Bioetica Flashcards
cellule viventi di cancro
سلول های سرطانی زنده
L’immunologia
این شاخه ای از زیست شناسی و پزشکی است که به مطالعه سیستم ایمنی بدن می پردازد. این سیستم وظیفه دفاع از بدن در برابر عفونت و بیماری را بر عهده دارد. ایمونولوژی عملکردهای فیزیولوژیکی سیستم ایمنی، اجزای آن و پاسخ های ایمنی را در شرایط سلامتی و بیماری مطالعه می کند
immunitario
ایمنی
inquietanti ed urgenti interrogativi
سوالات ناراحت کننده و فوری
conseguire determinati effetti
دستیابی به اثرات خاص
conseguire
بدست آوردن
procreazione assistita
کمک به تولید مثل
congelamento degli embrioni
انجماد جنین
madri in affitto
surrogate mother
مادر جایگزین
attribuzione della paternità o della maternità per embrioni
انتساب پدر یا زایمان توسط جنین مربوط به شناخت قانونی ارتباط ژنتیکی بین والدین و جنین است. این فرآیند برای تعیین حقوق و وظایف والدین در قبال کودکی که متولد می شود ضروری است. شواهد مربوط به انتساب پدر یا زایمان ممکن است شامل آزمایش DNA، شواهد شاهد و مستند باشد
لقاح هترولوگ یک تکنیک تولید مثل با کمک پزشکی (ART) است که در آن حداقل یکی از دو گامت (تخمک یا اسپرم) از یک اهدا کننده خارج از زوج می آید. این روش زمانی استفاده می شود که یک یا هر دو طرف مشکلات ناباروری داشته باشند که مانع از استفاده از گامت های آنها می شود2.
لقاح هترولوگ اشکال مختلفی دارد:
لقاح ناهمگون زن (اهدای تخمک): تخمک ها توسط اهدا کننده اهدا می شوند و با اسپرم شریک مرد زن و شوهر بارور می شوند.
لقاح ناهمگون مردان: اسپرم توسط اهدا کننده اهدا می شود و برای بارور کردن تخمک های شریک زن زن و شوهر استفاده می شود.
اهدای مضاعف: تخمک و اسپرم هر دو از اهداکنندگان خارجی می آیند.
این تکنیک یک جایگزین مهم برای زوج هایی است که مایل به پدر و مادر شدن هستند اما با مشکلات ناباروری مواجه هستند. ایمنی و کیفیت گامت های اهدایی با کنترل ها و مقررات سختگیرانه تضمین می شود
fecondazione eterologa
Tecnica di procreazione medicalmente assistita
تکنیک تولید مثل با کمک پزشکی
eterologa
هترولوگ صفتی است که در زیست شناسی و پزشکی برای نشان دادن اندام، بافت یا ماده آلی که از گونه ای غیر از گونه مورد نظر می آید استفاده می شود.
gli embrioni fecondati in surplus
جنین های بارور شده مازاد
l’ingegneria genetica
مهندسی ژنتیک
le banche di embrioni congelati
به بانک های جنین منجمد
pretesa “neutralità etica” della scienza
ادعای “بی طرفی اخلاقی” علم
una scuola per bambini gravemente ritardati
مدرسه ای برای کودکان به شدت عقب مانده
lefficacia della profilassi contro l
epatite
اثربخشی پروفیلاکسی در برابر هپاتیت
La profilassi (greco προφυλάσσω, “prophylasso”, difendere o prevenire) è una qualsiasi procedura medica o di sanità pubblica a scopo di prevenzione di una malattia.
پروفیلاکسی (به یونانی: προφυλάσσω، “prophylasso”، دفاع یا پیشگیری) هر روش پزشکی یا بهداشت عمومی برای پیشگیری از یک بیماری است.
infettati con ceppi del virus dell`epatite
آلوده به سویه های ویروس هپاتیت
i mezzi adoperati
وسایل مورد استفاده
rianimazione
احیا
prolungamento della vita
تمدید عمر
prolungamento
Prolungamento یک اسم مذکر است که از فعل prolongare گرفته شده است. می تواند معانی زیر را داشته باشد:
افزایش طول یا مدت چیزی.
