Farsi Phrases 03 Flashcards
She is bored.
او (زن) حوصله ندارد (بی حوصله است).
She is not bored.
او (زن) با حوصله است (حوصله دارد).
to be hungry
گرسنه بودن
Are you hungry?
شما گرسنه هستید؟
Aren’t you hungry?
شما گرسنه نیستید؟
to be thirsty
تشنه بودن
They are thirsty.
آنها تشنه هستند.
They are not thirsty.
آنها تشنه نیستند.
I have a doctor’s appointment.
من وقت دکتر دارم.
I have the appointment at ten o’clock.
وقت من ساعت ده می باشد.
What is your name?
اسم شما چیست؟
Please take a seat in the waiting room.
لطفاً در اتاق انتظار تشریف داشته باشید.
The doctor is on his way.
دکتر الان می آید.
What insurance company do you belong to?
بیمه کجا هستید؟
What can I do for you?
چکار می توانم برای شما انجام دهم؟
Do you have any pain?
درد دارید؟
Where does it hurt?
کجای بدن شما درد می کند؟
I always have back pain.
من همیشه کمر درد دارم.
I often have headaches.
من اغلب سردرد دارم.
I sometimes have stomach aches.
من گاهی اوقات دل درد دارم.
Remove your top!
لطفآ بالاتنه خود را آزاد کنید!
Lie down on the examining table.
لطفآ روی تخت دراز بکشید!
Your blood pressure is okay.
فشارخون شما خوب است.
I will give you an injection.
من یک آمپول برایتان می نویسم.
I will give you some pills.
من برایتان قرص می نویسم.
I am giving you a prescription for the pharmacy.
من یک نسخه برای داروخانه به شما می دهم.
I am drawing a man.
من یک مرد طراحی می کنم.
First the head.
ابتدا سر
The man is wearing a hat.
این مرد یک کلاه بر سر دارد.
One cannot see the hair.
موها را نمی توان دید.
One cannot see the ears either.
گوشها را هم نمی توان دید.
One cannot see his back either.
کمر را هم نمی توان دید.
I am drawing the eyes and the mouth.
من چشم ها و دهان را طراحی می کنم.
The man is dancing and laughing.
آن مرد می رقصد و می خندد.
The man has a long nose.
آن مرد یک بینی دراز دارد.
He is carrying a cane in his hands.
او یک عصا در دستهایش دارد.
He is also wearing a scarf around his neck.
او همچنین یک شال گردن به دورگردنش دارد.
It is winter and it is cold.
زمستان است و هوا سرد است.
The arms are athletic.
بازو ها قوی هستند.
The legs are also athletic.
پاها هم قوی هستند.
The man is made of snow.
این مرد از برف درست شده است.
He is neither wearing pants nor a coat.
او شلوار یا پالتو نپوشیده است.
But the man is not freezing.
اما او سردش نیست (نمی لرزد).
He is a snowman.
او یک آدم برفی است.
Where is the nearest post office?
پستخانه بعدی کجاست؟
Is the post office far from here?
تا پستخانه بعدی خیلی راه است؟
Where is the nearest mail box?
صندوق پست بعدی کجاست؟
I need a couple of stamps.
من تعدادی تمبر لازم دارم.
For a card and a letter.
برای یک کارت پستال و یک نامه.
How much is the postage to America?
هزینه ارسال به آمریکا چقدراست؟
How heavy is the package?
وزن بسته چقدر است؟
Can I send it by air mail?
می توانم آنرا با پست هوایی ارسال کنم؟
How long will it take to get there?
چه مدت طول می کشد تا محموله به مقصد برسد؟
Where can I make a call?
کجا می توانم تلفن بزنم؟
Where is the nearest telephone booth?
باجه تلفن بعدی کجاست؟
Do you have calling cards?
کارت تلفن دارید؟
Do you have a telephone directory?
دفترچه تلفن دارید؟
Do you know the area code for Austria?
پیش شماره کشور اتریش را می دانید؟
One moment, I’ll look it up.
یک لحظه، می روم نگاه کنم.
