذاب
7
Q
don
A
اعطا، دهش. اهدا. کمک. هدیه، کادو. نعمت، موهبت. استعداد
8
Q
aliéné,e
A
دیوانه، مجنون
9
Q
fiacre
A
درشکه کرایهای
10
Q
livrée
A
لباس (مخصوص)
11
Q
précipitamment
A
عجله، شتابزدگی، دستپاچگی
12
Q
effarer
A
به وحشتانداختن، به هراسانداختن، مضطربکردن. هراساندن
13
Q
épée
A
شمشیر
14
Q
émouvoir
A
احساسات (کسی را) برانگیختن، تحت تاثیر قرار دادن، متاثر کردن، به هیجانآوردن، منقلبکردن
15
Q
stupéfair
A
شگفتزدهکردن، مبهوتکردن