Missione Flashcards
è necessaria e urgente
ضروری و فوری است
promuovendo il dialogo interreligioso
ترویج گفتگوی بین ادیان
affronta il tema delle nuove comunità ecclesiali
به موضوع جوامع کلیسایی جدید می پردازد
il loro contributo significativo
سهم قابل توجه آنها
incoraggia la loro partecipazione attiva
مشارکت فعال آنها را تشویق می کند
sottolinea l’importanza della collaborazione
بر اهمیت همکاری تأکید می کند
La solidarietà e la comunione
همبستگی و همنشینی
devono essere rafforzate
نیاز به تقویت دارد
affrontare le sfide della missione
مواجهه با چالش های مأموریت
dei movimenti laicali
از حرکات غیرروحانی
جنبش های غیر روحانی
Inteso come metodo e mezzo
به عنوان یک روش و یک وسیله درک می شود
در نظر گرفته میشود
un arricchimento reciproco
غنی سازی متقابل
le religioni sono precipua ed essenziale espressione
ادیان بیان اصلی و اساسی
lacune, insufficienze ed errori
شکاف ها، نارسایی ها و خطاها
hanno ampiamente sottolineato
به اندازه کافی تأکید کرده اند
il dialogo non dispensa dell’evangelizzazione
گفتگو از بشارت انجیل صرف نظر نمی کند
dispensa
معافیت
چشم پوشی
شربت خانه
بزرگتر
کمد
انبار
انبار غذا
جزوه
اتاق ذخیره سازی
کمد غذا
بوفه
بهانه
انحراف
قسط
اتاق ثابت
کلبه
dispensare
توزیع
معاف
چشم پوشی
توزیع کنید
ملاقات کردن
آزاد کردن
از دست دادن
ظرف خارج کردن
دست دادن
عطا کردن
تبرئه کردن
اداره کند
بهانه
اختصاص دهد
اختصاص دادن
معامله کردن
dell’economia di salvezza
از رستگاری جهانی
la necessità di comporli nell’ambito della sua missione ad gentes
نیاز به کنار هم گذاشتن آنها در چارچوب مأموریت خود
comporre
کنار هم گذاشتن
سرودن
شماره گیری کنید
نوشتن
ایجاد کنید
ساختن
حل و فصل شود
جمع آوری کنید
نمره
حروفچینی
ترتیب دهید
کامپایل کردن
قلم
کامپوزیت
مرکب
مجموعه
شامل می شود
شفا دهد
آرایش کردن
strumentalizzati
استثمار
né giudicati equivalenti come se fossero intercambiabili
و معادل آن را قضاوت نمی کنند که گویی قابل تعویض هستند
riconosce volentieri quanto c’è di vero e di santo nelle tradizioni religiose del buddismo
با کمال میل آنچه در سنت های مذهبی بودیسم درست و مقدس است به رسمیت می شناسد
riflessi di quella verità che illumina tutti gli uomini
بازتاب آن حقیقتی که همه انسان ها را روشن می کند
proclamare senza esitazioni Gesù Cristo
اعلام عیسی مسیح بدون تردید
i seguaci di altre religioni
پیروان ادیان دیگر
l’appello alla fede e al battesimo
فراخوان به ایمان و تعمید
non cancella affatto
به هیچ وجه پاک نمی شود
inculcando espressamente
تلقین صریح
inculcare
تلقین کند
القا کنند
تحت تاثیر قرار دادن
ایمپلنت
ریشه کردن
مته
تلقین
طبل به
پیوند زدن
تلقیح کردن
پیوند زدن
حباب کردن
تزریق کنند
رنگرزی عمیق
simultaneamente
همزمان
در عین حال
deve esser condotto e attuato
باید انجام و اجرا شود
la convinzione che la chiesa è la via ordinaria do salvezza
اعتقاد به اینکه کلیسا راه عادی نجات است
solo essa possiede la pienezza dei mezzi di salvezza
فقط او دارای تمامیت وسایل نجات است
non nasce da tattica
این از تاکتیک ها ناشی نمی شود
un’attività che ha proprie motivazioni
فعالیتی که انگیزه های خاص خود را دارد
