Nuovo testamento Flashcards
dissimile
برخلاف
etnico
قومی
razziale
نژادی
istruttiva
آموزنده
equivalenti
معادل
consultai
مشورت کردم
adeguata
مناسب
cruciale
حیاتی
la svolta cruciale
نقطه عطف حیاتی
intra-trinitario
درون تثلیثی
destinatario
گیرنده
Le genti cono evocate dalla frase
مردم با این عبارت برانگیخته می شوند
evocate
برانگیختن
cono
مخروط
dativo
اعطایی
: حالت مفعولی، انتصابی، اعطایی، حالت برایی، حالت مفعولی غیر صریح حقیقی
si dilata
گسترش می یابد
accenno
اشاره
due opzioni
دو گزینه
circoscritta
محدود
traslitterato
ترجمه شده
cronologicamente
به صورت زمانی
impiega
استخدام می کند
si colloca
قرار داده شده
infimo
پایین ترین
coincide
مصادف می شود
annoverato
شمارش کرد
tra costoro
در میان آنها
costoro
اینها
va probabilmente annoverato tra costoro
احتمالاً باید در بین آنها حساب شود،
insigni
قابل توجه
specificazione
مشخصات
pseudo-apostoli
شبه حواریون
chicchessia
هر کسی
avverbio
قید
permanenza
اقامت کردن
restai presso di lui
presso
—
restai presso
من با او ماندم
در
—-
نزدیک ماندم
epistolario
نامه نگاری
esploro
کاوش می کنم
ricavare
به دست آوردن
دوباره کندن
univoca
منحصر بفرد
gli apostoli farebbe propendere
رسولان تمایل داشتند
propendere
(فکر یا احساس) تمایل داشتن
inclusione
شامل شدن
esponente di spicco
نمای برجسته
esponente
نما
مظهر
توان
spicco
برجسته
circolassero
در گردش بودند
supplemento
مکمل
Dal punto di vista retorico
از منظر بلاغی
سخنرانی
intoscibilmente
ناشناخته
subentra
بر عهده می گیرد
ignoto
ناشناخته
concessione
امتیاز
insistenza
اصرار
autorevolezza
اعتبار
تسلط و قدرت
perseguitava
تحت آزار و اذیت
ricompaiono
آنها دوباره ظاهر می شوند
risente
رنجش می دهد
neutrale
خنثی
elabora
دارای جزئیات - بسیط
argomentazione
استدلال
بحث و جدل
i notabili
سرشناس ها
ricupera
بهبود می یابند
avvio
شروع کنید
inciso
حکاکی شده
ضمیمه
si percepisce
درک می شود
una comparsa
یک ظاهر
viene svelata
آشکار می شود
un rilievo
یک تسکین
una sfumatura
یک تفاوت ظریف
concessiva
اعطایی
una sfumatura concessiva
یک تفاوت ظریف
letale
مرگبار
inducono
القاء می کنند
inquadramento
چارچوب
uniformazione
استاندارد سازی
detrimento
ضرر
triade
سه گانه
spedizioni
محموله ها
semi-selvaggi
نیمه وحشی
raffinatissima
بسیار تصفیه شده
rozzo e contadino
خشن و دهقانی
ripercuotersi
طنین انداز
intimamente
از نزدیک
compenetrarono
آنها نفوذ کردند
reciproca
متقابل
più primitiva
ابتدایی تر
immenso
عظیم
contadino
مزرعه دار
agraria
کشاورزی
concezione
دریافت، آبستنی
proprietario
مالک
possesso terriero
تملک زمین
redditi da donazioni
درآمد حاصل از کمک های مالی
ripercussioni
تأثیر
rigorosa
سختگیرانه
vigente
جاری
la gleba schiavi
بردگان رعیت
medio evo
قرون وسطی
ove la rigida
جایی که سفت و سخت
ove
جایی که
un’aristocrazia
یک اشراف
vassalli
رعیت ها
contribuì
کمک کرد
le crociate
جنگ های صلیبی
La regalità
حق امتیاز
avvolta
پیچیده شده
احاطه
era avvolta da
