Farsi Phrases 04 Flashcards
to answer
جواب دادن
I answered.
من جواب داده ام.
I answered all the questions.
من به تمامی سوالات پاسخ داده ام.
I know that – I knew that.
من آنرا می دانم – من آنرا می دانسته ام.
I write that – I wrote that.
من آنرا می نویسم – من آنرا نوشته ام.
I hear that – I heard that.
من آنرا می شنوم – من آنرا شنیده ام.
I’ll get it – I got it.
من آن را می آورم – من آن را آورده ام.
I’ll bring that – I brought that.
من آن را می آورم – من آن را آورده ام.
I’ll buy that – I bought that.
من آن را می خرم – من آن را خریده ام.
I expect that – I expected that.
من منتظر آن هستم – من منتظر آن بوده ام.
I’ll explain that – I explained that.
من آن را توضیح می دهم – من آن را توضیح داده ام.
I know that – I knew that.
من آن را می شناسم – من آن را می شناخته ام.
How much did you drink?
شما چقدر نوشیده اید؟
How much did you work?
شما چقدر کار کرده اید؟
How much did you write?
شما چقدر نوشته اید؟
How did you sleep?
شما چطور خوابیدید؟
How did you pass the exam?
شما چگونه در امتحان قبول شده اید؟
How did you find the way?
شما چگونه راه را پیدا کرده اید؟
Who did you speak to?
شما با چه کسی صحبت کرده اید؟
With whom did you make an appointment?
شما با چه کسی قرار ملاقات گذاشته اید؟
With whom did you celebrate your birthday?
شما با کی جشن تولد گرفته اید؟
Where were you?
شما کجا بوده اید؟
Where did you live?
شما کجا زندگی می کرده اید؟
Where did you work?
شما کجا کار می کرده اید؟
What did you suggest?
شما چه توصیه ای کرده اید؟
What did you eat?
شما چی خورده اید؟
What did you experience?
شما چه اطلاعاتی (تجربه ای) کسب کرده اید؟
How fast did you drive?
شما با چه سرعتی رانندگی می کرده اید؟
How long did you fly?
شما چه مدت پرواز کرده اید؟
How high did you jump?
شما تا چه ارتفاعی پریده اید؟
Which tie did you wear?
تو کدام کراوات را زده بوده ای؟
Which car did you buy?
تو کدام خودرو را خریده بوده ای؟
Which newspaper did you subscribe to?
تو اشتراک کدام روزنامه را گرفته ای؟
Who did you see?
شما چه کسی را دیده اید؟
Who did you meet?
شما با چه کسی ملاقات کرده اید؟
Who did you recognize?
شما چه کسی را شناخته اید؟
When did you get up?
شما چه موقع از خواب بلند شده اید؟
When did you start?
شما چه موقع شروع کرده اید؟
When did you finish?
شما چه موقع کار را متوقف کرده اید؟
Why did you wake up?
شما چرا بیدار شده اید؟
Why did you become a teacher?
چرا شما معلم شده اید؟
Why did you take a taxi?
چرا شما سوار تاکسی شده اید؟
Where did you come from?
شما از کجا آمده اید؟
Where did you go?
شما به کجا رفته اید؟
Where were you?
شما کجا بوده اید؟
Who did you help?
تو به چه کسی کمک کرده ای؟
Who did you write to?
تو به چه کسی نامه نوشته ای؟
Who did you reply to?
تو به چه کسی جواب داده ای؟
We had to water the flowers.
ما بایستی به گلها آب می دادیم.
We had to clean the apartment.
ما بایستی آپارتمان را مرتب می کردیم.
We had to wash the dishes.
ما بایستی ظروف غذا را می شستیم.
Did you have to pay the bill?
آیا شما مجبور به پرداخت صورت حساب بودید؟
Did you have to pay an entrance fee?
آیا شما مجبور به پرداخت ورودی بودید؟
Did you have to pay a fine?
آیا شما مجبور به پرداخت جریمه بودید؟
Who had to say goodbye?
چه کسی باید خداحافظی می کرد؟
Who had to go home early?
چه کسی باید زود به خانه می رفت؟
Who had to take the train?
چه کسی باید با قطار می رفت؟
We did not want to stay long.
ما نمی خواستیم مدت زیادی بمانیم.
We did not want to drink anything.
ما هیچ چیزی نمی خواستیم بنوشیم.
We did not want to disturb you.
ما نمی خواستیم مزاحم بشویم.
I just wanted to make a call.
من می خواستم الان تلفن کنم.
I just wanted to call a taxi.
من می خواستم تاکسی سفارش بدهم.
Actually I wanted to drive home.
چون می خواستم به خانه بروم.
