Part 13 Flashcards
1
Q
glorifier
A
تجلیلکردن، تمجید کردن، ستودن. [خدا] ستایشکردن، شکر کردن. زیبا جلوه دادن
2
Q
tas
A
توده، تل، پشته، کپه. مقدار زیادی، یک عالمه
3
Q
tribunal,aux
A
دادگاه
4
Q
inventorier
A
صورتبرداریکردن (از)، صورت برداشتن از
5
Q
emmener
A
همراه خود بردن، با خود بردن، بردن. هدایت کردن
6
Q
figue
A
انجیر
7
Q
bouffonnerie
A
دلقکبازی، لودگی
8
Q
compris,e
A
شامل، با، از جمله، مِنجمله. محاسبهشده، به حساب آمده
9
Q
évacuer
A
تخلیهکردن. خالیکردن. دفعکردن
10
Q
vinaigre
A
سرکه
11
Q
rompre
A
شکستن، در هم شکستن. خرد کردن، چند تکه کردن. گسستن، پاره کردن. [رابطه، قرارداد، …] به هم زدن
12
Q
grêle
A
بلند و باریک، کشیده. ظریف. [صدا] زیر، نازک. تگرگ
13
Q
momie
A
(جسد) مومیایی
14
Q
tapir
A
چنباتمهزدن، کز کردن. قایمشدن
15
Q
unanime
A
همرای، همعقیده، همداستان، متفقالقول