loqate darse 12 farsi 1 Flashcards
آبنوس
درختی است که چوب آن سیله، سخت، سنگین و گرانبهاست.
بارگی
اسب،
«باره» نیز به همین معنی است.
معنی دیگر: قلعه
فتراک
ترک بند
تاب
پیچ و شکن، گرمی و حرارت
هژیر
چابک و خوشیار
خیره
متحیر، سرگشته
معنی دیگه: ؟؟
بهرام
سیاره مریخ
پُتک
چکش بزرگ فولادین، آهن کوب
تَرگ
کلاه خود
تیز
تند و سریع
جاه
مقام، درجة
خدنگ
چوبی سخت. و محکم که از آن تیر و نیزه می سازند.
خُود
کلاه فلزی که سربازان به هنگام جنگ یا تشریفات نظامی، بر سر می بگذارند
دَد
جانور درنده، مانند شیر و پلنگ و گرگ
زِه
چله کمان، وتر
ساعد
آن بخش از دست که میان مچ و آرنج قرار دارد.
سپَردن
طی کردن
سُتوه
درمانده و مَلول, خسته و آواز
سليح
افزار جنگ، ممال سلاح
سندروس
صمغی زرد رنگ
عنان
افسار، دهانه
کام
مجازا مراد، آرزو، قصد، نیت
کاموس
یکی از فرماندهان زیر دست افراسیاب
کوس
طبل بزرگ، دهل
کیوان
سيارة زحل
گَبر
نوعی جامه جنگی، خفتان
گُرد
دلیر، پهلوان
مزیح
ممال مزاح، شوخی
هماورد
حریف، رقیب