Missione Flashcards
è necessaria e urgente
ضروری و فوری است
promuovendo il dialogo interreligioso
ترویج گفتگوی بین ادیان
affronta il tema delle nuove comunità ecclesiali
به موضوع جوامع کلیسایی جدید می پردازد
il loro contributo significativo
سهم قابل توجه آنها
incoraggia la loro partecipazione attiva
مشارکت فعال آنها را تشویق می کند
sottolinea l’importanza della collaborazione
بر اهمیت همکاری تأکید می کند
La solidarietà e la comunione
همبستگی و همنشینی
devono essere rafforzate
نیاز به تقویت دارد
affrontare le sfide della missione
مواجهه با چالش های مأموریت
dei movimenti laicali
از حرکات غیرروحانی
جنبش های غیر روحانی
Inteso come metodo e mezzo
به عنوان یک روش و یک وسیله درک می شود
در نظر گرفته میشود
un arricchimento reciproco
غنی سازی متقابل
le religioni sono precipua ed essenziale espressione
ادیان بیان اصلی و اساسی
lacune, insufficienze ed errori
شکاف ها، نارسایی ها و خطاها
hanno ampiamente sottolineato
به اندازه کافی تأکید کرده اند
il dialogo non dispensa dell’evangelizzazione
گفتگو از بشارت انجیل صرف نظر نمی کند
dispensa
معافیت
چشم پوشی
شربت خانه
بزرگتر
کمد
انبار
انبار غذا
جزوه
اتاق ذخیره سازی
کمد غذا
بوفه
بهانه
انحراف
قسط
اتاق ثابت
کلبه
dispensare
توزیع
معاف
چشم پوشی
توزیع کنید
ملاقات کردن
آزاد کردن
از دست دادن
ظرف خارج کردن
دست دادن
عطا کردن
تبرئه کردن
اداره کند
بهانه
اختصاص دهد
اختصاص دادن
معامله کردن
dell’economia di salvezza
از رستگاری جهانی
la necessità di comporli nell’ambito della sua missione ad gentes
نیاز به کنار هم گذاشتن آنها در چارچوب مأموریت خود
comporre
کنار هم گذاشتن
سرودن
شماره گیری کنید
نوشتن
ایجاد کنید
ساختن
حل و فصل شود
جمع آوری کنید
نمره
حروفچینی
ترتیب دهید
کامپایل کردن
قلم
کامپوزیت
مرکب
مجموعه
شامل می شود
شفا دهد
آرایش کردن
strumentalizzati
استثمار
né giudicati equivalenti come se fossero intercambiabili
و معادل آن را قضاوت نمی کنند که گویی قابل تعویض هستند
riconosce volentieri quanto c’è di vero e di santo nelle tradizioni religiose del buddismo
با کمال میل آنچه در سنت های مذهبی بودیسم درست و مقدس است به رسمیت می شناسد
riflessi di quella verità che illumina tutti gli uomini
بازتاب آن حقیقتی که همه انسان ها را روشن می کند
proclamare senza esitazioni Gesù Cristo
اعلام عیسی مسیح بدون تردید
i seguaci di altre religioni
پیروان ادیان دیگر
l’appello alla fede e al battesimo
فراخوان به ایمان و تعمید
non cancella affatto
به هیچ وجه پاک نمی شود
inculcando espressamente
تلقین صریح
inculcare
تلقین کند
القا کنند
تحت تاثیر قرار دادن
ایمپلنت
ریشه کردن
مته
تلقین
طبل به
پیوند زدن
تلقیح کردن
پیوند زدن
حباب کردن
تزریق کنند
رنگرزی عمیق
simultaneamente
همزمان
در عین حال
deve esser condotto e attuato
باید انجام و اجرا شود
la convinzione che la chiesa è la via ordinaria do salvezza
اعتقاد به اینکه کلیسا راه عادی نجات است
solo essa possiede la pienezza dei mezzi di salvezza
فقط او دارای تمامیت وسایل نجات است
non nasce da tattica
این از تاکتیک ها ناشی نمی شود
un’attività che ha proprie motivazioni
فعالیتی که انگیزه های خاص خود را دارد
intende scoprire i «germi del Verbo
قصد دارد «دانه های کلام» را کشف کند
raggi della verità che illumina tutti gli uomini
پرتوهای حقیقت که همه انسانها را روشن می کند
porterà frutti nello Spirito
در روح میوه خواهد داد
stimolano
تحریک
approfondire la propria identità
هویت خود را عمیق تر کنید
è depositaria per il bene di tutti
مخزنی برای خیر همه است
dialogo nel contesto della missione
گفتگو در چارچوب مأموریت
è esaudito
esaurito
برآورده شد
اعطا شد
شنیده شد
پاسخ داد
esaudire
برآورده کند
کمک مالی
راضی کردن
ملاقات کنید
پاسخ دهید
حل و فصل شود
esaurito
فروخته شد
خسته
صرف کرد
تمام شدن
فروخته شده
مصرف شده
موجود نیست
تخلیه شده است
طاقت فرسا
تخلیه شده
چاپ نشده
بازی کرد
به پایان رسید
بیش از حد عمر کرد
صرف کرد
رفته
سوخته
خارج از بخار
سوخته
حداکثر
esaurire
اگزوز
تمام شدن
مستهلک کردن
تخلیه
استفاده کنید
سوختن
تمام شدن
اجرا کردن
فروختن
کامل
محو کردن
حداکثر
بسوزانند
شیره
تمام کردن
خشک مکیدن
فرسوده شدن
خرج کردن
شکستن
la stanza è esaudita
اتاق پر شده است
L’interlocutore dev’essere coerente con le proprie tradizioni
طرف مقابل باید با سنت های خود سازگار باشد
L’interlocutore
طرف مقابل
همکار
شریک
شخص تماس
نقطه تماس
بلندگو
تماس گیرنده
شخص دیگر
پرسشگر
همکار
شنونده
همتای
همراه
مصاحبه کننده
بحث کننده
پاسخ دهنده
شریک مکالمه
خبرنگار
دیالوگ
تعامل
aperto a comprendere quelle dell’altro
برای درک دیگران باز است
senza dissimulazioni o chiusure
بدون پنهان کردن یا بسته شدن
può arricchire ognuno
می تواند همه را غنی کند
Non ci deve essere nessuna abdicazione né irenismo
نباید کناره گیری یا ایرنیسیسم وجود داشته باشد
abdicazione
کناره گیری
irenismo
εἰρήνη, «pace»
جنبشی است که در درون کلیسای کاتولیک به وجود آمد، که امیدوار است برای بازگشت کلیساهای جداگانه به آن و، به طور کلی، گفتگو، به ویژه با کلیسای ارتدکس.