intende scoprire i «germi del Verbo
قصد دارد «دانه های کلام» را کشف کند
raggi della verità che illumina tutti gli uomini
پرتوهای حقیقت که همه انسانها را روشن می کند
porterà frutti nello Spirito
در روح میوه خواهد داد
stimolano
تحریک
approfondire la propria identità
هویت خود را عمیق تر کنید
è depositaria per il bene di tutti
مخزنی برای خیر همه است
dialogo nel contesto della missione
گفتگو در چارچوب مأموریت
è esaudito
esaurito
برآورده شد
اعطا شد
شنیده شد
پاسخ داد
esaudire
برآورده کند
کمک مالی
راضی کردن
ملاقات کنید
پاسخ دهید
حل و فصل شود
esaurito
فروخته شد
خسته
صرف کرد
تمام شدن
فروخته شده
مصرف شده
موجود نیست
تخلیه شده است
طاقت فرسا
تخلیه شده
چاپ نشده
بازی کرد
به پایان رسید
بیش از حد عمر کرد
صرف کرد
رفته
سوخته
خارج از بخار
سوخته
حداکثر
esaurire
اگزوز
تمام شدن
مستهلک کردن
تخلیه
استفاده کنید
سوختن
تمام شدن
اجرا کردن
فروختن
کامل
محو کردن
حداکثر
بسوزانند
شیره
تمام کردن
خشک مکیدن
فرسوده شدن
خرج کردن
شکستن
la stanza è esaudita
اتاق پر شده است
L’interlocutore dev’essere coerente con le proprie tradizioni
طرف مقابل باید با سنت های خود سازگار باشد
L’interlocutore
طرف مقابل
همکار
شریک
شخص تماس
نقطه تماس
بلندگو
تماس گیرنده
شخص دیگر
پرسشگر
همکار
شنونده
همتای
همراه
مصاحبه کننده
بحث کننده
پاسخ دهنده
شریک مکالمه
خبرنگار
دیالوگ
تعامل
aperto a comprendere quelle dell’altro
برای درک دیگران باز است
senza dissimulazioni o chiusure
بدون پنهان کردن یا بسته شدن
può arricchire ognuno
می تواند همه را غنی کند
Non ci deve essere nessuna abdicazione né irenismo
نباید کناره گیری یا ایرنیسیسم وجود داشته باشد
abdicazione
کناره گیری
irenismo
εἰρήνη, «pace»
جنبشی است که در درون کلیسای کاتولیک به وجود آمد، که امیدوار است برای بازگشت کلیساهای جداگانه به آن و، به طور کلی، گفتگو، به ویژه با کلیسای ارتدکس.
superamento di pregiudizi
غلبه بر تعصبات
intolleranze e malintesi
dell’equivoco
viene fraintesa
عدم تحمل و سوء تفاهم
از سوء تفاهم
سوء تفاهم شده است
tende alla purificazione e conversione interiore
تمایل به تصفیه و تبدیل درونی دارد
se perseguìta con docilità allo Spirito
اگر با اطاعت به روح دنبال شود
molteplici forme ed espressioni
فرم ها و عبارات متعدد
dagli scambi tra esperti
از مبادلات بین کارشناسان
salvaguardia dei valori religiosi
حفظ ارزش های دینی
un pericoloso anacronismo
یک نابهنگام خطرناک
furono quanto mai variegate
بسیار متنوع بودند
una condanna risoluta e totale
محکومیت قاطع و کامل
dannati dai primi Padri
لعنت شده توسط پدران اولیه
da ogni forma di politeismo e di idolatria
از هر شکلی از شرک و بت پرستی
la divinazione, gli incantesimi, l`astrologia
پیشگویی، طلسم، طالع بینی
tacciarono senza mezzi termini di empietà
صریحا متهم به بی تقوایی
tacciarono
سکوت کردند
empietà
بی تقوایی
tacciarono senza mezzi termini
بدون اینکه حرفی بزنند سکوت کردند
è consustanziale con il Padre
با پدر همخوانی دارد
هم ذات
هم اساس
nel contesto culturale dominante dell`epoca
در زمینه فرهنگی غالب آن زمان
intellettualità
روشنفکری
un dialogo serrato
گفتگوی نزدیک
