15.09.2024 Flashcards
عملکرد
دستاورد
Es hängt von Ihrer Leistung ab
Leistung
استراحت ، تفریح
استراحت کردن
آرام بخش
Die Erholung
sich erholen
erholsam
دارایی
مالک مرد
مالک زن
Das Eigentum
Der Eigentümer
Die Eigentümerin
همه جا ،هرجایی
Überall
ظاهرا
anscheinend
اگر چه ،باوجود اینکه
obwohl
Obwohl es regnete, ging er spazieren.
1. با وجود اینکه باران میبارید، او به پیادهروی vفت.
2.Obwohl meine Kollegin krank ist, geht sie arbeiten.
2. با وجود اینکه همکارم مریض است، او به سر کار میرود.
3.Wir gingen spazieren, obwohl es regnete.
3. ما به پیادهروی رفتیم با وجود اینکه باران میبارید.
تصویر obwohl - دیکشنری انگلیسی بیاموز
کلمات نزدیک
obszönität
obszön
obstsalat
obstler
obstbaum
ochse
ochsenschwanzsuppe
oder
oder so
oecd
در نتیجه ،ازاین رو ،یعنی
deshalb
demzufolge deswegen folglich infolgedessen
1.Er arbeitet, deshalb kommt er nicht.
1. او کار میکند، در نتیجه او نمیآید.
2.Er ist krank und kann deshalb nicht kommen.
2. او مریض است و از اینرو نمیتواند بیاید.
3.Es ist schon spät, deshalb wollen wir anfangen.
3. دیگر دارد دیر میشود، از اینرو میخواهیم که شروع کنیم.
4.Ich war krank. Deshalb war ich nicht im Büro.
4. من مریض بودم، در نتیجه در دفتر نبودم.
کاربرد واژه deshalb به معنای در نتیجه
از deshalb به معنای “در نتیجه” برای وصل کردن دو جمله به صورت دلیل و نتیجه استفاده میشود. به مثال زیر توجه کنید:
.Ich war krank. Deshalb war ich nicht im Büro (من مریض بودم، در نتیجه در دفتر نبودم.)
قسمت اول جمله (Ich war krank) یک دلیل است، پس از آن واژه Deshalb و سپس نتیجه (war ich nicht im Büro).
خب پس
Nun dann
عبارت “Nun dann” در زبان آلمانی به معنای “خب، پس” یا “خب، در این صورت” است. این عبارت معمولاً در مکالمات برای پیش بردن موضوع یا نتیجهگیری استفاده میشود.
یک مثال:
- “Wir haben alles besprochen. Nun dann, lasst uns anfangen.”ترجمه: “ما همه چیز را بحث کردیم. خب، پس بیایید شروع کنیم.”
این عبارت وقتی به کار میرود که صحبت یا بحث به نتیجهای رسیده
افتخار
ehre
و حالا ،و اکنون
Und nun
“Und nun” در زبان آلمانی به معنای “و حالا” یا “و اکنون” است. این عبارت معمولاً زمانی استفاده میشود که بخواهیم به مرحله یا موضوع بعدی برویم یا از اتفاقی که تازه رخ داده نتیجهگیری کنیم.
یک مثال:
- “Der Film ist zu Ende. Und nun, was machen wir?”ترجمه: “فیلم تمام شد. و حالا، چه کاری انجام دهیم؟”
این عبارت زمانی به کار میرود که بخواهیم توجه را به آینده یا مرحله بعدی جلب کنیم.
چون اونوقت
Denn dann
مثال: “Wir müssen jetzt losgehen, denn dann kommen wir pünktlich an.” ترجمه: “ما باید الان حرکت کنیم، چون در آن صورت به موقع میرسیم.”
تقریبا ،حدودا
Etwa
تقریبا حدودا
1.Von hier sind es etwa zwanzig Kilometer.
1. از اینجا تقریبا 20 کیلومتر است.
2.Von zu Hause brauche ich etwa 10 Minuten bis zur Arbeit.
2. از خانه من تقریبا 10 دقیقه تا محل کار [زمان] نیاز دارم.
[حرف]etwa
/ˈɛtva/
2 یعنی (بیان تعجب در جمله پرسشی) واقعاً
1.Hast du das etwa vergessen?
1. یعنی تو اون رو فراموش کردی؟
2.Zweifelt etwa jemand daran?
2. یعنی کسی به این شک داره؟
3 که اصلاً که آخه
1.Er ist nicht etwa dumm, sondern nur faul.
1. اون که اصلاً دیوونه نیست، بلکه فقط تنبله.
2.Wale sind nicht etwa Fische, sondern Säugetiere.
2. نهنگها که اصلاً ماهی نیستند، بلکه پستاندارند.
4 [بیان امر، سرزنش یا هشدار]
1.Denke nicht etwa, du kِnntest mich so einfach beleidigen!
1. فکر نکنی که میتونی همینطوری راحت به من توهین کنی!
لطف ،بخشش ،بزرگواری
لطف، بخشش و بزرگواری به زبان آلمانی به ترتیب به این صورت هستند:
- لطف: Freundlichkeit یا Gefälligkeit
- بخشش: Vergebung یا Großzügigkeit
- بزرگواری: Großzügigkeit یا Edelmut
بسته به زمینه استفاده، ممکن است کلمات متفاوتی به کار بروند.
درست اشاره کردید؛ در آلمانی میتوان جمله را کمی روانتر و طبیعیتر بیان کرد. نسخه بهتر این جمله به این صورت خواهد بود:
“Freundlichkeit, Vergebung und Großzügigkeit sind die Eigenschaften von großartigen Menschen.”
ترجمه: “لطف، بخشش و بزرگواری خصوصیات انسانهای بزرگ است.”
در این جمله، عبارت “von großartigen Menschen” به معنای “انسانهای بزرگ” است و جمله را طبیعیتر میکند.