superamento di pregiudizi
غلبه بر تعصبات
intolleranze e malintesi
dell’equivoco
viene fraintesa
عدم تحمل و سوء تفاهم
از سوء تفاهم
سوء تفاهم شده است
tende alla purificazione e conversione interiore
تمایل به تصفیه و تبدیل درونی دارد
se perseguìta con docilità allo Spirito
اگر با اطاعت به روح دنبال شود
molteplici forme ed espressioni
فرم ها و عبارات متعدد
dagli scambi tra esperti
از مبادلات بین کارشناسان
salvaguardia dei valori religiosi
حفظ ارزش های دینی
un pericoloso anacronismo
یک نابهنگام خطرناک
furono quanto mai variegate
بسیار متنوع بودند
una condanna risoluta e totale
محکومیت قاطع و کامل
dannati dai primi Padri
لعنت شده توسط پدران اولیه
da ogni forma di politeismo e di idolatria
از هر شکلی از شرک و بت پرستی
la divinazione, gli incantesimi, l`astrologia
پیشگویی، طلسم، طالع بینی
tacciarono senza mezzi termini di empietà
صریحا متهم به بی تقوایی
tacciarono
سکوت کردند
empietà
بی تقوایی
tacciarono senza mezzi termini
بدون اینکه حرفی بزنند سکوت کردند
è consustanziale con il Padre
با پدر همخوانی دارد
هم ذات
هم اساس
nel contesto culturale dominante dell`epoca
در زمینه فرهنگی غالب آن زمان
intellettualità
روشنفکری
un dialogo serrato
گفتگوی نزدیک
serrato
تنگ
سفت شد
سریع
قفل شده است
پیچ شده
بسته شده
شدید
سریع
بسته
فشرده
بسته
فشرده
پتو
درجه سوم
بسته بندی شده
فشرده
دندانه دار
منطقی
پیچ شده
سازگار
serrare
سفت کردن
بستن
گیره
فشردن
بستن
افزایش گشتاور
قفل کردن
امن
پیچ و مهره
کیف پول
شن
بسته
فک
گیره
سفت کردن
منقبض کردن
چنگ زدن
معاون
فشردن
محکم کردن
la costrinse a definire
او را مجبور کرد تا تعریف کند
approfittando del filone paolino
استفاده از رشته پائولین
approfittare
بهره ببرند
لذت ببرید
بهره مند شوند
بیشترین استفاده را بکنید
منفعت
استفاده کنید
بهره برداری کند
سود
تصاحب
اسفنج کردن
بزرگ کردن
پول نقد
بازی کردن
رایگان
آدمخواری کردن
سودجو
برتری گرفتن
delineare
مشخص کردن
il più originale fra gli apologisti
اصیل ترین مدافعان
lo stoicismo contemporanei
رواقی گرایی معاصر
seme del Lògos innato
بذر لوگوس ذاتی
si fa più incisivo
قاطع تر می شود
vissuto in conformità al Lògos
مطابق با لوگوس زندگی می کردند
impegnato strenuamente
به شدت متعهد
le deviazioni gnostiche
انحرافات گنوسی
una valenza fondamentale
یک مقدار اساسی
inserire
درج
un rilievo assoluto
یک نکته برجسته مطلق
piattaforma
بستر
umano interpellato
انسان مورد پرسش قرار گرفت
diversa accezione da quella
معنای متفاوت از آن
accezione
شعور
حس
معنی
استثنا
تعریف
مفهوم
پذیرش
تفسیر
appella ed è interpellato dall’esperienza del trascendente
او متوسل میشود و با تجربۀ متعالی به چالش کشیده میشود
appellare
تجدید نظر
استناد کردن
تماس بگیرید
توسل به
interpellare
مشورت کنید
بپرسید
سوال
استیضاح کند
به چالش کشیده شد
مورد سوال قرار گیرد
reclamare
بازپس گیری
شکایت
ادعا
بازپس گیری
تقاضا
شکایت کنید
تماس بگیرید
گریه کن
ادعای
پنجه برگشت
به اشتراک گذاشتن
تحسین
rivendicano verità assolute
ادعای حقایق مطلق
rivendicare
ادعا
بازپس گیری
تقاضا
ادعا کردن
ادعای
توجیه کردن
یک ادعا
به اشتراک گذاشتن
سهام یک ادعا به
اعتبار گرفتن
پرچم بکار
portano in dote
به عنوان جهیزیه بیاورید
dote
مهریه
هدیه
استعداد
ثروت
مهارت
کیفیت
وقف
مفصل
لوبولو
شلوار شلواری
لوازم جانبی
non tollera il patire dell`altro
رنج دیگری را تحمل نمی کند
un compatire
شفقت
حیف
متاسفم برای
همدردی کردن
رنج می برند با
دلسوزی
تاسف خورد
احساس شفقت
il senso traslato dell`affermazione biblica
معنای ترجمه شده بیانیه کتاب مقدس
contrappone
تضاد
irriducibili
تقلیل ناپذیر
cifra
شکل
مقدار
شماره
رقم
مجموع
قیمت
پول
رمزگذاری
هزینه
مقدار زیادی
رمز
عددی
کد
اساس
عدد
رمزگذاری
رمزگذاری می کند
cifrare
رمزگذاری
رمزگذاری کنید
رمز
کد
قفل کردن
هش
LA SCOPERTA DELL’IRRUZIONE DEL DIO BIBLICO
کشف گسست خدای کتاب مقدس
irruzione
حمله
نفوذ در
شکستن
نقض
اختلال
تهاجم
نیم تنه
طوفان
حمله کردن
ورود
فوران
بار زدن
هجوم
حرکت کردن
عجله
حمله
نفوذ کردن
[dal lat. irruptio -onis, der. di irrumpĕre «irrompere», part. pass. irruptus]
حرکت تند افراد یا اشیایی که به یک مکان وارد می شوند یا به شدت با آن برخورد می کنند
Irrompere
شکستن
In questo senso non logico, né aleatorio
از این نظر ، نه منطقی است و نه تصادفی
rompe il noto e apre a nuove esperienze
شناخته شده ها را می شکند و تجربیات جدیدی را باز می کند
divinità appassionata e libera
الوهیت پرشور و آزاد
inospitale, inabitabile
غیر قابل مهمان نوازی و غیرقابل سکونت
il carattere inedito del Dio
