Antropologia Flashcards
Predestinazione
جبر
Predestinato
از پیش مقدر شده است
Convergendo
همگرا
sconcertato
نگران
redimere
باز خرید کردن
Giustificazione
توجیه
توجیه نامه برای بچه ها
متن منظم از نظر حاشیه
La gistizia
عدالت
عادل شمرده شدن
Giusti
Giudizio
primo millennio
هزار سال اول
filangere
چرخش
Consultando
مشاوره
gradevole
دلپذیر
leggiadria
دوست داشتنی
licenza؛
مجوز
benevolenza؛
خیرخواهی
fortuna؛
ثروت
titolo onorifico
عنوان افتخاری
rilevanza sociale
ارتباط اجتماعی
legitimata
مشروعیت بخشیده است
attualità
واقعی بودن
atteggiamento
نگرش
rivendicare
مطالبه
prestazione
è frutto di una sua
prestazione
کارایی
Un bivio
چهارراه
accontentarsi
حل کن
sopprimere
سرکوب کردن
Lo Zarathustra nietzschiano
نیچه ای
procurarsi
تهیه کنند
Ci sentiamo accettati
پذیرفته شده
Le correnti
جریان ها
non lo abbiamo mai nemmeno sfiorato
لمس کرد
non lo abbiamo mai nemmeno sfiorato
ما هرگز آن را لمس نکردیم
estingue
خاموش می کند
abbeverandosi
نوشیدن
all’isolamento
به انزوا
manipolazione
رسیدگی
eventualmente
احتمالا
una spezia
ادویه
Una indefinibile
غیر قابل تعریف
pallida
رنگ پریده
scolorita
تغییر رنگ داده است
Una proprietà
ویژگی
frammentare
قطعه
Una gradualità
تدریجی بودن
Un apice
راس
culminante
اوج می گیرد
sollecita
التماس کردن
اصرار می کند
I concetti
مفاهیم
Ha elaborato
Ha elaborato
تشریح کرده است
دارای جزئیات - بسیط
benevolente
خیراندیش
Si sono alleati
آنها متحد هستند
franchezza
رک گویی
Ci ha gratificati
خرسند
Ci ha gratificati
ما را خوشحال کرد
caparra
سپرده
eucologica
una formula eucologica giudaica
در ایتالیایی
اکولوژی زیست شناسی
در لاتین
شاخهای از علم دینی است که به مطالعه متون و سنتهای نمازی مسیحیان میپردازد .
consegnandoli
تحویل آنها
sottraendoli
sottraendoli al mondo,
کم کردن آنها
sottraendoli al mondo,
آنها را از دنیا دور می کند
preservandoli dagli assalti delle Potenze
حفظ آنها از حملات قدرت ها
assalti
حملات
eternamente
تا ابد
pretemporale
قبل از زمان
sfocia
جریان می یابد
disposizione
وضع
È avvenuta
رخ داده است
gemina praedestinatio
جبر دوقلو
پیش تقدیری دو قلو
لاتین
comunicazione
ارتباط
Comunicandocelo
با اطلاع رسانی به ما
ecclesia ex circumcisione,
کلیسا از ختنه
ecclesia ex gentibus
کلیسا از ملل
è forse la prova che le promesse di Dio sono finite nel nulla?
آیا این شاید دلیلی باشد بر این که وعده های خدا باطل شده است؟
sono finite nel nulla
آنها به هیچ نتیجه ای نرسیدند
pretendere
مطالبه
giustifichi
توجیه
عادل نشان میدهد
Abbia accolto
استقبال کرد
attesta
گواهی می دهد
vasi d’ira
رگ های خشم
non ha affatto ripudiato
او اصلا انکار نکرد
predispone
آماده می کند
tracciare
برای ردیابی
Le equivalenze
معادل ها
fatalista
سرنوشت ساز
determinismo fatalista
Il determinismo fatalista
جبر جبرگرایانه
سرنوشت از پیش تقدیر شده
non sono mai ritirati
non sono mai ritirati
آنها هرگز پس گرفته نمی شوند
ritirati
عقب نشینی
Ho Dissipato
دفع کردم
sancisce
برقرار می کند
تایید میکند
sconfessa
انکار می کند
رد میکند
reprobi
محکومین
discriminazione
تبعیض
ante
درها
ante previsa merita
قبل از شایستگی های مورد انتظار
لاتین
favori divini
عنایات الهی
sapore gradevole
طعم دلپذیر
titoli onorifici
onorifici
عناوین افتخاری
افتخارات
rappresentazioni mitologiche
بازنمایی های اساطیری
associato
مرتبط است
gesƟ di benevolenza
حرکات خیرخواهی
favori amorosi
محبت های دوست داشتنی
sospensione
la sospensione di leggi
تعلیق
تعلیق قوانین
equità
انصاف
una vasta gamma di significati
una vasta gamma
طیف وسیعی از معانی،
دامنه ی وسیع
gamma
دامنه
طیف
گاما
logoro
فرسوده
è culturalmente desueto
از نظر فرهنگی منسوخ شده است
un bivio
lo porta a un bivio
یک دو راهی
او را به یک دوراهی می رساند
Può accontentarsi
accontentarsi
او می تواند راضی باشد
قانع شدن
راضی شدن
tentare di procurarsi la salvezza da solo
procurarsi
procurarsi la salvezza
سعی کردن تا خود نجات پیدا کردن
بدست آوردن
رستگاری بدست آوردن
umanamente
به صورت انسانی
eloquente
è un esempio eloquente
شیوا
مثالی گویا است
aporetico = Scettico
condizione aporetica
دیر باور - شکاک
نامطمئن بودن
وضعیت نامطمئن
کلمه یونانی و فلسفی
Un celebre brano di
celebre
آهنگ معروفی از
متنی معروف از
معروف
sperimentare
آزمایش کردن
mondo soggetto alla temporalità
temporalità
جهان تابع موقتی بودن
موقتی بودن
Alcune premesse fondamentali per
premesse
برخی از مقدمات اساسی برای
محل
creaturale
مخلوق
che accorcia le distanze tra i fratelli
که فاصله بین برادران را کوتاه می کند
nel frastuono
در هیاهو
Sussidi
یارانه ها
mi misero alla prova
آنها مرا در معرض آزمایش قرار دادند
volle che apparisse
او می خواست ظاهر شود
ha ordinato di attestare che egli è il giudice
attestare
دستور داد تا تصدیق کند که او قاضی است
گواهی
rendono questa testimonianza
این شهادت را بده
sciolse
منحل شد
si sgozzassero a vicenda
یکدیگر را سلاخی کردند
gli fu consegnata una grande spada
شمشیر بزرگی به او داده شد
un danaro e tre misure d’orzo per un danaro
یک دینار و سه پیمانه جو برای یک دینار
siano sprecati
هدر می روند
verdastro
مایل به سبز
sterminare con la spada
با شمشیر نابود کن
Sovrano
پادشاه
venne data a ciascuno di essi una veste
به هر یک از آنها عبایی داده شد
sacco di crine
crine
کیسه مو
موی اسب
si abbatterono sopra la terra
si abbatterono
بر زمین افتادند
سقوط کردن
فرود آمدن
نازل شد