بخشی یا ادامه چیزی در مکان یا زمان اضافه شده است.
عمل یا عملیات طولانی شدن، یعنی گسترش در مکان یا زمان.
trapianti
پیوند
ingegneria genetica
مهندسی ژنتیک
la fattibilità tecnica
امکان سنجی فنی
le possibili ripercussioni sull’umanità
پیامدهای احتمالی بر بشریت
le loro giustificazioni morali
توجیهات اخلاقی آنها
compromettere
سازش
Iniezioni di cellule tumorali
تزریق سلول های سرطانی
un implicito materialismo
یک ماتریالیسم ضمنی
che tutto è concepito come «materiale»
la produzione di mezzi terapeutici
تولید وسایل درمانی
la brevettabilità di processi produttivi
قابلیت ثبت اختراع فرآیندهای تولید
brevettabilità
ثبت اختراع
vengono brevettate
ثبت اختراع هستند
la crisi della fiducia cieca nella scienza
بحران اعتماد کورکورانه به علم
ignari luno dell
altro
غافل از یکدیگر
Science of Survival
علم بقا
una bioetica di frontiera
اخلاق زیستی “مرزی”
ristretto di persone
تعداد کم افراد
una bioetica quotidiana
اخلاق زیستی “روزمره”
alla degenza
به بستری شدن در بیمارستان
ed all’assistenza dei malati
و مراقبت از بیماران
malasanità
قصور پزشکی
eutanasia
اتانازی
fecondazione artificiale
تلقیح مصنوعی
casi controversi
پرونده های مورد مناقشه
l’assistenza sanitaria
مراقبت های بهداشتی
l’ampio raggio
طیف گسترده ای
raggio
شعاع
انتشار نور از منبع نور؛ یا به طور خاص، هر یک از جهاتی که نور در امتداد آن منتشر می شود و در تصور رایج به صورت خطوطی پیکربندی می شوند که از منبع نور، به ویژه از یک جرم آسمانی شروع می شوند: r. از خورشید، ماه، ستارگان، سیارات؛ یک پرتو پرتو؛ r سوزان، آتشین، سوزان، خیره کننده، درخشنده با خورشید؛ گرم کردن، برنزه شدن در r. از خورشید
autosufficienza e di onnipotenza
خودکفایی و قدرت مطلق
assai attuale
بسیار جاری
Divergenza di opinioni
اختلاف نظر
le sfide poste
چالش های مطرح شده
ricadute disumanizzanti
پیامدهای غیرانسانی
Per invertire la rotta
برای معکوس کردن مسیر
una azione controculturale molto complessa
یک اقدام ضد فرهنگی بسیار پیچیده
un sogno prometeico di dominio assoluto
رویای پرومته سلطه مطلق
stravolgendo
تحریف
ha dislocato l’essere umano
انسان را آواره کرده است
i dilemmi bioetici
معضلات زیست اخلاقی
emancipazione del paziente
توانمندسازی بیمار
رهایی
all’assistenza sanitaria
به مراقبت های بهداشتی
l’accesso di tutti i cittadini all’assistenza sanitaria.
allocazione delle risorse
تخصیص منابع
nasce dall`inevitabile divario
از شکاف اجتناب ناپذیر ناشی می شود
divario
تفاوت
avvertita tra la popolazione
در میان مردم احساس می شود
avvertita
هشدار
sistema sanitario
نظام سلامت
sempre più perfezionate ma anche molto costose
به طور فزاینده ای کامل می شود اما همچنین بسیار گران است
disagio sociale
پریشانی اجتماعی
divergenze e contrasti
واگرایی ها و تضادها
divergenze
تفاوت ها
questa carenza di formazione
این عدم آموزش
carenza
کمبود
un risultato considerevole sviluppare
یک نتیجه قابل توجه برای توسعه
a questa non assoggettabili
مشمول این نیست
تابع آن نیست
Assoggettare
Assoggettare significa rendere soggetto, sottomettere o piegarsi al dominio altrui.