شخصیت بی سابقه خدا
passionalmente presente
با اشتیاق حضور داشته باشید
riceve gratuitamente il pane con cui sfamarsi
نان رایگان دریافت می کند که با آن خود را سیر کند
appreso nella peregrinazione
faticosa nel deserto
آموخته در زیارت
سخت در صحرا
nasce dalle macerie della libertà
متولد شده از آوار آزادی
agli sbandati da lui
liberati e nutriti nel deserto
به کسانی که از او منحرف شدند
آزاد شده و در صحرا تغذیه می شود
sbandare
لغزش
دم ماهی
منحرف کردن
چرخیدن
اوه
غوغایی
کشت
قرقره
مراقبت
سر خوردن
deduttivamente da Dio
بطور قیاسی از خدا
onniavvolgente
همه پوششی
ineludibile
اجتناب ناپذیر
che la cifra dell’elezione
non deve essere intesa come privilegio divino
که رقم انتخابات
نباید آن را به عنوان یک امتیاز الهی درک کرد
come responsabilità
nei confronti di tutti i popoli
به عنوان یک مسئولیت
به سوی همه مردم
l’alleanza con Dio piuttosto che il suo rifiuto
اتحاد
با خدا به جای طرد کردن او
spetta il compito di testimoniare la bontà del rapporto con il divino
این به ما بستگی دارد که به خوبی رابطه با الهی شهادت دهیم
offre un’inedita possibilità al dialogo
امکان بی سابقه ای برای گفتگو ارائه می دهد
estetica
زیبایی شناسی
esperienze anticonformiste
تجربیات ناسازگار
soprusi
سوء استفاده
contingente e momentanea
احتمالی و لحظه ای
contingente
سهمیه
مشروط
زور
احتمالی
حضور
موقت
موقعیتی
اتفاقی
دسته ای
sessista
جنسیت گرا
fornisce sostentamento
رزق و روزی را فراهم می کند
L’individuo affamato
فرد گرسنه
non un’imposizione
تحمیل نیست
evitando i fondamentalismi
پرهیز از بنیادگرایی
non come un privilegio esclusivo
نه به عنوان یک امتیاز انحصاری
capacità di opporsi all’ingiustizia
توانایی مخالفت با بی عدالتی
favorire l’inclusione sociale
ترویج شمول اجتماعی
favorire l’inclusione sociale
ترویج شمول اجتماعی
di farsene carico
تا مسئولیت آن را بر عهده بگیرد
il primato sulla religione
تقدم بر دین
dell’equivoco
viene fraintesa
از سوء تفاهم
سوء تفاهم شده است
intolleranze e malintesi
dell’equivoco
viene fraintesa
عدم تحمل و سوء تفاهم
از سوء تفاهم
سوء تفاهم شده است
utopia biblica
مدینه فاضله کتاب مقدس
dell’esclusivismo
dell’inclusivismo
انحصارگرایی
از فراگیری
esclusivo
انحصاری
escludere
حذف
inclusivo
فراگیر
reggono
نگه دارید
برگزاری
پشتیبانی کنید
حکومت کنند
برخیز
حفظ کنند
تحمل کند
reggere
نگه دارید
دسته
گرفتن
مقاومت کند
نگه دارید
ایستادن
پشتیبانی می کند
خرس
حفظ کنند
ادامه دهید
برخیز
حمل کنید
حکومت کند
حکومت کنند
کنار آمدن
مدیریت کنید
آخرین
اجرا کنید
مناسب
نگه داشتن
non reggono una volta ripensata biblicamente
آنها پس از تجدید نظر کتاب مقدسی دوام نمی آورند
non reggono una volta ripensata biblicamente
آنها پس از تجدید نظر کتاب مقدسی دوام نمی آورند
una volta ripensata
یک بار تجدید نظر
perimetro ecclesiale
محیط کلیسایی
sincretismo
تلفیقی از آموزه های با ریشه های مختلف
سنکرتیسم عبارت است از توافق یا آمیختگی آموزه هایی با منشأهای مختلف، هم در حوزه باورهای دینی و هم در حوزه مفاهیم فلسفی.
همچنین میتواند به ادغام عناصر ناهمگن، سبکهای مختلف، مانند هنر اشاره داشته باشد.
alcune importanti cifre teologiche
برخی از شخصیت های مهم الهیات
autentico nodo
گره معتبر
querelle cristologica
نزاع های مسیحی
PRASSI GESUANICA
تمرین یشوعایی
gli aspetti gesuanici
جنبه هایی از یشوعا
da infante per fuggire in Egitto
به عنوان یک نوزاد برای فرار به مصر
una morte precoce
مرگ زودرس
che fa del cristocentrismo un dogma
که مسیحیت گرایی را به یک دگم تبدیل می کند
i pellegrini provenienti dai più diversi sentieri
زائران از متنوع ترین مسیرها
più diversi sentieri
مسیرهای متنوع تر
per aver adempiuto i
doveri religiosi
برای انجام
تکالیف شرعی
orto pratico
باغ یا زمین زراعی کوچک برای
عمل یا تمرین
nella celebre parabola
در مثل معروف
dichiarare
اعلام
restituisce
بازگرداندن
non è legata a templi
به معابد مربوط نمی شود
morali non negoziabili
اخلاقیات غیرقابل مذاکره
viene fraintesa
سوء تفاهم شده است
intolleranze e malintesi
dell’equivoco
viene fraintesa
عدم تحمل و سوء تفاهم
از سوء تفاهم
سوء تفاهم شده است
un carattere mondano e politico
شخصیتی دنیوی و سیاسی
aprendosi anche al dialogo
همچنین برای گفتگو باز می شود
sfidando le teologie esclusive e inclusiviste
به چالش کشیدن الهیات انحصاری و فراگیر
coerenza pratica
سازگاری عملی
انسجام
cruciale processo
فرآیند حیاتی
sembra vincente una mentalità esclusivista
به نظر می رسد یک ذهنیت انحصارگرا در حال برنده شدن است
