24.09 2024 Flashcards

1
Q

مفید ،کاربردی
متضاد = بی‌مصرف، بی‌فایده

A

nützlich. nutzlos
.Danke für den Tipp. Das war sehr nützlich.
1. برای راهنمایی ممنونم. خیلی مفید بود.
2.Dieses Werkzeug ist sehr nützlich.
2. این ابزار بسیار کاربردی است.

Er ist ein nutzloses Wesen

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

مکمل ،ضمیمه

A

die Ergänzung

Nahrungsergänzungsmittel

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

مشاهده
تماشا کردن دیدن، نظارت کردن

A

die Beobachtung

beobachten

گذشته: beobachtete] [گذشته: beobachtete] [گذشته کامل: beobachtet] [فعل کمکی: haben ]

Sie wurde von der Polizei beobachtet.
1. او به وسیله پلیس مشاهده می‌شد.
2.Wer hat den Unfall beobachtet?
2. چه کسی حادثه را دیده‌است؟

Die Beobachtungen der Zeugin waren sehr genau.
1. مشاهدات شاهد بسیار دقیق بودند.

Basierend auf meinen Beobachtungen…
بر اساس مشاهدات من

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

نیاز داشتن ،،ضرورت داشتن

A

erfordern

گذشته: erforderte] [گذشته: erforderte] [گذشته کامل: erfordert] [فعل کمکی: haben ]

Dieser Beruf erfordert Fremdsprachenkenntnisse.
1. این شغل به دانش زبان‌های خارجی نیاز دارد.
2.Dieser Job erfordert viel Kraft.
2. این کار به قدرت زیادی نیاز دارد.

کلمات “brauchen” و “erfordern” هر دو به معنی “نیاز داشتن” هستند، اما در زمینه‌ها و نحوه‌ی استفاده متفاوتی به کار می‌روند:

  1. Brauchen:
    • معنی: به معنای نیاز داشتن به چیزی است.
    • استفاده: بیشتر در موقعیت‌های روزمره و غیررسمی استفاده می‌شود.
    • مثال:
      • Ich brauche einen neuen Laptop.
        (من به یک لپ‌تاپ جدید نیاز دارم.)
  2. Erfordern:
    • معنی: به معنای نیاز داشتن به چیزی به طور خاص یا به شدت، یا به معنای الزام و ضرورت است.
    • استفاده: بیشتر در زمینه‌های رسمی‌تر، علمی یا تکنیکی به کار می‌رود.
    • مثال:
      • Dieses Projekt erfordert viel Zeit und Engagement.
        (این پروژه به زمان و تعهد زیادی نیاز دارد.)

به طور کلی، “brauchen” برای نیازهای عمومی و روزمره و “erfordern” برای نیازهای خاص، الزامی یا فنی استفاده می‌شود.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

موجود

A

verfügbar

1.Gegenwärtig sind keine Upgrades verfügbar.
1. در هر حال حاضر، هیچ ارتقاء دادنی موجود نیست.
2.Ich habe die letzten verfügbaren Plätze gebucht.
2. من آخرین صندلی‌های موجود را رزرو کردم.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

تخصص

A

Fachrichtung = Fachbereich

Diese Fakultät hat nur zwei Fachrichtungen.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

بیدار کردن ،برانگیختن

A

Wecken

jemanden wecken
کسی را بیدار کردن
Der Lärm hat mich geweckt.
سروصدا مرا بیدار کرد.
jemanden um (Uhr) wecken
کسی را در (ساعت) بیدار کردن
1. Bitte wecken Sie mich um fünf.
1. لطفا مرا ساعت 5 بیدار کنید.
2. Können Sie mich morgen früh um sechs wecken?
2. می توانید من را صبح زود ساعت شش بیدار کنید؟
in jemandem etwas (Akk.) wecken
در کسی چیزی را بیدار کردن [برانگیختن]
Sein Lehrer hat das Interesse für Musik in ihm geweckt.
معملش در او علاقه به موسیقی را بیدار کرد. [برانگیخت]
jemanden aus tiefem Schlaf/mitten in der Nacht/… wecken
کسی را از خواب عمیق/در نیمه شب/… از خواب بیدار کردن
jemanden vorsichtig/rechtzeitig/zu spät/… wecken
کسی را با احتیاط/به موقع/خیلی دیر/… بیدار کردن
jemandes Neugierde wecken
کنجکاوی کسی را برانگیختن

فعل گذرا
[گذشته: weckte] [گذشته: weckte] [گذشته کامل: geweckt] [فعل کمکی: haben ]

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

شجاع

A

Mutig

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

درخواست دادن ،تقاضا دادن
درخواست ،تقاضا نامه

A

sich bewerben
Bewerbung

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

کنونی فعلی
2 آن زمان آن وقت

A

derzeitig

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

حوزه، زمینه
ناحیه ،منطقه

A

der Bereich

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

مسلط بودن ،تسلط داشتن

A

beherrschen

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

مناسب

A

passend

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly