Lodi Flashcards
espugnarla
آن را تسخیر کند
si sono accampati
اردو زده
si agitarono
مردم آشفته شدند
si abbatta
درهم شکستن
tizzoni
اخگر
collera
خشم
hanno tramato
نقشه کشیدند
devastiamolo
ویرانش کنیم
resterete
تو خواهی ماند
tentare
تلاش کردن
rigettare
رد کردن
rifulse
درخشید
si miete
درو
la preda
طعمه
la sbarra
بار
aguzzino,
شکنجه گر
calzatura
کفش
soldato
سرباز
intriso
خیس شده
dati in pasto al fuoco
به آتش داده شده است
pasto
وعده غذایی
consolidare
تحکیم
iniqui
غیر منصفانه
frodare
فريب دادن
defraudare
فريب دادن
castigo,
مجازات
sopraggiungerà
خواهد آمد
curvare
منحنی
la schiena
بازگشت
پشت خود
کمر
verga del mio furore,
میله خشم من،
le la dirigo contro un popole
آن را علیه یک قوم هدایت می کنم
in collera, perché lo saccheggi, lo depredi e lo calpesti come fango di strada..
عصبانی، چون غارتش می کنی، غارتش می کنی و مثل گل خیابان زیر پا می گذاری
altrettanti
به تعداد
I vessilli
بنرها
adempia
برآورده کند
Chi si vanta dei carri e chi dei cavalli,
چه کسی به ارابه ها می بالد و چه کسی با اسب ها،
non hai respinto il voto delle sue labbra. .
نذر لب هایش را رد نکردی. .
gli poni sul capo una corona di Oro fino.
تاجی از طلای مرغوب بر سر او بگذار.
lo avvolgi di maestà e di onore;
شما او را با عظمت و عزت احاطه کرده اید.
lo inondi di gioia dinanzi al tuo volto.
او را از شادی در جلوی صورت خود غرق می کنید.
per la fedeltà dell’ Altissimo non sarà mai SCOSSO.
برای وفاداری حق تعالی هرگز متزلزل نخواهد شد.
SCOSSO
تکان خورد
La sapienza che viene dallalto O anzitutto pura;
حکمتی که از بالا می آید قبل از هر چیز خالص است.
arrendevole
سازگار
parzialità
جانبداری
ipocrisia
دورویی
intercedevano
آنها شفاعت کردند
l’unzione
مسح
strappi
اشک
کشیدن سریع
تند و تیز
شتاب ناگهانی
وزنه را بالای سر چند لحظه نگه داشتن
لایه نقاشی را از دیوار کندن برای انتقال
nessuno li strappi mai dalla tua mano,
هیچ کس آنها را از دست شما نمی رباید،
attuarla
آن را اجرا کند
Figlioli,
فرزندان،
ingannarvi
شما را فریب دهد
veritiera
راستگو
mentisce,
دروغ،
svergognati
بی حیا
inviarono
آنها فرستادند
slegare
باز کردن
laccio
توری
rinvigorisca
تجدید قوا
accresca
افزایش دادن
indicata
نشان داد
composte;
تشکیل شده؛
meditava
او فکر کرد
deviare
منحرف شدن
offenderti
توهین به شما
enumerato
برشمرده شده است
Venga da te la mia sentenza,
بگذار جمله من به تو برسد،
Saggia il mio cuore, scrutalo nella notte,
قلبم را بیازمای، در شب جستجو کن،
La mia bocca non Si e resa colpevole,
دهنم مقصر نبوده
opprimono,
ظلم می کنند،
accerchiano
محاصره می کنند
arroganza
تکبر
avanzano,
آنها پیش می آیند
puntano
اشاره می کنند
a un leoncello che si apposta in agguato.
به شیر کوچکی که در کمین است.
agguato
کمین کردن
affrontalo,
باهاش روبروشو،
abbattilo;
آن را خراب کنید؛
scampami
scampami dagli empi,
از من فرار کن
مرا از شر بدکاران رها کن،
ventre,
شکم،
contemplerò
تأمل خواهم کرد
risveglio
بیداری
tenebrosa
تاریک
sottoposta
زیر دست بودن
قرارگرفتن
مطیع
contagio
عفونت
arcano
محرمانه
un segreto arcano
یک راز محرمانه
concepisce
حامله می شود
Giace
او دروغ می گوید
Giace povero ed umile colui che regge il mondo
کسی که بر جهان حکومت می کند فقیر و فروتن است
nella stalla di Betlem
در اصطبل بیت لحم
affilata
تیز
Hanno teso una rete ai miei piedi,
توری به پای من پهن کردند،
disperso
گم شده
riscattato
بازخرید شده است
sull’altura
روی تپه
sull’altura di Sion,
در ارتفاعات صهیون
affluiranno
آنها جاری خواهند شد
verso il grano, il mosto e P’olio,
نسبت به غلات، نشاسته و روغن،
verso i nati dei greggi e degli armenti.
نسبت به فرزندان گله و گله.
irrigato,
آبیاری شده،
languiranno
آنها از بین خواهند رفت
si allieterà
او شاد خواهد شد
Io cambierò il loro lutto in gioia,
ماتم آنها را به شادی تبدیل می کنم
afflizioni
مصائب
delizie
لذت می برد
abbonda
فراوان است
altura stupenda,
ارتفاع شگفت انگیز،
èla città del grande Sovrano.
این شهر فرمانروای بزرگ است.
inespugnabile
رسوخ ناپذیر
alleati,
متحدان،
attoniti
حیرت زده
panico,
وحشت،
sgomento
وحشت زده
doglie
درد زایمان
partoriente,
به دنیا آوردن،
Là sgomento 1i ha colti, doglie come di partoriente,
در آنجا او دچار ناراحتی شد، درد زایمان مانند دردهای یک زن در حال زایمان،
che squarcia le navi di Tarsis.
که کشتی های ترشیش را می شکند.
Circondate Sion, giratele intorno,
صهیون را محاصره کن، دورش بگرد،
contate
شمردن
rassegna
مرور
passate in rassegna le sue fortezze
قلعه های آن را مرور کنید
Volgetevi
بچرخ
irrevocabile:
بی اعتبار:
si adempisse
si adempisse
برآورده خواهد شد
devia
منحرف شدن
calunniano,
تهمت می زنند،
istruiscimi,
به من آموزش بده،
addita
نشان میدهد