tramandare le pratiche cultuali
انتقال اعمال فرقه ای
clima teologico
جو الهیاتی
seppe distinguere
می دانست چگونه تشخیص دهد
la mediazione che vale
میانجیگری که ارزش دارد
colui e colei
او (مرد و زن)
conservarsi puri da questo mondo
خود را از این دنیا پاک نگه دارید
la conoscenza di Dio più degli olocausti”
شناخت خدا بیش از قربانی های سوختنی
è chiamato a
confrontarsi
فراخوانده می شود
مقابله
che cessa di leggere
که متوقف می شود
خواندن
sono le cifre dominanti
چهره های غالب هستند
ammetterlo
اعتراف
sovente segnato da chiusure
اغلب با تعطیلی مشخص می شود
sovente
اغلب
missioni vicendevolmente concorrenti
ماموریت های متقابل
concorrenti
رقبا
cuius regio eius religio
چه منطقه ای، چه دینی
e così via
و غیره
convinzione della superiorità lampante
اعتقاد به برتری آشکار
potrà recare all’agognata salvezza
قادر خواهد بود به رستگاری مورد انتظار منجر شود
l’agognata
آرزو شده
مورد نظر
جستجو شده
به دنبال
هوس کرد
agognare
طمع
مشتاق
فانتزی
آرزو کن
recare
آوردن
حمل کنید
حاوی
علت
دادن
epoca di crociate
جنگ های صلیبی
sovente repressi dall’ortodossia coranica
اغلب توسط ارتدکس قرآنی سرکوب می شود
un sorprendente Libro
یک کتاب شگفت انگیز
porsi all’ascolto di un trio di rappresentanti
به سه نفر از نمایندگان گوش دهید
etnocentrico
قوم محوری
si stagliano profeticamente
آنها به صورت نبوی برجسته می شوند
comparata
تطبیقی
مقایسه ای
comparare
مقایسه کنید
l’emancipazione
رهایی
توانمندسازی
حق رای دادن
آزادی
رهایی بخش
رها شد
رهایی بخش
خود توانمندسازی
lo spirito dei lumi
روح روشنگری
la massoneria
فراماسونری
si impiantava
کاشته شد
شکل گرفت
cattolici statunitensi
کاتولیک های ایالات متحده
degli interscambi religiosi
مبادلات مذهبی
innovative tematiche
تم های نوآورانه
antesignana del movimento ecumenico
پیشگام جنبش جهانی
antesignana
پیشرو
سلف
پیش ساز
پیشگام
smarrimento dell’incanto
از دست دادن افسون
smarrimento
از دست دادن
سرگشتگی
گیجی
ناراحتی
قرار دادن اشتباه
سرگردانی
دزدیده شده
پریشانی
بلوند
بی نظمی
حیرت
سردرگمی
گمشده
از دست دادن
l’incanto
جذابیت
افسون
سحر و جادو
طلسم
حراج
زرق و برق
لذت بردن
شیفتگی
سرزمین عجایب
جادوگری
ورودی
مجذوب شدن
فریب دادن
دوست داشتنی بودن
افسون
اسیر شدن
سحر و جادو
مسحورسازی
دلربایی
la fede in Cristo è ciò che conta
ایمان به مسیح مهم است
si manifesta nel soccorso agli afflitti
خود را در تسکین مصیبت دیدگان نشان می دهد
Esemplificazioni di figure storiche
نمونه هایی از شخصیت های تاریخی
l’inizio di un movimento ecumenico
آغاز یک جنبش جهانی
contrassegnata
علامت گذاری شد
مشخص شد
contrassegnata dall’isolamento e dall’ignoranza
مشخص شده با انزوا و جهل
subentra il sospetto
سوء ظن غالب می شود
subentra
تسخیر می شود
rappresenta casomai una minaccia
نشان دهنده یک تهدید است
casomai
محض احتیاط
اگر هر چیزی
شاید
به هر شانسی
il rivale
رقیب
رقابت
رقیب
حریف
رقیب بایگانی
دشمن
رقیب اصلی
در حال رقابت
مقابل
مخالف
دشمنی
si fa strada la tolleranza
تحمل راه خود را باز می کند
dialogo tra le religioni si può scorgere
گفتگوی بین ادیان قابل مشاهده است
scorgere
ببینید
نقطه
نگاه اجمالی
درک کنند
تشخیص دادن
درست کردن
اطلاع دهید
تشخیص دهد
نگاهی اجمالی بگیر
بینایی
متمایز کردن
جاسوسی
شرح دادن
ببین
نگاه کردن به
چشم دراز
sia pure ancora incipiente
اگرچه هنوز در ابتدا است
incipiente
اولیه
ابتدایی
convergenza
همگرایی
l’incongruenza
ناسازگاری
ناهماهنگی
اختلاف
بی نتیجه
غیر ثبوت
ناسازگار
si trovava costretto ad ammettere
او مجبور شد اعتراف کند
costretto
مجبور
era esposta al rischio di un’eterna dannazione
او در معرض خطر لعنت ابدی قرار گرفت
dannazione
لعنت
Gli stimoli
محرک ها
dagli storici delle religioni
توسط مورخان ادیان
non di rado in persone
به ندرت در افراد
rilevanza
rivelazione
ارتباط
وحی
il traguardo
خط پایان
خط پایان
هدف
نقطه عطف
دستاورد
خط پایان
دستاورد
خانه
موفقیت
مقصد
پست برنده
نقطه عطف
پرچم شطرنجی
سیم
علامت گذاری کنید
نقطه عطف
برنده شدن
پست تمام کننده
traguardare
به دیدن
مشاهده
costituendo uno stimolo di accelerazione
ایجاد محرکی برای شتاب
sulla scorta del linguaggio conciliare
بر اساس زبان شورا
scorta
اسکورت
یدکی
عرضه
سهام
پنهان کردن
جزئیات امنیتی
پشتیبان گیری
نگهبان
انبار کردن
اسکورت کردن
حفاظت
کاروان
رزرو کنید
محافظ
فروشگاه
همراهی
احتکار
موجودی
بانک
dedurre dai diversi documenti
از متفاوت استنباط کنید مقالات
la quintessenza del concilio
جوهر شورا
quintessenza
شخص یا چیزی است که مختص یا دارای ویژگی های کل یک طبقه است.