موضوع کردن
تسلیم به معنای تابع کردن، تسلیم شدن یا تسلیم شدن در برابر سلطه دیگران است.
assoggettabilità
موضوع پذیری
determinismo
جبرگرایی
منظور ما همه آن رؤیاهای انسان است که او را مطلقا یا اساسا محروم یا ناتوان از آزادی می دانند، زیرا او همیشه در عمل خود توسط عواملی خارج از اراده اش مشروط و تحت تأثیر قرار می گیرد و تابع آن نیست
riconducibili
قابل ردیابی
genotipi realizzati da mutazioni casuali
ژنوتیپ های ساخته شده از جهش های تصادفی
la traiettoria lo condurrà in un punto
مسیر او را هدایت خواهد کرد
l’illusione della libertà
توهم آزادی
chi poteva permettersela
چه کسی می تواند آن را بپردازد
l’equa distribuzione delle risorse
توزیع عادلانه منابع
l’equa
عادلانه
منصفانه
برابر
عادل
costi elevati
هزینه های بالا
devono generare utili
آنها باید سود ایجاد کنند
rischiando di anteporre la logica del profitto al servizio al paziente
ریسک قرار دادن منطق سود بر خدمات بیمار
anteporre
قرار دادن قبل
dalle visioni antropologiche sottostanti
از دیدگاه های انسان شناسی زیربنایی
governate dalla genetica
توسط ژنتیک اداره می شود
influenzato dall’ambiente sociale
تحت تأثیر محیط اجتماعی
Meno enfasi sui fattori biologici
تاکید کمتر بر عوامل بیولوژیکی
interazionistico
تعامل گرا
dosaggio di influenze culturali e biologiche
“دوز” تأثیرات فرهنگی و بیولوژیکی
prevedere a priori
پیش بینی پیشینی
implicando l’assenza di responsabilità morale
دلالت بر عدم مسئولیت اخلاقی
implicando
ضمنی
فکری
دلالت داشتن
implicare
دلالت کند
درگیر کردن
دخیل کردن
معنی
مستلزم
استنتاج
اضافه کردن به
دلالت کند
متهم کردن
درهم تنیده
اجازه دهید برای
واردات
متحمل شدن
empiricamente verificabili
از نظر تجربی قابل تأیید است
accomuna e vincola tutti gli uomini
همه انسانها را متحد و پیوند می دهد
vincola tutti
همه مقید میکند
io devo essere libero di fare quello che credo, almeno fintanto che la mia libertà non lede la libertà altrui
من باید آزاد باشم تا آنچه را که به آن اعتقاد دارم انجام دهم، حداقل تا زمانی که آزادی من آزادی دیگران را نقض نکند
non lede
آسیبی نمی رساند
ledere
آسیب
تاثیر بگذارد
نقض کردن
تعصب
تضعیف کردن
برخورد کردن
زخمی کردن
in base al quale adoperare
بر اساس آن استفاده شود
è il piacere soggettivo
لذت ذهنی است
a loro volta
به نوبه خود
potenziare istituzionalmente le autonome ed insindacabili scelte di vita
به صورت نهادی انتخاب های زندگی خودمختار و غیرقابل انکار را تقویت کنید
Secondo questa ottica dunque è giusto …
بنابراین، از این دیدگاه، درست است
appagati nelle proprie speranze
به امیدهای خود راضی شدند
appagare
راضی شدن
è reputato male tutto ciò che provoca dolore
هر چیزی که باعث درد می شود به اشتباه در نظر گرفته می شود
reputare
در نظر بگیرید
فکر کن
حساب کاربری
قضاوت کنید
نگاه کن
شهرت
provoca
علل
almeno in via ordinaria
حداقل به روش معمولی
prezzo da pagare per conseguire un risultato fortemente desiderato
قیمتی که باید برای دستیابی به یک نتیجه کاملا مطلوب پرداخت شود
la dieta della ragazza che vuole mantenere o acquistare la ‘‘linea‘‘
رژیم غذایی دختری که می خواهد “شکل” را حفظ کند یا بخرد
in tal caso
در این مورد
vuole quella sofferenza per un maggior piacere successivo
او این رنج را برای لذت بیشتر بعدا می خواهد
detta sofferenza non ha nulla in sé di eticamente negativo
این رنج به خودی خود هیچ چیز اخلاقی منفی ندارد
riprovevole
قابل سرزنش
il male peggiore che possa capitare ad un individuo.