serrato
تنگ
سفت شد
سریع
قفل شده است
پیچ شده
بسته شده
شدید
سریع
بسته
فشرده
بسته
فشرده
پتو
درجه سوم
بسته بندی شده
فشرده
دندانه دار
منطقی
پیچ شده
سازگار
serrare
سفت کردن
بستن
گیره
فشردن
بستن
افزایش گشتاور
قفل کردن
امن
پیچ و مهره
کیف پول
شن
بسته
فک
گیره
سفت کردن
منقبض کردن
چنگ زدن
معاون
فشردن
محکم کردن
la costrinse a definire
او را مجبور کرد تا تعریف کند
approfittando del filone paolino
استفاده از رشته پائولین
approfittare
بهره ببرند
لذت ببرید
بهره مند شوند
بیشترین استفاده را بکنید
منفعت
استفاده کنید
بهره برداری کند
سود
تصاحب
اسفنج کردن
بزرگ کردن
پول نقد
بازی کردن
رایگان
آدمخواری کردن
سودجو
برتری گرفتن
delineare
مشخص کردن
il più originale fra gli apologisti
اصیل ترین مدافعان
lo stoicismo contemporanei
رواقی گرایی معاصر
seme del Lògos innato
بذر لوگوس ذاتی
si fa più incisivo
قاطع تر می شود
vissuto in conformità al Lògos
مطابق با لوگوس زندگی می کردند
impegnato strenuamente
به شدت متعهد
le deviazioni gnostiche
انحرافات گنوسی
una valenza fondamentale
یک مقدار اساسی
inserire
درج
un rilievo assoluto
یک نکته برجسته مطلق
piattaforma
بستر
umano interpellato
انسان مورد پرسش قرار گرفت
diversa accezione da quella
معنای متفاوت از آن
accezione
شعور
حس
معنی
استثنا
تعریف
مفهوم
پذیرش
تفسیر
appella ed è interpellato dall’esperienza del trascendente
او متوسل میشود و با تجربۀ متعالی به چالش کشیده میشود
appellare
تجدید نظر
استناد کردن
تماس بگیرید
توسل به
interpellare
مشورت کنید
بپرسید
سوال
استیضاح کند
به چالش کشیده شد
مورد سوال قرار گیرد
reclamare
بازپس گیری
شکایت
ادعا
بازپس گیری
تقاضا
شکایت کنید
تماس بگیرید
گریه کن
ادعای
پنجه برگشت
به اشتراک گذاشتن
تحسین
rivendicano verità assolute
ادعای حقایق مطلق
rivendicare
ادعا
بازپس گیری
تقاضا
ادعا کردن
ادعای
توجیه کردن
یک ادعا
به اشتراک گذاشتن
سهام یک ادعا به
اعتبار گرفتن
پرچم بکار
portano in dote
به عنوان جهیزیه بیاورید
dote
مهریه
هدیه
استعداد
ثروت
مهارت
کیفیت
وقف
مفصل
لوبولو
شلوار شلواری
لوازم جانبی
non tollera il patire dell`altro
رنج دیگری را تحمل نمی کند
un compatire
شفقت
حیف
متاسفم برای
همدردی کردن
رنج می برند با
دلسوزی
تاسف خورد
احساس شفقت
il senso traslato dell`affermazione biblica
معنای ترجمه شده بیانیه کتاب مقدس
contrappone
تضاد
irriducibili
تقلیل ناپذیر
cifra
شکل
مقدار
شماره
رقم
مجموع
قیمت
پول
رمزگذاری
هزینه
مقدار زیادی
رمز
عددی
کد
اساس
عدد
رمزگذاری
رمزگذاری می کند
cifrare
رمزگذاری
رمزگذاری کنید
رمز
کد
قفل کردن
هش
LA SCOPERTA DELL’IRRUZIONE DEL DIO BIBLICO
کشف گسست خدای کتاب مقدس
irruzione
حمله
نفوذ در
شکستن
نقض
اختلال
تهاجم
نیم تنه
طوفان
حمله کردن
ورود
فوران
بار زدن
هجوم
حرکت کردن
عجله
حمله
نفوذ کردن
[dal lat. irruptio -onis, der. di irrumpĕre «irrompere», part. pass. irruptus]
حرکت تند افراد یا اشیایی که به یک مکان وارد می شوند یا به شدت با آن برخورد می کنند
Irrompere
شکستن
In questo senso non logico, né aleatorio
از این نظر ، نه منطقی است و نه تصادفی
rompe il noto e apre a nuove esperienze
شناخته شده ها را می شکند و تجربیات جدیدی را باز می کند
divinità appassionata e libera
الوهیت پرشور و آزاد