در واژگان ایتالیایی، میتواند به پنجمین عنصر سازنده جهان پس از آب، هوا، زمین و آتش اشاره کند.
i suoi limiti evidenti
محدودیت های آشکار آن
Una prospettiva colta
دیدگاه فرهیخته
colta
فرهیخته
گرفته شده
با سواد
گرفتار شد
andamento sicuro
سواری ایمن
preferibile alla guerra
به جنگ ارجحیت دارد
complementare
مکمل
l’incongruenza della condanna eterna
ناسازگاری محکومیت ابدی
è stata definita autorevolmente l’enciclica del dialogo
دائره المعارف گفتگو به طور مقتدرانه تعریف شده است
si fa parola
تبدیل به یک کلمه می شود
si fa colloquio
مصاحبه
d’animo necessario per disporsi al dialogo
از روح لازم برای آماده بودن برای گفتگو
quanti ci circondano
اطرافیان ما
un travaso di pensiero
انتقال اندیشه
premura apostolica
مراقبت رسولی
premura
مراقبت
نگرانی
متفکر بودن
عجله کن
توجه
در نظر گرفتن
مهربانی
عجله
دلخواهی
اشتیاق
la mitezza
فروتنی
ci propose d’imparare da Lui stesso
پیشنهاد کرد که ما از او یاد بگیریم
mansueto e umile di cuore
فروتن و فروتن قلب
mansueto
ملایم
رام کردن
خوش اخلاق
مطیع
رام کننده
رام ترین
رام شده
غیر تهدید کننده
خفیف
مهربان
تاوی
تسلیم شدن
pungente
تند
گاز گرفتن
نیش زدن
تلخ
تیز
خاردار
نیش زدن
بهینه سازی
نیش زدن
کوبنده
اشاره کرد
برش دادن
سرکش
سیخ دار
تنبل
تکان دهنده
مشتاق
باطل
گاز گرفتن
pungere
نیش زدن
گاز گرفتن
چوب
سوراخ کردن
خاردار
بهم زدن
صورتی
گزنه
تولید
کهیر کردن
شاخک
پیچ خوردگی
انتخاب کنید
شوخی
هوشمند
ضربه زدن
حفاری
la carità che diffonde
خیریه ای که گسترش می یابد
quanto nell’attitudine
همانطور که در نگرش
intreccia
در هم تنیده شده است
intreccia gli spiriti in una mutua adesione
ارواح را در یک چسبندگی متقابل در هم می آمیزد
una mutua adesione
یک چسبندگی متقابل
una mutua
یک متقابل
متقابل
وام می گیرد
جامعه کمک متقابل
adesione
چسبندگی
الحاق
عضویت
پایبندی
پیوستن
پشتیبانی کنید
مشارکت
ورود
پذیرش
پیوند دادن
پیوست
پذیرش
اوراق قرضه
تایید
توافق نامه
تماس بگیرید
نامزدی
انسجام
چسباندن
esclude ogni scopo egoistico
هر گونه هدف خودخواهانه را حذف می کند
dettaglio in appendice
جزئیات در ضمیمه
squisitamente antropocentrico
انسان محور فوق العاده
dell’unitarietà
از وحدت
adottando un approccio
با اتخاذ یک رویکرد
dell’unitarietà del disegno divino
از وحدت برنامۀ الهی
sovrintende la storia dell’umanità
بر تاریخ بشریت نظارت می کند
sincero rispetto
احترام صمیمانه
fatti progredire
پیشرفت
termini consueti
اصطلاحات عرفی
quale valore rivelativo e salvifico si debba assegnare alle altre religioni in quanto tali
چه ارزش وحیانی و رستگاری باید به ادیان دیگر اختصاص داده شود
LA PEDAGOGIA
تعلیم و تربیت
Germi e raggi
بذرها و اشعه ها
aveva fatto intuire
اشاره کرده بود
concetto di dialogo sembri emergere
به نظر می رسد مفهوم گفتگو پدیدار می شود
icone emblematiche
di un dialogo
نمادهای نمادین
از یک گفتگو
emblematico
نمادین
قابل توجه
نماد
richiede uno stato d’animo aperto
نیاز به یک حالت ذهنی باز دارد
legando la propria salvezza
پیوند رستگاری خود
è motivato da
انگیزه دارد
sono inseparabili
آنها جدایی ناپذیر هستند.
ha incoraggiato il dialogo
گفتگو را تشویق می کند
promovendo
ترویج
breve carrellata di testi magisteriali
مروری کوتاه بر متون مجیستریال
carrellata
جمع بندی
خلاصه
بررسی اجمالی
شات ردیابی
رژه
ردیابی
esponenti delle varie religioni
نمایندگان ادیان مختلف
testimoniare la natura profonda della pace
مشاهده ماهیت عمیق صلح
irriducibile a merce
غیر قابل تقلیل به یک کالا
A dispetto del vento gelido
با وجود باد یخی
promosse l’iniziativa
ابتکار عمل را ترویج کرد
perplessità intorno a lui
سردرگمی در اطراف او
la sintonia
هارمونی
più incisivo
قاطع تر
La convinzione di fondo
اعتقاد اساسی
compromessi politici
سازش های سیاسی
sorpassa le nostre capacità
از توانایی های ما پیشی می گیرد
dell’usanza medievale di una tregua
از رسم قرون وسطایی آتش بس
in corso almeno in coincidenza di quel momento
حداقل در آن زمان در حال پیشرفت است
coincidenza
تصادف
اتصال
اتفاقی
همپوشانی
پیوند
توافق
توافق نامه
همزمانی
هارمونی
همزمان
تصادفی
مصادف شدن
مصادف می شود
ripetitività
تکراری بودن
tipico della pedagogia dei gesti così cara
نمونه ای از آموزش حرکات بسیار عزیز
scardinare barriere consolidate
شکستن موانع ایجاد شده
scardinare
تضعیف کردن
باز کردن
تخریب
جایزه
نابود کردن
پراکنده کردن
barriere
موانع
مانع
مرزها
دیوارها
پرده ها
نرده ها
بخش ها
سنگرها
ریل ها
پرچین ها
consolidate
تثبیت شده است
تاسیس شد
به خوبی تثبیت شده است
ثابت شده است
تجمیع نشده
طولانی مدت
تقویت شده است
طولانی مدت است
consolidare
تحکیم
تقویت کند
تقویت کردن
جامد کردن
ساختن
ایجاد کند
سیمان
افزایش دهد
امن
پرورش دادن
سنگر گرفتن
زیربنا
تقویت کردن
ساختن
ساحل کردن
محکم
تثبیت کند
محکم کردن
تقسیم معکوس
ثابت
Aveva intuito
او حدس زده بود
intuire
حدس بزن
درک کنند
شهود
حس
تصور کنید
درک کنند
متوجه شدن
درک کردن
نگاه اجمالی
الهی
بیرون کشیدن
حس داشتن
بو گرفتن
un ambito assai eloquente
یک منطقه بسیار گویا
eloquente
فصیح
بیان کردن
گفتن
خوش صحبت
آشکار
قابل توجه است
معنی دار
بیانگر
نقره ای زبان
گویای