بدترین شرارتی که می تواند برای یک فرد اتفاق بیفتد.
capitare
اتفاق افتادن
اتفاق بیفتد
رخ دهد
به عنوان
رخ می دهد
پیدا کردن
به پایان برسد
شانس
بوجود می آیند
رسیدن
نوبت دادن
رسیدن به
il combattere a tutti i costi il dolore grave,
مبارزه با درد شدید به هر قیمتی،
deve scontrarsi
باید برخورد کند
scontrarsi
برخورد
برخورد می کند
درگیری
مقایسه کنید
انداختن پایین
سر برآمدگی
شاخ قفل
برخورد کردن
شمشیرهای متقابل
سقوط
فرار کردن
آن را مخلوط کنید
شیشه در برابر
بحث کنید
دوره برخورد
ormai defunto
اکنون از بین رفته است
defunto
متوفی
دیر
مرده
رفت
منحل شده است
فرد مرده
فرد فوت شده
وصی
متوفی
از بین رفته است
اکنون از بین رفته است
در گذشت
sull’odierna prassi medica
در عمل پزشکی امروز
prassi
تمرینات
پراکسیس
رویه ها
سیاست
روال
تمرین کنید
مرسوم
رویه های معمول
رویه های عادی
رویه های معمول
odierna
امروز
امروزی
مدرن
جاری
حاضر
اکنون
امروزی
معاصر
روز
غالب
guarire i disturbi e le malattie
بیماری ها را درمان کنید
alla interruzione volontaria della gravidanza
تا خاتمه داوطلبانه بارداری
c
interruzione
istruzione
interruzione
وقفه
شکستن
اختلال
قطع شدن
قطع کردن
شکست
فسخ
توقف
شکستن
برش دادن
خرابی
تعلیق
ناپیوستگی
شکاف
سقط
istruzione
آموزش و پرورش
دستورالعمل
بیانیه
آموزش
یادگیری
تحصیل در مدرسه
تدریس
شهریه
تحقیق
فرمان
جهت
بخشنامه
پس زمینه
پرورش
مختصر
آموزشی
تحصیل کرده
آموزش دادن
دستور داده است
debba darsi da fare per prolungarne la vita
باید برای طولانی شدن عمر خود تلاش کنند
sollevato da qualsivoglia responsabilità morale nell’esercizio della sua professione
از هرگونه مسئولیت اخلاقی در انجام حرفه خود رها شده است
qualsivoglia
هر
هر چه باشد
هر چیزی
attenersi strettamente ai desiderata dei suoi clienti
به شدت به خواسته های مشتریان خود پایبند باشد
non ledere la loro libertà andando contro le decisioni da loro assunte
با مخالفت با تصمیماتی که گرفته اند، آزادی آنها را نقض نکنند
ledere
آسیب
تاثیر بگذارد
نقض کردن
تضعیف کردن
برخورد محترم
جراحت
insostenibilità
ناپایداری
deresponsabilizzazione
مسئولیت زدایی
cultura della sopraffazione del più forte sul più debole
فرهنگ سرکوب قوی تر بر ضعیف تر
sopraffazione
ظلم
غلبه کننده
سلطه
خردکننده
استبداد
سوء استفاده از قدرت
غلبه بر
قلدری
شکست
باتلاق
غرق شدن
بیش از حد گرفتن
un handicappato
یک فرد معلول
un malato terminale
یک فرد لاعلاج
vengono soppressi
سرکوب می شوند
indesiderati e motivo di sofferenza
ناخواسته و علت رنج
i robusti
قوی
Etica relativistica
اخلاق نسبی گرایانه
عدم وجود مقادیر عینی معتبر برای همه
a patto di non ledere la libertà altrui.