توسط …. احاطه شده بود
si accentuò
بارزتر شد
sovranità
حق حاکمیت
addirittura
واقعا
precocemente
زود
il patrimonio
میراث
destituirono
اخراج کردند
disponendo
سامان دادن
cosiddetto
باصطلاح
indebito
ناروا، بی مورد
sovrani
حاکمان
insediare vescovi ed abati
اسقف ها و راهب ها را نصب کنید
investitura
سرمایه گذاری
soffocante
خفه کننده
scandaloso
رسوایی
le cariche
اتهامات
concubinato del clero
صیغه روحانیت
architettonico
معماری
tra navata e presbiterio
بین شبستان و کشیشی
Officiatura
اجرا
داوری
Officiatura comune (sviluppo del coro)
اجرای مشترک (توسعه گروه کر)
Estensione
افزونه
le investiture
سرمایه گذاری ها
donazione di
اهدای
il MESSALE PLENARIO
مامور عمومی
individuale devozionale
عبادت فردی
prefazio
پیشگفتار
imperatrice
ملکه
la badessa
صومعه
erigere
ایستاده
la chiesa da erigere
کلیسایی که قرار است ساخته شود
l’altare portatile
محراب قابل حمل
il cimitero
قبرستان
la patena e il calice
بشقاب مخصوص قربانی و جام
Analogia della Parola
قیاس کلمه
Dimensione cosmica
بعد کیهانی
Dimensione escatologica
بعد معاد شناختی
ispirazione e verità
الهام و حقیقت
L’ermeneutica
در فلسفه - روش تفسیر متون
un’indicazione da recepire
نشانه ای برای درک شدن
Il pericolo del dualismo
خطر دوگانه انگاری
l’approccio
رویکرد
trascendimento
تعالی
L’unità intrinseca
وحدت ذاتی
ecumenismo
جهان گرایی
l’impostazione
تنظیمات
l’impostazione degli studi teologici
مجموعه مطالعات الهیات
Liturgia luogo privilegiato
عبادت مکان ممتاز
Opportunità
فرصت
Riconciliazione e Unzione degli infermi
آشتی و مسح بیماران
Proclamazione solenne
اعلامیه رسمی
Esclusività
انحصاری بودن
vedenti/udenti
بینا/شنوا
i grandi raduni
اجتماعات بزرگ
consacrata
تقدیس کرد
Lettura orante della sacra Scrittura
خواندن دعای کتاب مقدس
orante
دعا كردن
inculturazione
فرهنگ سازی
تلقین کردن
dialogo interreligioso
گفتگوی بین ادیان
Mater Verbi et Mater laetitiae
Madre delle parole e madre della gioia
مادر کلمه و مادر شادی
(لتیسیه letizia)
comunica
برقراری ارتباط
rimane in eterno
برای همیشه باقی می ماند
la ricchezza emersa
ثروتی که پدیدار شد
l’assise vaticana
مجمع واتیکان
In questa prospettiva
از این منظر
elaborato
دارای جزئیات - بسیط
le Relazioni ante e post disceptationem
لاتین - گزارش های قبل و بعد از مناظره
یا رابطه های قبل و بعد از بحث
hanno ritenuto
در نظر گرفتند
rilievo
برجسته - تاکید - امدادی
قابل توجه
auspicando
امید
auspicando al contempo
به امید همزمانی
il fascino
جذابیت
il fascino del rinnovato
جذابیت بازسازی شده
di tale dono
از این هدیه
facendomi eco dei Padri,
با تکرار پدران
بازتاب پدران
comunione
اشتراک
si è reso visibile
خودش را نمایان کرد
si dilati
در حال گسترش هست
compito imprescindibile
وظیفه ضروری
superfluo
اضافی - زائد - زیادی
estraneo
بیگانه - غریبه - ناشناس
priorità
اولویت
l’accesso a Dio
دسترسی به خدا
siamo consapevoli di aver messo a tema
