13-Book Flashcards
خوندن یک کتاب به صورت کامل واسم سخته
It’s really hard for me to read a book from cover to cover.
نمیدونم در آینده چی در انتظارمونه
I don’t know what the future holds
من قبلنا رمان زیاد خوندم
I used to read many novels
بعضی از کتاب ها واقعا گیرا هستند
Some books are real page turners
بنابراین نمیتونم اونها رو کنار بزارم
So I cannot put them down
کتاب خواندن افق های جدیدی به روی ما باز میکنه
Reading books opens new vistas to us
اون میتونه افق های دیدمون رو وسیع کنه
It can broaden our horizons
با خواندن کتاب میتوانیم از تجارب دیگران استفاده کنیم.
Reading books, we can get second hand experience.
کتاب خوندن در خانواده ما مرسوم نیست
It’s not customary to read books in my family
او خیلی کتاب خونه
She is big reader
کتابی رو خوندم که نویسنده ش داستایوفسکی بود
I read a book whose author was Dostoyevsky.
شخصیت اصلی داستان احساس عذاب وجدان داشت
The leading character of the story felt guilty
The main character of the story had guilt trip
قربانی یک پیرزن بود
The victim was an old woman
نهایتا اون زندانی شد
Eventually he was imprisoned
ما میتونیم کتاب ها رو از این کتابخونه امانت بگیریم
We can take out the books of the library