به شرطی که آزادی دیگران را نقض نکنند.
provoca dolore e infelicità
باعث درد و اندوه می شود
tutto ciò che porta piacere
هر چیزی که لذت می آورد
tutto ciò che
quello che
همه آن
چی
edonismo
لذت گرایی
ἡδονή «piacere» – Concezione filosofica che riconosce come fine dell’azione umana il piacer
come unici fondamenti
به عنوان تنها پایه ها
nei paesi nordici
در کشورهای شمال اروپا
l’ascia
la scure
-
Ascia: Ha una lama più lunga e stretta rispetto alla scure. Viene utilizzata principalmente per spaccare il legno lungo le fibre e per lavori di carpenteria.
- Scure: Ha una lama più corta e larga, ed è progettata per tagliare il legno trasversalmente. È più pesante e viene utilizzata per abbattere alberi o tagliare grandi tronchi.
-
Uso Principale:
- Ascia: Ideale per spaccare tronchi di legno e per lavori di dettaglio, come la costruzione di mobili o la lavorazione del legno.
- Scure: Utilizzata per abbattere alberi, rimuovere rami grossi e per compiti che richiedono una forza maggiore e un taglio più deciso.
-
Manico:
- Ascia: Solitamente ha un manico più lungo per permettere di esercitare più forza e controllo durante la spaccatura del legno.
- Scure: Ha un manico più corto e robusto per un migliore equilibrio e potenza nel taglio.
-
شکل و اندازه:
- تبر: دارای تیغه بلندتر و باریکتر از تبر است. عمدتاً برای شکافتن چوب در امتداد الیاف و برای کارهای نجاری استفاده می شود.
- تبر: دارای تیغه کوتاهتر و پهنتر است و برای برش عرضی چوب طراحی شده است. سنگین تر است و برای قطع درختان یا بریدن تنه های بزرگ استفاده می شود. -
کاربرد اصلی:
- **تبر **: ایده آل برای شکافتن کنده های چوب و برای کارهای جزئی مانند ساخت مبلمان یا نجاری.
- **تبر **: برای قطع درختان، حذف شاخه های بزرگ و برای کارهایی که نیاز به استحکام بیشتر و قطع قطعی تری دارند استفاده می شود. -
دسته:
- تبر: معمولاً دارای دسته بلندتری است که به شما امکان می دهد قدرت و کنترل بیشتری هنگام شکافتن چوب اعمال کنید.
- تبر: دارای دسته کوتاه تر و محکم تر برای تعادل و قدرت برش بهتر.
lo strepito
سر و صدا
غوغا
Impatto sulla medicina
تاثیر بر پزشکی
Impatto
تاثیر
اثر
رد پا
نفوذ
سقوط
برخورد
برداشت
شوک
نهفتگی
ولوپ کردن
سکته
تقابل
برخورد
برخورد
شوک
چاپ شده
تاثیر پذیری
تحت تاثیر قرار گرفته است
تاثیر گذار
قابل توجه
impattare
تاثیر
برخورد می کند
گره
fornitore di felicità
ارائه دهنده رضایتمندی
mutare connotati fisici
تغییر مفاهیم فیزیکی
connotati
معانی
ویژگی ها
مشخص شده است
توضیحات
اشاره کرد
connotare
دلالت می کند
مشخص کردن
نشان می دهد
le implicazioni etiche
پیامدهای اخلاقی
individui vulnerabili
افراد آسیب پذیر
fetussi
جنین ها
è violato
نقض شده است
è una violazione grave
یک تخلف جدی است
culturali medianti
از طریق فرهنگی
un malato in stato di coma
بیمار در حالت کما
La morte di individui fragili
مرگ افراد شکننده
anziché violazione della libertà
به جای نقض آزادی
annientamenti di individui considerati “senza valore”
نابودی افرادی که “بی ارزش” تلقی می شوند،
la finitezza umana
متناهی انسان
ricalca il peccato originale
گناه اصلی را ردیابی می کند
aggravando
تشدید کننده
بدتر شدن
تشدید می شود
ترکیب کردن
aggravare
تشدید شده است
اغراق کردن
بدتر
افزایش دهد
مرکب
تشدید شود
عمیق تر کردن
تشدید شود
وزن کردن
سنگین تر کردن
Pragmatico-Utilitaristico
عملگرایانه- فایده گرا
عملگرا صفتی است که نشان می دهد آنچه مربوط به اقدام عملی، علایق عینی و حل مسئله است.