ما آگاه هستیم که یک موضوع قرار داده ایم
culmine
به اوج رسیدن
قله
pontificato
دورانی که پاپ است
دوران اقتدار پاپی
promulgazione
اعلان
Essa rappresenta
—
una pietra miliare
نشان می دهد
—
یک نقطه عطف
animo grato
روح سپاسگزار
i grandi benefici apportati
مزایای بزرگ به ارمغان آورد
esegetico
تفسیری
ecumenico
جهانی
l’invio
در حال ارسال
orizzonte trinitario
افق تثلیثی
mediatore e pienezza di tutta intera la Rivelazione
واسطه و کامل بودن کل وحی
È a tutti noto
برای همه شناخته شده است
il grande impulso
انگیزه بزرگ
approfondire ulteriormente
بیشتر کاوش کردن
l’attuazione
پیاده سازی
اجرا
affrontare le nuove sfide
با چالش های جدید روبرو شدن
pone a
قرار میگرد به/ در
le indicazioni conciliari
نشانه های آشتی
provenienti
از جانب
scontato
تخفیف داده شده است
analitico
تحلیلی
distogliere
منحرف کردن
La condizione necessaria per
شرط لازم برای
accettano
قبول دارند
è la fede secondo la fede della chiesa
ایمان طبق ایمان کلیسا است
capisaldi
سنگ بنا
avvolgono
آنها را در بر می گیرند
sono sfinito
من خسته ام
oppresso da
تحت ستم از
l’oblio
فراموشی
i tuoi prodigi
شگفتی های شما
iflutti mi sommergi
امواج مرا غرق می کنند
Sono annoverato
من حساب شده ام
ammirabile
قابل تحسین
dall’estremità
از پایان
le folgori
آذرخش
percosse
ضرب و شتم
arrendevole
سازگار
parzialità
جانبداری
prevalere
غالب شدن
demitizzazione
ابهام زدایی
mitizzando
اسطوره سازی
distinzione
فرق - تمیز - تشخیص
scrutate le scritture
کتاب مقدس را جستجو کنید
al dopocresima
پس از تایید
la caccia al tesoro
گنج یابی
squadra
تیم
la solita saletta
اتاق معمولی
la numerazione
شماره گذاری
da decidere
برای تصمیم گیری
affronteranno
مواجه خواهند شد
l’indovinello
معما
li costringerà
او آنها را مجبور خواهد کرد
il campetto
زمین
ripostiglio
کمد لباس
gabbiotto
قفس
il proiettore
پروژکتور
il cinema invernale
سینمای زمستانی
rispettivamente
به ترتیب
avrà consegnato
تحویل داده خواهد شد
catechista
تعلیم دهنده
farà svolgere
انجام خواهد داد
LUCCICA
درخشنده است
QUALCOSA DI LISCIO
چیزی صاف
RUVIDO
درشت
خشن
TRASPARENTE
شفاف
QUALCOSA DI TORNO
چیزی می چرخد
QUALCOSA DI LIQUIDO
چیزی مایع
QUALCOSA CHE PUZZA/PROFUMA
چیزی که بو بد / خوب می دهد
QUALCOSA CHE SCRIVE
چیزی که می نویسد
QUALCOSA DI VERDE
چیزی سبز
partendo dal murales
از نقاشی دیواری شروع می شود
passarsi la palla restando fermi
در حالی که ثابت مانده اید توپ را پاس کنید
una saletta
یک اتاق کوچک
comporre
برای سرودن
SCOLAPASTA
صافی
enigma
معما
l’educatore
مربی
è un indovinello tradotto in simboli
معمایی است که به نمادها ترجمه شده است
una convocazione nazionale
یک فراخوان ملی
la caccia
شکار
tutto il materiale tranne il tesoro
همه مواد به جز گنج
Avete già in mente qualcosa?
آیا از قبل چیزی در ذهن دارید؟
un fascicoletto sullo Spirito Santo
کتابچه ای در مورد روح القدس
l’invito
دعوت نامه
nel weekend
در تعطیلات آخر هفته
Faccio in tempo?
