loqate dars 15 farsi 2 Flashcards
اختلاف
رفت وآمد
استخالص
رهایی جستن، رهایی دادن
اعتذار
عذرخواهی، پوزشخواهی
التفات
توجّه
اِمام
راهنما، پیشوا
اولی تر
شایسته تر، سزاوارتر
اهمال
کوتاهی، سهلانگاری کردن
براثر
به ّ دنبال؛ اثر: ردپا
تخلّص
رهايي
تعاون
یکدیگر را یاری کردن، یاری رساندن
تکفّل
عهده دار شدن
تگ
دويدن
تيمار
مواظبت، مراقبت
ثِقَت
اطمینان، خاطر جمعی
جال
دام و تور
حَبّه
دانه
خایب
ناامید، بیبهره
دَها
زيرکي، هوشمندی
راه تافتن
راه را کج کردن، تغییر مسیر دادن
رخصت
اجازه، اذن دادن
رياحين
جمع ریحان، گیاهان خوشبو
زُمُرُد
سنگ قيمتي به رنگ سبز
زه آب
زهاب، آبی که از سنگی یا زمینی میجوشد؛
مجازاً اشک
ستيزه روي
گستاخ و پُررو
سَر
رئيس
سيادت
سروري، بزرگی
شکاری
منسوب به شکار؛ صید، نخجیر
صافی
پاک، بیغش، خالص
صواب
صالح و درست
طاعن
سرزنشگر، عیب جو
عقده
گره
قفا
پشت گردن؛ در اینجا بهمعنای دنبال و پی است.
گُزاران
درحال گرازیدن و به ناز و
تکّبر راه رفتن،
خرامان،
گَشن
انبوه،
پر شاخ و برگ
مُتِصیِّد
شکارگاه
متواتر
پيدرپي، پیاپی
مجادله
جدال و ستيزه
مطاوعت
فرمانبري
مطلق
رهاشده، آزاد
مُطِوَّقه
طوق دار
مظاهرت
یاریکردن، پشتیبانی
معونت
ياري، کمک
ملالت
آزردگی، ماندگی، به ستوه آمدن
ملامت
سرزنش
ملول
سست و ناتوان، آزرده
مناصحت
اندرز دادن
منقطع
بريده، قطعشده
مواجب
جمع موجب، وظایف و اعمالی که انجام آن
بر شخص واجب است.
مواضع
جمع موضع، جاي ها
موافق
همراه، همفکر
موالات
با کسی دوستی و پیوستگی داشتن، دوستداری
مودّت
دوستی،
مجبّت،
دوستیگرفتن
ناحيت
ناحيه، سرزمين
نَزِه
باصفا، خوش آب وهوا، خرّم
همگنان
همگان، همه
ورطه
مهلکه، خطر و دشواری÷