dal lat. pragmatĭcus, gr. πραγματικός «attinente ai fatti», der. di πρᾶγμα -ατος «cosa, fatto»
attinente
مربوطه
attinente ai fatti
مربوط به حقایق
به اعمال
mirando a massimizzare il bene
با هدف به حداکثر رساندن خیر
Definito come etica consequenzialistica
به عنوان اخلاق نتیجه گرایانه تعریف می شود.
il benessere di tutti gli individui coinvolti
رفاه همه افراد درگیر
non solo dell’agente
نه تنها از نماینده
Alcuni utilitaristi
برخی از سودگرایان
enfatizzando
در حالیکه تاکید می کند
enfatizzare
تاکید کنند
برجسته کردن
استرس
زیر خط بکش
برجسته شده
نقطه گذاری
اغراق کردن
بازی کردن
لهجه
زیرخط
هجی کردن
نکته ای را بیان کنید
تاکید بیش از حد
برای تاکید
della massimizzazione del benessere collettivo
به حداکثر رساندن رفاه جمعی
privilegiando l’effetto che
طرفداری از این اثر که
benefici aggregati
مزایای کل
سنگدانه ها
تجمیع شده
تجمیع شده
ادغام شده
خوشه ها
استخرها
aggregare
تجمیع شده
ملحق شدن
گرد هم بیاورند
بسته نرم افزاری
جاسازی کنید
گروه
ترکیب کردن
اعتراف
può compensare
می تواند جبران کند
aberranti
نابجا
نابهنجار
نفرت انگیز
انحرافی
ناهنجار
aberrare
منحرف کردن
سرگردان
a pratiche storicamente aberranti
به شیوه های انحرافی تاریخی
mancanza di principi etici solidi
فقدان اصول اخلاقی صحیح
محکم
قوی
criterio
Critiche
Critiche ai criteri
معیار
استاندارد
انتقاد
انتقاد از معیارها
critica
critico
انتقاد
contrattualistico-sociologistico
قراردادی-جامعه شناختی
pluralismo
کثرت گرایی
formazione dell’etica individuale
شکل گیری اخلاق فردی
forniscono un senso di appartenenza
احساس تعلق ایجاد کنید
condividono norme etiche riconosciute dai membri.
استانداردهای اخلاقی به رسمیت شناخته شده توسط اعضا را به اشتراک بگذارید.
non possono essere risolte
قابل حل نیست
è caratterizzata dal rispetto reciproco per tutte le concezioni morali
با احترام متقابل به همه تصورات اخلاقی مشخص می شود
evitando imposizioni di valori
پرهیز از تحمیل ارزش ها
promuovendo la libertà
ترویج آزادی
non ci sono valori universali e permanenti.
هیچ ارزش جهانی و دائمی وجود ندارد.
Il consenso sociale
اجماع اجتماعی
توافق اجتماعی
all’approvazione della maggioranza
به تأیید اکثریت
Impatto sulla Bioetica
تأثیر بر اخلاق زیستی
procedure decisionali
رویه های تصمیم گیری
Si tratta di un’etica “procedurale”
این یک اخلاق “رویه ای” است
possono fungere da criterio definitivo
می تواند به عنوان یک معیار قطعی عمل کند
fungere
عمل کنید
عملکرد به عنوان
تابع
به عنوان یک
pone un forte accento sul
تاکید زیادی بر روی
applicabilità pratica
کاربرد عملی
Delicatezza
ظرافت
sollevando interrogativi su
مطرح کردن سوالاتی در مورد