Ometto Flashcards
quale intonazione di voce
چه لحن صدا
quello è demandato
که تفویض می شود
demandare
نماينده
واگذار شده
Quando frequentavo la prima liceo
وقتی سال اول دبیرستان بودم
una filodrammatica teatrale
یک درام آماتوری تئاتری
Il mio maestro di dizione,
معلم فن بیان من،
con una bacchetta in mano,
با یک عصا در دست،
i eseguivano alla perfezione le sue direttive atte a addestrarci nella recita teatrale
آنها دستورات او را کاملاً دنبال کردند تا ما را در اجرای تئاتر آموزش دهند
addestrare
تعلیم دادن
مشق دادن
درس دادن
تمرین دادن
direttive
رهنمود
بخشنامه ها
دستورالعمل ها
Testimoni di Geova
شاهدان یهوه
ricalca il versetto dell’esodo 3
آیه خروج 3 را دنبال می کند
casomai
محض احتیاط
casomai fissando gli occhi sugli astanti
اگر چیزی باشد یا محض احتیاط ، چشمانش را به تماشاگران دوخته است
a catturare Gesù.
برای گرفتن عیسی
Lo stesso dicasi nella prima lettera
در نامه اول هم همینطور گفته شده است
che postula questo versetto
postulare
که این آیه را فرض می کند
فرض کردن
ادعا
postulato
ادعا · پذیره
postulante
تقاضا کننده · درخواست دهنده · طالب · متقاضی
una pausa relativamente marcata
مکث نسبتاً مشخص
instillare nel loro animo una convinzione
instillare
اعتقاد را در روح آنها القا کند
القا می کند
جایگیر می کند
dell’intreccio
بافته
intrecciare
bâftan · بافتن · در هم بافتن · درهم بافتن · درهم بافته شدن
una lieve rapidità di lettura dei vari passi
سرعت کمی در خواندن قسمت های مختلف
rapidità
سرعت
lieve
سبک
حداقل
کمترین
alcune volte aspra e altre dolce
گاهی ترش و گاهی شیرین
non andiamo mica sul pulpito a fare commedia
منبر نمی رویم که کمدی کنیم
pulpito
منبر
le giunture dalle midolla
مفاصل از جان کلام
midolla
جان کلام
مغز استخوان
جوهر
نکته مهم
چکیده
uno dei massimi studiosi
یکی از بزرگترین علما
nobildonna
نجیب زاده خانم
ci inoltriamo in un argomento spinoso
در حال ورود به یک موضوع خاردار هستیم
inoltrare
اعزام کردن · صادر کردن · فرستادن · هدایت
inoltrare
اعزام کردن · صادر کردن · فرستادن · هدایت
Le traduzioni in lingua volgare
ترجمه به زبان عامیانه
lingua volgare
زبان مبتذل