loqate dars 14 farsi 2 Flashcards
1
Q
آوردگاه
A
میدان جنگ، نبردگاه
2
Q
اَبرَش
A
اسبی که دارای پوست خالدار یا رنگ به رنگ بهویژه سرخ و سفید است. در اینجا مطلق اسب منظور است.
3
Q
امتناع
A
سرباز زدن از انجام کاری یا قبول کردن
سخنی، خودداری کردن
4
Q
برافراختن
A
برافراشتن، بلند کردن
5
Q
پور
A
فرزند مذکر، پسر
6
Q
تپیدن
A
بی قراری و اضطراب نمودن، لرزیدن از ترس
7
Q
حبیب
A
دوستدار، یار، از القاب رسول اکرم
8
Q
حرب
A
آلت حرب و نزاع؛ مانند شمشیر، خنجر، نیزه و …
9
Q
خدو
A
آب دهان، بزاق
10
Q
دستوری
A
رخصت، اجازه دادن
11
Q
رزمگه
A
مخفف رزمگاه، میدان جنگ
12
Q
ژَنده
A
بزرگ، عظیم
13
Q
ژیان
A
خشمناک، خشمگین
14
Q
سهم
A
ترس
15
Q
سهمگین
A
هراسانگیز، ترسآور
16
Q
ضرب
A
زدن، کوفتن
17
Q
غزا
A
پیکار، جنگ
18
Q
غضنفر
A
شیر
19
Q
قبا
A
نوعی جامۀ جلو باز که دو طرف جلو آن با دکمه
بسته میشود.
20
Q
کیش
A
آیین، دین، مذهب
21
Q
کیمیا
A
مادهای فرضی که به گمان پیشینیان، فلزاتی
مانند مس و قلع را به طلا و نقره تبدیل میکند.
22
Q
منزّه
A
پاک و بیعیب
23
Q
هژبر
A
شیر