10-Hobby Flashcards
من از ژانرهای مختلف فیلم تماشا میکنم
I watch different genres of movies.
من قبلنا با دوستام وقت می گذروندم
I would hang out with my friends.
وقتی من اوقات فراغت داشتم درگیر سرگرمی هام می شدم
When I had spare time, I got involved with my hobbies.
When I had leisure time, I got involved with my pastime
من یه فیلم باز واقعی هستم
I’m a movie buff.
من تمام سعیمو می کنم که آخرین ریلیز فیلم ها رو ببینم
I try my best to catch the latest movies.
من از یک دستگاه ای ریدر برای خواندن کتاب های الکترونیکی استفاده می کنم
I use an e-reader to read e-books.
من اکثر فیلم هایی که به تازگی اکران شده اند را تماشا کرده ام
I have watched most of the recently released movies.
من از این دستگاه استفاده میکنم چون استفاده ازش راحته
I use this device because it is user-friendly.
اسکی کردن خدا تومن هزینه شه
Skiing costs a fortune.
ما یک معلم خصوصی گرفتیم
We hired a tutor.
هزینه هر جلسه خیلی بالاست
Each sessions fee is too expensive
ما میبایستی یک زمین تنیس کرایه کنیم
We needed to rent a tennis court.
خوشبختانه ما میتونیم خیلی مفتی و بدون هزینه ریلکس کنیم
Fortunately, we can chill out on a shoestring.
من با شخصیت های اول فیلم ها همزاد پنداری میکنم
I identify with the leading characters of the movies.
از اونجایی که من یک آدم خیالبافم، داستان های زیادی را از خودم می سازم
Since, I’m an imaginative person, I make up many stories.
برای بازی تنیس به دو نفر نیاز هست
It takes two people to play tennis.
ما برای هم کری میخونیم
-We have trash talks.
-We throw down the gantlet.
من گاهی ترجیح میدم سرگرمی هامو به تنهایی انجام بدم
I sometimes try to do my hobbies on my own.
وقتی عشقم بکشه به موسیقی گوش میدم
I listen to the music, when mood takes me.
اونها ممکنه نتونن وضعیت سخت طبیعت رو تحمل کنند
They may not be able to tolerate the harsh situation in the nature.
سرگرمی ها به خلاق شدن بچه ها کمک میکنه
Hobby helps children to be creative.
منظورم اینه که اونها میتونن خارج از فریم فکر کنند وقتی که درگیر سرگرمی شون میشن
I mean they can think out of the box, when they are involved with their hobbies.
آنها آدم های مبتکرتری خواهند بود
They will be more innovative people.
برای اینکه روحیشون رو حفظ کنند آدم ها نیاز به سرگرمی دارند
To keep their chin up, people need pastimes.