(G):19-20-21 Flashcards
Sustain
حفظ کردن،نگه داشتن،متحمل شدن؛
تحمل کردن؛حمایت کردن،
تایید کردن
sustainable
پایدار،بادوام
maintain
نگه داشتن،حفظ کردن،پشتیبانی کردن
maintenance
نگهداری،مراقبت،پشتیبانی
retain
نگه داشتن،حفظ کردن،به ذهن سپردن
retention
نگهداری،حفظ
withstand
مقاومت کردن،تاب آوردن،ایستادگی کردن
resist
درمقابل چیزی ایستادن،مقاومت کردن
endure
تحمل کردن،تاب آوردن،باقی ماندن
durable
بادوام،پایدار
bear
تاب آوردن،از پس برآمدن؛حمل کردن
unbearable
غیرقابل تحمل،تحمل ناپذیر
tolerate
تاب آوردن،اجازه دادن،مجاز دانستن
intolerable
غیرقابل تحمل،دشوار
preserve
حفاظت و نگهداری کردن/قلمرو و حوزه
preservation
حفاظت،صیانت،نگهداری،حمایت
suffer
رنج بردن،متحمل شدن؛
وخیم و بدتر شدن
lasting
بادوام،پایدار،طولانی مدت،مدت دار
protect
محافظت کردن،حفظ کردن
shield
محافظ،زره و مانع،سپر/
محافظت کردن
safeguard
محافظت نمودن،حفظ کردن/
حفاظ ایمنی
immunity
مصونیت،ایمنی،معافیت،بخشودگی
conservation
حفاظت،نگهداری
insulate
محافظت کردن،ایزوله و عایق کردن
precaution
محافظت،پیشگیری(از حادثه بد و ناگوار)
salvage
از نابودی نجات دادن،حفظ کردن
forestall
پیشگیری کردن،از پیش آگاهی دادن
linger
طول کشیدن،باقی ماندن بیش از زمان عادی
fleeting
سریع و زودگذر
elapse
سپری شدن،گذشتن