Morale Flashcards
clemenza
تمایل به بخشش
رقت قلب
بسیار مهربان
mitigare
آرام کردن – دلجویی – کم کردن
تخفیف دادن
pena
مجازات – جزا – حکم مجازات – رنج جسمی یا اخلاقی – مجازات جهنم – اندوه – آدم بیچاره
castigo
مجازات
colpevole
گناهکار
spregiativo
تحقیر کننده
crudeltà
قصاوت
nell’imposizione
در تحمیل کردن
nell’imposizione di pene
در اعمال مجازات
sevizia
شکنجه – زجر دادن – عذاب دادن
ferocia
وحشی گری – درنده خویی
compiacersi
خوشحال می شود -
tormento
عذاب – اذیت - رنج
maltrattare
بد رفتاری کردن
Per eccesso
بیش از حد
eccesso
اضافی
mitezza
ذات ملایم
مهربانی – ملایمت – نرمی
imprudentemente
بی احتیاط
imporre
تحمیل کردن – مجبور کردن
modestia
تواضع
– شکسته نفسی – افتادگی
یعنی در حد خودش و حدی که هست رفتار کند. یعنی خودش رو بزرگ جلوه نده
comportarsi
رفتار كردن
moti
حرکتها
apparato
تجهیزات
- اندام ها
l’intemperanza
بی اعتدالی
abbassando
پایین آوردن
insensibilità
عدم حساسیت
un fine onesto
هدف صادقانه
recupero
بهبود خواهم یافت
l’aumento
افزایش
si rifuggono
فرار می کنند – اجتناب می شود
essenza
ذات
possediamo
ما مالک هستیم – ما دارا هستیم
altrettanti
همچنین – به تعداد – همان قدر – به همان اندازه
fluiscono
آنها جاری می شوند
attestate
گواهی
incessantemente
بی وقفه
fermezza
استحکام
distinzione
فرق - تمیز - تشخیص
viene affermato
بیان شده است
immediato
آنی
assenso
رضایت
cooperano
همکاری می کنند
il dubbio volontario
شک ارادی
il dubbio involontario
شک غیر ارادی
l’eresia
بدعت – مزخرف – ایده جدید بر خلاف دیدگاه عمومی و عقیده اکثریت
apostasia
انکار و رها کردن - ارتداد
scisma
شقاق – جدایی
bestemmia
کفر – توهین به مقدسات - ناسزا
l’ottusità
کسالت
کندی
trascura
بی توجهی – سهل انگاری – شلخته
ritenere
در نظر گرفتن
l’esitazione
تردید
obiezioni
اعتراض – ایراد – سرزنش -
curanza
اهميت دادن
l’ostinata negazione
انکار سرسختانه
ostinata
یک دنده –
سمج- خود رای – سرسختانه
a lui soggetta.
تابع او
appoggiandoci
با تکیه بر – حمایت کردن -اتکا - پشتیبانی
ispirano
الهام میگیرند
assume le attese
انتظارات را در نظر می گیرد
assume
فرض می کند – در نظر می گیرد
salvaguarda
حفاظت – حراست
scoraggiamento
دلسردی
dilata
متورم – منبسط شدن – گشاد شدن
slancio
جهش – جهش ناگهانی
dall’egoismo
از خودخواهی – خود پرستی
disperazione
ناامیدی – یاس - درماندگی
proviene
ناشی می شود
l’acidia
ترش رو
pigrizia spirituale
تنبلی روحانی
lussuria
شهوت - هوس
presunzione
جسارت – اعتماد به نفس اغراق آمیز به خود – تصور تخیلی از خود –
حدس – فرض
vanagloria
به رخ کشیدن
– غرور
تمایل بیش از حد و بیهوده برای ستایش و تحسین مداوم که منجر به لاف زدن از شایستگی ها و توانایی ها می شود
superbia
غرور – تکبر
نظر بیش از حد از خود و توانایی های خود را با نگرش برتری متکبرانه و امنیت اشکار ⬨ در دین کاتولیک، یکی از هفت گناه مرگبار.
punizione
مجازات - عذاب
all’indigente
فقیر - نیازمند
compassione
رحم - شفقت
ammonizione
اخطار - اندرز
sforziamo
تلاش می کنیم
privatamente
به صورت خصوصی
l’odio
نفرت
l’accidia (o pigrizia spirituale)
تنبلی (یا تنبلی معنوی)،
l’invidia
حسادت - حسد
diffamazione
افترا
disappunto
ناامیدی
la contesa
بحث و جدل – مشاجره - درگیری
la rissa
جنگ
la sedizione
فتنه - شورش
lo scandalo
رسوایی
parallele
موازی
l’oggetto
هدف
obiettivo
مقصود
هدف
proporzionate
متناسب
proporzionate
متناسب
disposti
مایل بودن
l’autoconservazione
حفظ خود
alimenti
غذایی
nuocere
صدمه
impedire
مانع
operazioni
عملیات
si eleva
بالا می رود
l’astinenza
پرهیز
consimili
مشابه
differisce
متفاوت است
temperanza
محبت
اعتدال
è evidente
واضح است
congiuntamente
به طور مشترک
la capacità intrinseca
توانایی ذاتی
intrinseca
ذاتی
omonime
همنام ها
omonime acquisite.