معنی
طلایی زبان
تکان دهنده
لجن زبان
سیسرونی
irreversibile
برگشت ناپذیر
fu dunque di incidere
بنابراین باید ضبط شود
incidere
تاثیر بگذارد
هک کردن
حکاکی کردن
تاثیر
رکورد
نفوذ
برش دادن
حک کردن
اثر داشته باشد
برجسته کردن
نیزه
بریدن
برخورد کردن
برش داده شود
قبر
تعقیب و گریز
نوشته
خراش
نمره
fu predisposta con buon anticipo
از قبل آماده شده بود
predisporre
آماده کند
راه اندازی کنید
ترسیم کند
ترتیب دهید
ایجاد کند
مستعد کردن
توسعه دهد
در جای خود قرار دهد
فراهم کند
سازماندهی
ترتیب داده شود
پیش نویس
دکل
از قبل تنظیم کنید
کامپایل کردن
از قبل تنظیم کنید
در معرض قرار دادن
بالا رفتن
مستثنی کردن
si decise di convocare
تصمیم به تشکیل جلسه داده شد
convocare
فراخوان دادن
تشکیل جلسه دهد
تماس بگیرید
احضار کردن
فراخواندن
با هم تماس بگیرید
دعوت کنید
حمل کردن
ارسال برای
فراخوانی کن
احضاریه
تماس به
نقل قول
صدا بزن
cristiane precalceldonesi
anglicane, riformate
مسیحیان پیش از کلسلدونی
la serafica figura di san Francesco
مجسمه فرشتگان سنت فرانسیس
fino a optare
تا زمانی که انتخاب کنید
optare
انتخاب کردن
انتخاب کنید
تصمیم بگیرند
دروتر
گزینه
giorni già connotati
روزهایی که قبلا نشان داده شده است
connotare
دلالت کند
مشخص کردن
نشان می دهد
la domenica
(giorno festivo dei cristiani), il sabato (degli ebrei), il venerdì (dei
musulmani)
pragmatismo
عمل گرایی
perplessità
سردرگمی
buonista
انجام کار خوب
diffusa in parecchi ambienti
در چندین محیط گسترده است
proselitismo
تبلیغ دین
l’espansione coloniale e l’eurocentrismo
توسعه استعماری و اروپامحوری
le sorpasserebbe tutte
از همه آنها پیشی خواهد گرفت
riconoscimento reciproco delle fedi
شناخت متقابل ادیان
al di là dei compromessi politici
فراتر از سازش های سیاسی
A distanza di tre decenni
سه دهه بعد
è indispensabile domandarsi
ضروری است که از خود بپرسیم
indispensabile
ضروری
ضروری است
لازم است
حیاتی
باید
باید داشته باشد
مورد نیاز است
مهم است
پیش نیاز
اساسی
کلید
کاملا ضروری است
مورد نیاز
باید یاد گرفت
reiterata
تکرار
trialogo fra ebrei, cristiani e musulmani
سه گانه بین یهودیان، مسیحیان و مسلمانان
meticciamento
تلاقی s. متر [der. از نژاد مختلط]. - در زیست شناسی، همان هیبریداسیون، با اشاره خاص به جمعیت های انسانی.
BIOL تولید مثل با جفت گیری حیوانات از نژادهای مختلف از یک گونه
celebrazioni indette dalla Comunità
جشن هایی که توسط انجمن برگزار می شود
indire
نگه دارید
تماس بگیرید
تشکیل جلسه دهد
سازماندهی
اعلام کند
اعلام کنند
la ricorrenza del ventennale
بیستمین سالگرد
disporre i credenti
قرار دادن مؤمنان
disporre
دارند
ترتیب دهید
محل
در معرض قرار دادن
فراهم کند
نیاز دارند
سفارش دهید
بدست آوردن
قرار دادن
قرار دادن
در اختیار داشتن
دسترسی داشته باشید
ساختن
تصمیم بگیرند
دراز کردن
آماده کنید
موقعیت
فرمان
راه اندازی کرد
محدوده
il motivo della differenza religiosa come presupposto o pretesto
دلیل تفاوت مذهبی به عنوان پیش فرض یا بهانه
un atteggiamento bellicoso
نگرش جنگ طلبانه
l’occasione di ribadire
فرصتی برای تکرار
i membri della Consulta per l’islam
اعضای شورای اسلام
auspicato da tutti
همه به آن امیدوارند
auguriamocelo
بیایید امیدوار باشیم
auspicare
امید
امید برای
خواستار
امیدوار باشد
una maggiore audacia nel percorrere le vie del dialogare
جسارت بیشتر در دنبال کردن مسیرهای گفتگو
Un auspicio
یک آرزو
امید
virtù teologale
فضیلت کلامی
dalla disperazione e dello spaesamento
از ناامیدی و سردرگمی
disperazione
پریشانی
بدبختی
تیرگی
ناامیدی
درماندگی
شکستگی
سرخوردگی
اندوه
گرفتاری
لجن کشی
دل شکسته
دلتنگی
سجده
تسلی ناپذیری
دل شکستگی
spaesamento
سرگردانی
بی ریشه
بی خانمانی
گیجی
سرگشتگی
بیگانگی
تغییر منظره
inserito nel Consiglio per la Cultura
در شورای فرهنگ گنجانده شده است
L’impatto dirompente
تأثیر مخرب
una Chiesa accidentata
یک کلیسای ناهموار
senza fiato
تنگی نفس
è incontestabile
غیرقابل انکار است
inattesa
غیر منتظره
un problema di modestia
مشکل حیا
modestia
حیا
فروتنی
بی تکلفی
خود محو شدن
پستی
خجالت کشیدن
نجابت
خجالتی بودن
دلتنگی
دوشیزه بودن
احتیاط
متواضع
uno degli ostacoli più ingombranti
یکی از دست و پا گیرترین موانع
avviare al riguardo
از این نظر شروع کنید
avviso
اطلاع می دهم
avvisare
نصیحت کردن
avviare
شروع کنید
avvertire
هشدار دادن
avversario
حریف
avventura
ماجراجویی
avvenire
برای آمدن
avviso
avvisare
avviare
avvertire
avversario
avventura
avvenire
avvenute
avviso
اطلاع می دهم
avvisare
نصیحت کردن
avviare
شروع کنید
avvertire
هشدار دادن
avversario
حریف
avventura
ماجراجویی
avvenire
برای آمدن
برگزار شود
اتفاق بیفتد
رخ دهد
بیا
سقوط
قبل از
آینده
انجام شود
چشم انداز
avvenute (avvenire)
رخ داده
al di là di sterili polemiche
فراتر از جنجال های عقیم
un susseguirsi pirotecnico di gesti, incontri
یک توالی آتش سوزی از حرکات، جلسات
Una settimana dopo il conclave
یک هفته پس از گردهمایی
Conclave اصطلاحی است که از کلمه لاتین cum clave گرفته شده است، یعنی “با کلید” یا “subkey” که معمولاً اتاقی را نشان می دهد که کاردینال های کلیسای کاتولیک در آن جمع می شوند تا یک نفر را انتخاب کنند.