inospitale, inabitabile
غیر قابل مهمان نوازی و غیرقابل سکونت
il carattere inedito del Dio
شخصیت بی سابقه خدا
passionalmente presente
با اشتیاق حضور داشته باشید
riceve gratuitamente il pane con cui sfamarsi
نان رایگان دریافت می کند که با آن خود را سیر کند
appreso nella peregrinazione
faticosa nel deserto
آموخته در زیارت
سخت در صحرا
nasce dalle macerie della libertà
متولد شده از آوار آزادی
agli sbandati da lui
liberati e nutriti nel deserto
به کسانی که از او منحرف شدند
آزاد شده و در صحرا تغذیه می شود
sbandare
لغزش
دم ماهی
منحرف کردن
چرخیدن
اوه
غوغایی
کشت
قرقره
مراقبت
سر خوردن
deduttivamente da Dio
بطور قیاسی از خدا
onniavvolgente
همه پوششی
ineludibile
اجتناب ناپذیر
che la cifra dell’elezione
non deve essere intesa come privilegio divino
که رقم انتخابات
نباید آن را به عنوان یک امتیاز الهی درک کرد
come responsabilità
nei confronti di tutti i popoli
به عنوان یک مسئولیت
به سوی همه مردم
l’alleanza con Dio piuttosto che il suo rifiuto
اتحاد
با خدا به جای طرد کردن او
spetta il compito di testimoniare la bontà del rapporto con il divino
این به ما بستگی دارد که به خوبی رابطه با الهی شهادت دهیم
offre un’inedita possibilità al dialogo
امکان بی سابقه ای برای گفتگو ارائه می دهد
estetica
زیبایی شناسی
esperienze anticonformiste
تجربیات ناسازگار
soprusi
سوء استفاده
contingente e momentanea
احتمالی و لحظه ای
contingente
سهمیه
مشروط
زور
احتمالی
حضور
موقت
موقعیتی
اتفاقی
دسته ای
sessista
جنسیت گرا
fornisce sostentamento
رزق و روزی را فراهم می کند
L’individuo affamato
فرد گرسنه
non un’imposizione
تحمیل نیست
evitando i fondamentalismi
پرهیز از بنیادگرایی
non come un privilegio esclusivo
نه به عنوان یک امتیاز انحصاری
capacità di opporsi all’ingiustizia
توانایی مخالفت با بی عدالتی
favorire l’inclusione sociale
ترویج شمول اجتماعی
favorire l’inclusione sociale
ترویج شمول اجتماعی
di farsene carico
تا مسئولیت آن را بر عهده بگیرد
il primato sulla religione
تقدم بر دین
dell’equivoco
viene fraintesa
از سوء تفاهم
سوء تفاهم شده است
intolleranze e malintesi
dell’equivoco
viene fraintesa
عدم تحمل و سوء تفاهم
از سوء تفاهم
سوء تفاهم شده است
utopia biblica
مدینه فاضله کتاب مقدس
dell’esclusivismo
dell’inclusivismo
انحصارگرایی
از فراگیری
esclusivo
انحصاری
escludere
حذف
inclusivo
فراگیر
reggono
نگه دارید
برگزاری
پشتیبانی کنید
حکومت کنند
برخیز
حفظ کنند
تحمل کند
reggere
نگه دارید
دسته
گرفتن
مقاومت کند
نگه دارید
ایستادن
پشتیبانی می کند
خرس
حفظ کنند
ادامه دهید
برخیز
حمل کنید
حکومت کند
حکومت کنند
کنار آمدن
مدیریت کنید
آخرین
اجرا کنید
مناسب
نگه داشتن
non reggono una volta ripensata biblicamente
آنها پس از تجدید نظر کتاب مقدسی دوام نمی آورند
non reggono una volta ripensata biblicamente
آنها پس از تجدید نظر کتاب مقدسی دوام نمی آورند
una volta ripensata
یک بار تجدید نظر
perimetro ecclesiale
محیط کلیسایی
sincretismo
تلفیقی از آموزه های با ریشه های مختلف
سنکرتیسم عبارت است از توافق یا آمیختگی آموزه هایی با منشأهای مختلف، هم در حوزه باورهای دینی و هم در حوزه مفاهیم فلسفی.