I thought you wanted to call your wife.
من فکر کردم تو می خواستی به همسرت تلفن کنی.
I thought you wanted to call information.
من فکر کردم تو می خواستی به اطلاعات تلفن کنی.
I thought you wanted to order a pizza.
من فکر کردم تو می خواستی یک پیتزا سفارش دهی.
My son did not want to play with the doll.
پسرم نمی خواست با عروسک بازی کند.
My daughter did not want to play football / soccer (am.).
دخترم نمی خواست فوتبال بازی کند.
My wife did not want to play chess with me.
همسرم نمی خواست با من شطرنج بازی کند.
My children did not want to go for a walk.
فرزندانم نمی خواستند به پیاده روی بروند.
They did not want to tidy the room.
آنها نمی خواستند اتاق را مرتب کنند.
They did not want to go to bed.
آنها نمی خواستند به رختخواب بروند.
He was not allowed to eat ice cream.
او(مذکر) اجازه نداشت بستنی بخورد.
He was not allowed to eat chocolate.
او (مرد) اجازه نداشت شکلات بخورد.
He was not allowed to eat sweets.
او (مرد) اجازه نداشت آب نبات بخورد.
I was allowed to make a wish.
من اجازه داشتم برای خودم آرزویی بکنم.
I was allowed to buy myself a dress.
من اجازه داشتم برای خودم لباس بخرم.
I was allowed to take a chocolate.
من اجازه داشتم یک شکلات مغزدار بردارم.
Were you allowed to smoke in the airplane?
اجازه داشتی در هواپیما سیگار بکشی؟
Were you allowed to drink beer in the hospital?
اجازه داشتی در بیمارستان آبجو بنوشی؟
Were you allowed to take the dog into the hotel?
اجازه داشتی سگ را با خودت به هتل ببری؟
During the holidays the children were allowed to remain outside late.
بچه ها در تعطیلات اجازه داشتند مدت زیادی بیرون باشند.
They were allowed to play in the yard for a long time.
آنها اجازه داشتند مدت زیادی در حیاط بازی کنند.
They were allowed to stay up late.
آنها اجازه داشتند مدت زیادی (تا دیروقت) بیدار باشند.
You are so lazy – don’t be so lazy!
تو خیلی تنبلی – اینقدر تنبل نباش!
You sleep for so long – don’t sleep so late!
تو خیلی می خوابی – اینقدر نخواب!
You come home so late – don’t come home so late!
تو دیر می آیی – اینقدر دیر نیا!
You laugh so loudly – don’t laugh so loudly!
تو با صدای بلند می خندی – اینقدر بلند نخند!
You speak so softly – don’t speak so softly!
تو آهسته حرف میزنی – اینقدر آهسته حرف نزن!
You drink too much – don’t drink so much!
تو خیلی (مشروب) می نوشی – اینقدر ننوش!
You smoke too much – don’t smoke so much!
تو خیلی سیگار می کشی – اینقدر سیگار نکش!
You work too much – don’t work so much!
تو خیلی کار می کنی – اینقدر کار نکن!
You drive too fast – don’t drive so fast!
تو خیلی سریع رانندگی می کنی – اینقدر سریع نران!
Get up, Mr. Miller!
آقای مولر، بلند شوید!
Sit down, Mr. Miller!
آقای مولر، بنشینید!
Remain seated, Mr. Miller!
آقای مولر، درجای خود بشینید!
Be patient!
صبر داشته باشید!
Take your time!
آرام باشید (عجله نکنید)!
Wait a moment!
یک لحظه صبر کنید!
Be careful!
مواظب باشید!
Be punctual!
وقت شناس باشید!
Don’t be stupid!
احمق نباشید!
Shave!
صورتت را بتراش (ریشت را بزن)!
Wash yourself!
خودت را بشوی (تمیز کن)!
Comb your hair!
موهایت را شانه بزن!
Call!
تلفن کن! شما تلفن کنید!
Begin!
شروع کن! شما شروع کنید!
Stop!
بس کن! شما بس کنید!
Leave it!
بس کن! شما بس کنید!
Say it!
بگو! شما بگویید!
Buy it!
بخرش! شما بخریدش!
Never be dishonest!
هرگز بدون صداقت (دروغگو) نباش!
Never be naughty!
هرگز گستاخ نباش!
Never be impolite!
هیچ وقت بی ادب نباش!
Always be honest!
همیشه راستگو باش!
Always be nice!
همیشه مهربان باش!
Always be polite!
همیشه مؤدب باش!
Hope you arrive home safely!
به سلامت به خانه برسید!
Take care of yourself!
خوب مواظب خودتان باشید!
Do visit us again soon!
به زودی باز به ملاقات ما بیایید!