replica quanto fece Paolo VI
او پاسخ می دهد که پل ششم چه کاری انجام داد
un asse già ben consolidato
یک محور از قبل به خوبی تثبیت شده است
senza tralasciare
بدون غفلت
in primis con i musulmani che adorano Dio unico
اول از همه با “مسلمانانی که خدای یگانه را پرستش می کنند”
la citazione delle parole che Giovanni XXIII pronunciò nel suo discorso
نقل کلماتی که جان بیست و سوم در سخنرانی خود بیان کرد
dovere adoperarsi attivamente
باید فعالانه کار کند
rivolto al corpo diplomatico accreditato
خطاب به هیئت دیپلماتیک معتبر
un concorrente
یک رقیب
giustificherebbero atteggiamenti bellicosi
نگرش های خصمانه را توجیه می کند
la creazione del Pontificio Consiglio
ایجاد شورای پاپی
ha amplificato
تقویت
amplificare
تقویت کنند
تقویت
بزرگ کردن
افزایش دهد
اغراق کردن
ضربه نامتناسب
خفه کردن
نشان دادن
بیش از حد
storico spazio di congiunzione
disgiunzione
فضای تقاطع تاریخی
congiunzione
پیوند
محل اتصال
اتصال
پیوستن
صرف
ترکیبی
مفصل
کلمه پیوند دهنده
پیوندی
ملحق شدن
کلمه پیوند دهنده
جفت شدن
هم ترازی
ماه در حال افزایش
مشترک بودن
پیوند دهنده
disgiunzione
انفصال
جدایی
tra fedi e continenti
بین ادیان و قاره ها
emblematicamente
بطور نمادین
un cenno autobiografico
یک یادداشت زندگینامه
cenno
سر تکان دادن
ذکر کنید
موج
علامت بزنید
اشاره
سیگنال
مرجع
سر تکان دادن
ژست
اشاره کرد
تکان دادن
حرکت دادن
چشمک زدن
نشانه
کنایه
حساب کوتاه
تمایل
کلمه
حرکت
intensificare il dialogo
تشدید گفتگو
ho molto apprezzato la presenza
من واقعا از حضور قدردانی کردم
atteggiamento abituale
نگرش عادی
La viva cordialità
صمیمیت پر جنب و جوش
cordialità
صمیمیت
cerimonia
مراسم
fino a invitarli
تا زمانی که آنها را دعوت کنید
un suo vincolo fraterno
پیوند برادرانه
vincolo
اوراق قرضه
محدودیت
پیوند
کراوات
تعهد
ورود
محدودیت
حق التزام
مستلزم
خویشتن داری
اسارت
نیاز
قفل کردن
بار
بند
رشته متصل شده است
یوغ
تراشیدن
رباط
il Muro Occidentale a Gerusalemme
دیوار غربی در اورشلیم
accreditare la sensazione
اعتبار احساس
avrebbe massicciamente portato
به طور گسترده ای
del suo papato
از پاپ او
l’epocale rinuncia
انصراف دوره ای
un giusto armistizio
یک آتش بس عادلانه
vanno rintracciati
باید ردیابی شود
beninteso
به خوبی درک شده است
la provocazione
تحریک
patologie e le infedeltà
آسیب شناسی ها و خیانت ها
pervadono
فراگیر
sancita la fine
پایان تحریم شده است
sancita
گنجانده شده است
تحریم شده است
تصویب شد
گذاشته
همانطور که تضمین شده است
sancire
محرم کردن
تحریم
ایجاد کند
امضا به قانون
تصویب کنید
مهر و موم
حکاکی در سنگ
il dialogo delle coccole
گفتگوی نوازش ها
coccole
در آغوش گرفتن
نوازش کردن
بغل کردن
قاشق
متنعم کردن
زیاده خواهی
نوازشگر
coccola
dialogo della franchezza
گفتگوی صراحت
franchezza
صراحت
باز بودن
صداقت
رک بودن
مستقیم بودن
جسارت
صراحت
خامی
آینده
رک گویی
معامله ساده
صراط مستقیم
آزاد گویی
le possibili valenze salvifiche
ارزش های نجات بخش ممکن
rinvenibili nelle loro tradizioni
در سنت های آنها یافت می شود
componente essenziale della missione
جزء اساسی ماموریت
seguendo i dettami della loro coscienza
پیروی از دستورات وجدان خود
دیکته
collaborazioni con esponenti ebraici
همکاری با نمایندگان یهودی
per nulla irrilevante
به هیچ وجه بی ربط نیست
risulta essere una ricchezza anziché una dispersione
معلوم می شود که ثروت است تا پراکندگی
le proprie specifiche accentuazioni
تأکید های خاص آنها
accentuazione
تاکید
تخصیص
برجسته کردن
لهجه
تاکید کردن
تاکید می کند
لحن های
una pietra tombale
سنگ قبر
la serietà e il rigore
جدیت و سختگیری
sollecita i teologi a continuare
از متکلمان می خواهد که ادامه دهند
compiacenza
خوشنودی
l’ammissione di problemi irrisolti
پذیرش مشکلات حل نشده
hanno frenato la libera discussione
بحث آزاد را متوقف کرده اند
con cura un passo avanti
با دقت یک قدم جلوتر
tra seguaci delle diverse religioni
بین پیروان ادیان مختلف
pervenire a una comune formulazione dell’esperienza spirituale
به یک فرمول بندی مشترک از تجربۀ معنوی برسند
una fattiva collaborazione
یک همکاری فعال
ascoltare appelli e inviti
گوش دادن به درخواست ها و دعوت نامه ها
molto oltre le distinzioni tra sacro e profano
بسیار فراتر از تمایز بین مقدس و ناپاک
sembrano avviati a un traguardo definitivo
به نظر می رسد در راه رسیدن به یک هدف قطعی است
impegna non solo a prendere sul serio quello che è stato, ma anche quello che sarà
متعهد می شود که نه تنها آنچه را که بوده است جدی بگیرد، بلکه آنچه را که خواهد بود نیز جدی بگیرد
la recezione conciliare vanta un patrimonio di riflessione
پذیرایی شورا دارای میراث تأمل است
espressioni diversificate
عبارات متنوع