همچنین میتواند به ادغام عناصر ناهمگن، سبکهای مختلف، مانند هنر اشاره داشته باشد.
alcune importanti cifre teologiche
برخی از شخصیت های مهم الهیات
autentico nodo
گره معتبر
querelle cristologica
نزاع های مسیحی
PRASSI GESUANICA
تمرین یشوعایی
gli aspetti gesuanici
جنبه هایی از یشوعا
da infante per fuggire in Egitto
به عنوان یک نوزاد برای فرار به مصر
una morte precoce
مرگ زودرس
che fa del cristocentrismo un dogma
که مسیحیت گرایی را به یک دگم تبدیل می کند
i pellegrini provenienti dai più diversi sentieri
زائران از متنوع ترین مسیرها
più diversi sentieri
مسیرهای متنوع تر
per aver adempiuto i
doveri religiosi
برای انجام
تکالیف شرعی
orto pratico
باغ یا زمین زراعی کوچک برای
عمل یا تمرین
nella celebre parabola
در مثل معروف
dichiarare
اعلام
restituisce
بازگرداندن
non è legata a templi
به معابد مربوط نمی شود
morali non negoziabili
اخلاقیات غیرقابل مذاکره
viene fraintesa
سوء تفاهم شده است
intolleranze e malintesi
dell’equivoco
viene fraintesa
عدم تحمل و سوء تفاهم
از سوء تفاهم
سوء تفاهم شده است
un carattere mondano e politico
شخصیتی دنیوی و سیاسی
aprendosi anche al dialogo
همچنین برای گفتگو باز می شود
sfidando le teologie esclusive e inclusiviste
به چالش کشیدن الهیات انحصاری و فراگیر
coerenza pratica
سازگاری عملی
انسجام
cruciale processo
فرآیند حیاتی
sembra vincente una mentalità esclusivista
به نظر می رسد یک ذهنیت انحصارگرا در حال برنده شدن است
tramandare le pratiche cultuali
انتقال اعمال فرقه ای
clima teologico
جو الهیاتی
seppe distinguere
می دانست چگونه تشخیص دهد
la mediazione che vale
میانجیگری که ارزش دارد
colui e colei
او (مرد و زن)
conservarsi puri da questo mondo
خود را از این دنیا پاک نگه دارید
la conoscenza di Dio più degli olocausti”
شناخت خدا بیش از قربانی های سوختنی
è chiamato a
confrontarsi
فراخوانده می شود
مقابله
che cessa di leggere
که متوقف می شود
خواندن
sono le cifre dominanti
چهره های غالب هستند
ammetterlo
اعتراف
sovente segnato da chiusure
اغلب با تعطیلی مشخص می شود
sovente
اغلب
missioni vicendevolmente concorrenti
ماموریت های متقابل
concorrenti
رقبا
cuius regio eius religio
چه منطقه ای، چه دینی
e così via
و غیره
convinzione della superiorità lampante
اعتقاد به برتری آشکار
potrà recare all’agognata salvezza
قادر خواهد بود به رستگاری مورد انتظار منجر شود
l’agognata
آرزو شده
مورد نظر
جستجو شده
به دنبال
هوس کرد
agognare
طمع
مشتاق
فانتزی
آرزو کن
recare
آوردن
حمل کنید
حاوی
علت
دادن
epoca di crociate
جنگ های صلیبی
sovente repressi dall’ortodossia coranica
اغلب توسط ارتدکس قرآنی سرکوب می شود