نام های اکتسابی
si radicano
ریشه می گیرند
più intensi
شدیدتر
progressivamente
به تدریج
mozione
حرکت - جنبش
benefici gratuiti
مزایای رایگان
Predispongono
آنها آماده میشوند
lui si poserà
او ژست خواهد گرفت
او فرم خواهد گرفت
comunicati
ارتباط دارند
sintetizza
ترکیب کردن- خلاصه کردن
affermazioni
ادعا - بیانیه
sorretta
پشتیبانی
– حمایت – دلداری - دلجویی
permanenti
دائمی
conferiscono
آنها ارائه می دهند
conferire
اعطا کردن – مشارکت کردن – درد و دل کردن
attribuire
نسبت دادن – منصوب کردن
assegnare
گماشتن – محول کردن – اختصاص دادن
ultraumano
فوق بشری
enigma
معما
Apprendere
فرا گرفتن
svelatamente
رونمایی کرد
svelare
پرده برداری
اشکار کنید:
به وضوح نشان دهید:
کشف کنید
pregustazione
پیش مزه کردن
بیعانه
menziona
ذکر کردن – نام بردن – متذکر شدن – اشاره کردن
spunterà
ظاهر خواهد شد
spuntare
آراستن – جوانه زدن – روییدن – سبز شدن
Opportunamente
بطور مناسب یا شایسته
به راحتی – به مناسبت – به درستی
ambedue
هر دو
reverenziale
قابل احترام
intuizione
شهود – بصیرت - بینش
conviene
راحت است - بهتره
provenienti
از جانب … میاد – ناشی شدن
maligno
خبیث – بدکار - شرور
Suo compito principale
وظیفه اصلی آن…. است
in ordine a Dio.
در رابطه با خدا
به منظور خدا
eccitare
هیجان زده کردن – برانگیختن احساسات
affetto filiale
محبت فرزندی
favorisce
لطف می کند – علاقه مند بودن
کمک کردن – مساعدت کردن – عنایت کردن
riverenza
احترام
sottomettersi totalmente
تسليم كامل
fedeltà
وفاداری
bontà
نیکی
benevolenza
خیر خواهی
dominio di sé
خویشتنداری – سلطه بر خود
devozione
تعلق خاطر
intendere
منظور داشتن
l’ornamento
زینت
Al di là della metafora
فراتر از استعاره
inattive
غیر فعال
conferite
اعطا شده
germi destinati
بذرهای مورد نظر
sbocciare
شکوفه - گل
opere degne
کارهای شایسته
culminante
اوج می گیرد
immuni
مصون
efficaci
موثر
preludio
مقدمه – پیش درآمد
il più sublime effetto
عالی ترین اثر
pegno della felicità eterna
وعده سعادت ابدی
definisce
تعریف می کند – معنی می کند
rilevare
تشخیص
avvertenza
هشدار
restringe
باریک می کند
l’entità
اهمیت – ارزش – مقدار – حد – موجودیت - وسعت
omissione
حذف - قصور - غفلت
Abitualmente
معمولا
trasgredire
تجاوز کردن
la disordinata brama
ولع آشفته
la disordinata brama dei beni altrui
شهوت بی حد و حصر به دارایی های دیگران
disprezzare
خوار شمردن
un’offesa a Dio
توهین به خدا
attualmente
در حال حاضر
ribellione
شورش
nuocere
صدمه
danneggia
آسیب می رساند
l’uomo gli reca offesa
مرد به او توهین می کند
reca
حمل می کند
preferendo
ترجیح دادن
non implica
دلالت نمی کند
un danno
یک آسیب
autodistruzione
خود تخریبی
in quanto raggio
به عنوان یک پرتو
attingendola da Dio
گرفتن آن از خدا
attingere
جمع آوری - کشیدن - بدست آوردن
gravità
جاذبه – گرانش
contrappone
تضادها – بر خلاف
analogico
قیاسی
مبتنی بر قیاس است یا بر اساس قیاس حاصل میشود
privazione
محرومیت
bene debito
بدهی خوب
debito
وظیفه، تعهد اخلاقی
بدهی
la carenza
کمبود
ostacolo frapposto
مانع بر سر راه
frapposto
در میان گذاشتن – در میان قرار دادن
rimedio
درمان
si oppone
مخالفت می کند
preternaturali
فراطبیعی
l’immortalità
جاودانگی
soggezione
هیبت
immediata
فوری
soggezione
هیبت
figlio prodigo
پسر ولگرد
ولخرج
prodigo
ولخرج – اسرافکار – لارج – بذل و بخشش بی حد و حصر و بی حساب کتاب
contrarre
قرار داد بستن
ci hanno trasmesso
ما را فرستادند – به ما انتقال پیدا کردند
ribadito
تکرار کرد
با قاطعیت تایید کرد
ribadito solennemente
بطور رسمی مجدداً تأیید شد
avarizia
خسیس – حرص و طمع – زیاده خواهی
invidia
حسادت
iracondia
خلق و خوی خشن
خشمگین
mansuetudine
نرمی
حِلم
le passioni concupiscibili
امیال شهوانی
incontinenza
بی اختیاری
Risiede nella volontà
در اراده مستقر است
si lasci
ترک کردن – رها کردن
dall’impeto
توسط انگیزه – جذبه
assoggetta la volontà
اراده را مطیع کردن