l’importanza delle distinzioni tra diverse confessioni cristiane
اهمیت تمایز بین فرقه های مختلف مسیحی
confessioni
اعترافات
فرقه ها
اعتراف
اعتقادات
ادیان
اعتراف کننده
خاطرات
حقایق سریع
Teologi del Terzo Mondo
الهیدانان جهان سوم
alquanto complessa
کاملا پیچیده
l’intellettuale francese
روشنفکر فرانسوی
le osservazioni critiche della delegazione
اظهارات انتقادی هیئت
questo contribuisce a pensare
این به فکر کردن کمک می کند
proemio
پیشگفتار
genuinamente umano
واقعا انسان
genuinamente
واقعا
به طور معتبر
porta in dote alcune altre specifiche caratteristiche
برخی از ویژگی های خاص دیگر را به همراه دارد
dote
مهریه
هدیه
استعداد
ثروت
مهارت
کیفیت
وقف
مفصل
کیف
لوازم جانبی
in dote
به عنوان جهیزیه
quantunque
اگرچه
Il contributo del documento alla teologia
سهم سند در الهیات
مشارکت
condurre e ancora sanare
رهبری کنید و دوباره شفا دهید
un ampio consenso
اجماع گسترده
رضایت گسترده
la bibliografia conclusiva
کتابشناسی نهایی
vedasi la pubblicazione
مشاهده نشریه
una riflessione originale e di frontiera
بازتابی اصیل و مرزی
il XXI secolo
ventunesimo
ventesimo
diciannovesimo
sedicesimo
dell’analfabetismo religioso
بی سوادی مذهبی
strutturazione in varie
ساختار در انواع مختلف
non più in forma escludente
دیگر به صورت استثنایی نیست
escludente
انحصاری
استثنایی
دیگر
تبعیض آمیز
ممنوع کردن
منع
طرد کردن
پیشگیرانه
به حاشیه رانده کردن
مستثنی کردن
که مستثنی می کند
سلب مالکیت
detto prosaicamente
به صورت ساده گفته میشه
بدون لطافت
عروضی
به صورت نثری
Prosaically قیدی است که از صفت prosaic گرفته شده است، به این معنی که لحن، ویژگی نثر را دارد.
بیشتر به معنای منفی برای نشان دادن آثار، ترکیبات، گفتارهایی که فاقد تعالی سبک، تخیل، اصالت هستند، به کار می رود: نوشتن، سخن گفتن عروضی12.
[dal lat. tardo prosaicus]
questo dispiegarsi durante l’anno
این در طول سال آشکار می شود
dispiegarsi
گشودن
استقرار
باز کردن
پیچ و خم
آشکار شدن
relazioni mutevoli
تغییر روابط
inverano il trascorrere della nostra esistenza
گذر وجود ما را به حقیقت می پیوندند
l’apparire alla vita
ظاهر شدن در زندگی
la convivialità
صمیمیت
با هم زندگی کردن
dottrinale o intellettuale
اعتقادی یا فکری
عقلی
le pubblicazioni, le riviste, i media
نشریات، مجلات، رسانه ها
sono spesso rette da persone
اغلب توسط مردم اداره می شوند
reggere
حکومت کنند
نگه دارید
دسته
گرفتن
تحمل کند
نگه دارید
ایستادن
پشتیبانی می کند
خرس
حفظ کنند
ادامه دهید
برخیز
حمل کنید
کنار آمدن
مدیریت کنید
آخرین
اجرا کنید
مناسب
نگه داشتن
decostruzione e decentramento
ساختارشکنی و تمرکززدایی
servono e curano i media
خدمت و مراقبت از رسانه ها
viene ripensata in modo inclusivo
به روشی فراگیر در حال بازنگری است
Se non sarà costretto a dimettersi.
اگر مجبور به استعفا نشود.
Se non viene licenziato.
اگر برکنار نشود.
l’esperienza da cronologica
تجربه زمانی
convegni mirati
کنفرانس های هدفمند
richiedendo una visione che favorisca l’immaginazione di nuove realtà
نیاز به چشم اندازی که تخیل واقعیت های جدید را پرورش می دهد
percorso di ricezione
مسیر دریافت
esperienze giocate a scuola
تجربیات انجام شده در مدرسه
davanti ai fenomeni del fondamentalismo, dell’integralismo e del reclamo identitario fatto proprio
در مواجهه با پدیده های بنیادگرایی، بنیادگرایی و ادعای هویت از آن خود ساخته شده است
بازپس گیری
ادعا
oltreché del loro scontro
و همچنین درگیری آنها
essenza monolitica
جوهر یکپارچه
Il trattino davanti alle diverse identità
خط فاصله در مقابل هویت های مختلف
la contaminazione
آلودگی
una intrareligiosa
una interreligiosa
درون مذهبی
بین مذاهب
sorpassa
پیشی می گیرد
سبقت گرفتن
عبور می کند
پیشی گرفتن
می گذرد
عملکرد بهتری دار
sorpassare
سبقت گرفتن
عبور کند
پیشی گرفتن
تجاوز کند
پیشی گرفتن
فراتر رفتن
پیشی گرفتن
گسترش
گذشتن
پیشی گرفتن
رتبه بندی
برنده شدن
تفنگ
جلو افتادن
پیشی گرفتن از کلاس
خارج از کناره
برتری
si intuisce
می توانید حدس بزنید
Bocciolo di fiore
غنچه گل
slegandola
باز کردن آن
از ارتباط در آوردن
interamente in loro possesso
کاملا در اختیار آنها است
indubitabile
غیرقابل تردید
ogni altro allude proprio nella sua alterità
هر دیگری دقیقا به دیگری بودن او اشاره می کند
alludere
اشاره کردن
contaminazione
آلودگی
عفونت
آلوده کننده
لقاح متقابل
گرده افشانی متقابل
لکه دار کردن
تقلب
آلوده
contrapposta a riflessioni più alte e astratte
در تضاد با بازتاب های بالاتر و انتزاعی تر
astratte
چکیده
انتزاع شده
غیرنماینده
غیر عینی
پری پری
astrarre
خلاصه کردن
چکیده
انتزاع کردن
evitare derive individualistiche.
از رانش های فردگرایانه خودداری کنید.
il dibattito pubblico
مناظره عمومی