آیا به موقع هستم؟
le postazioni
ایستگاه ها
gli accompagnatori
همراهان
la sezione “prove”
در قسمت “تست ها
Spettacolo
نمایش دادن
rimuovendo la distanza enorme
فاصله بسیار زیاد را از بین ببرد.
rimuovendo
حذف کردن
ricollocare
نقل مکان
منتقل کردن
la distanza enorme
فاصله بسیار زیاد
un orizzonte
یک افق
intese ricollocare
تفاهم ها
قصد جابجایی
un modo insufficiente
روشی ناکافی
oggettivizzare
عینیت بخشیدن
هدفمند سازی
l’al-di-qua
ماوراء که در اینجاست
la dipendenza
اعتیاد - وابستگی
va eliminato
باید حذف شود
interpretato esistenzialmente
به صورت وجودی تفسیر شده
prendendo gli elementi oggettivizzati
عناصر عینیت یافته را در نظر بگیرید
ritraducendoli
ترجمه مجدد آنها
مجدد ترجمه کردن آنها
l’istanza
نمونه
sottostante
زیر
زیربنایی
essendo i Vangeli delle confessioni di fede
اناجیل اعترافات ایمان هستند
Il mero
صرف - صرفا
non hanno avuto il minimo interesse per
آنها کوچکترین علاقه ای به آن نداشتند
la sua crocifissione
مصلوب شدن او
non ammette che
این را نمی پذیرد
una realtà verificabile
یک واقعیت قابل تایید
possa legarsi a
می تواند متصل شود
va distinto rispetto alle opzioni teologiche
باید از گزینه های الهیاتی متمایز شود
hanno utilizzato la
آنها استفاده کردند
visto che
با توجه به اینکه
senza giungere alle sue stesse conclusioni
بدون اینکه به همان نتیجه او برسد
delimita
محدود می کند - مشخص می کند
la redazione evangelica
تیم تحریریه انجیلی
pericopi
متون
hanno violato
تخلف کردند
sarete raggianti
درخشان خواهی شد
si accampa
اردوگاه برپا می کند
impoveriscono
فقیر می کنند
brama lunghi giorni
آرزوی روزهای طولانی
perseguila
دنبالش کن
cancellarne
آن را حذف کنید
gli spiriti affranti
روح های شکسته
La malizia
بدخواهی
punito
مجازات کرد
provocandoci
ما را تحریک می کند
Portate i pesi gli uni degli altri
بار همدیگر را به دوش بکشید
adempirete
برآورده خواهید کرد
fiamma
شعله
vincolo
محدودیت - در بند بودن
congiunge
می پیوندد
il sigillo indelebile
مهر پاک نشدنی
sveli nei tuoi santi
تو در مقدسین خود آشکار می کنی
Voi vi siete accostati
شما نزدیک شده اید
la sentinella
نگهبان
non spunti il giorno
روز طلوع نمی کند
non spunti
شروع نکن
va soggetta a privata spiegazione
منوط به توضیح خصوصی است
va soggetta
باید موضوع باشد
legislatori
قانونگذاران
promuovano
ترویج
sono discriminati
آنها مورد تبعیض قرار می گیرند
la latifondista
مالک زمین
presuppone
فرض می کند
proprietario
مالک
sperperare
اسراف کردن
benvoluto
پسندیده
le calunnie
تهمت زدن
licenziare
برکنار کردن - اخراج کردن
آتش
l’amministratore
مدیر
l’abile amministratore
مدیر ماهر
autocommiserarsi
خودترحمی
خوددلسوزی
elucubrazioni
تامل · غرق در افکار · غور · متفکر · نشخوار فکری
soliloquio
تک گویی - سخن گو
Rendi conto della tua amministrazione
حساب سرپرستی خود را ارائه دهید
Zappare
بیل زدن - زمین کندن
mendicare
گدایی کردن
خواهش و التماس کردن
mi vergogno
شرمم میاد
barile
بشکه
la ricevuta
رسید
اعلام وصول
disonesto
نادرست
بی تمدن
متقلب
scaltrezza
حیله گری
زیرکی
verso i loro pari sono più scaltri dei figli della luce
آنها نسبت به همسالان خود حیله گرتر از فرزندان نور هستند
verso i loro pari
نسبت به همسالان خود
provvigione
کمیسیون
i profitti usurari
سود ربا
ricambieranno
متقابل خواهند کرد
ripetizione di quanto è implicito
تکرار آنچه ضمنی (تلویحاً - غيرمستقيم) است
implicito
تلویحاً - ضمنی - غيرمستقيم
non viene battuto
او کتک نمی خورد
ripugnante
متناقض