The line is always busy.
تلفن همیشه اشغال است.
Which number did you dial?
چه شماره ای را گرفتید؟
You have to dial a zero first!
ابتدا باید عدد صفر را بگیرید.
I would like to open an account.
من می خواهم یک حساب باز کنم.
Here is my passport.
این پاسپورت من است.
And here is my address.
و این آدرس من است.
I want to deposit money in my account.
من می خواهم پول به حسابم واریز کنم.
I want to withdraw money from my account.
من می خواهم از حسابم پول برداشت کنم.
I want to pick up the bank statements.
من می خواهم موجودی حسابم را بگیرم.
I want to cash a traveller’s cheque / traveler’s check (am.).
من می خواهم یک چک مسافرتی را نقد کنم.
What are the fees?
مبلغ کارمزد چقدر است؟
Where should I sign?
کجا را باید امضا کنم؟
I’m expecting a transfer from Germany.
من منتظر یک حواله بانکی از آلمان هستم.
Here is my account number.
این شماره حسابم است.
Has the money arrived?
پول رسیده است؟
I want to change money.
من می خواهم این پول را به ارز دیگری تبدیل نمایم.
I need US-Dollars.
من به دلار آمریکا نیاز دارم.
Could you please give me small notes / bills (am.)?
لطفآ اسکناس های ریز به من بدهید.
Is there a cashpoint / an ATM (am.)?
آیا اینجا دستگاه عابر بانک وجود دارد؟
How much money can one withdraw?
چه مقدار پول می توان برداشت نمود؟
Which credit cards can one use?
کدام کارت های اعتباری را می توان استفاده کرد؟
The first month is January.
اولین ماه ژانویه است.
The second month is February.
دومین ماه فوریه است.
The third month is March.
سومین ماه مارس است.
The fourth month is April.
چهارمین ماه آوریل است.
The fifth month is May.
پنجمین ماه مه است.
The sixth month is June.
ششمین ماه ژوئن است.
Six months make half a year.
شش ماه، یک نیمسال محسوب می شوند.
January, February, March,
ژانویه، فوریه، مارس،
April, May and June.
آوریل، مه، ژوئن.
The seventh month is July.
ماه هفتم ژوئیه است.
The eighth month is August.
ماه هشتم اوت (آگوست) است.
The ninth month is September.
ماه نهم سپتامبر است.
The tenth month is October.
ماه دهم اکتبر است.
The eleventh month is November.
ماه یازدهم نوامبر است.
The twelfth month is December.
ماه دوازدهم دسامبر است.
Twelve months make a year.
دوازده ماه، یک سال را تشکیل می دهند.
July, August, September,
ژوئیه، آگوست، سپتامبر،
October, November and December.
اکتبر، نوامبر، دسامبر.
to learn
یادگیری
Do the students learn a lot?
دانش آموزان زیاد درس می خوانند؟
No, they learn a little.
نه، آنها زیاد درس نمی خوانند.
to ask
سئوال کردن
Do you often ask the teacher questions?
شما از معلم زیاد سئوال می کنید؟
No, I don’t ask him questions often.
نه، من از او (مرد) زیاد سوال نمی کنم.
to reply
جواب دادن
Please reply.
لطفاً جواب دهید.
I reply.
من جواب می دهم.
to work
کار کردن
Is he working right now?
او (مرد) الان کار می کند؟
Yes, he is working right now.
بله، او (مرد) الان کار می کند.
to come
آمدن
Are you coming?
شما می آیید؟
Yes, we are coming soon.
بله، ما الان می آییم.
to live
زندگی (اقامت) کردن
Do you live in Berlin?
شما در برلین زندگی میکنید.
Yes, I live in Berlin.
بله من در برلین زندگی می کنم.
I have a hobby.
من یک سرگرمی دارم.
I play tennis.
من تنیس بازی می کنم.
Where is the tennis court?
زمین تنیس کجاست؟
Do you have a hobby?
آیا تو یک سرگرمی داری؟
I play football / soccer (am.).
من فوتبال بازی می کنم.
Where is the football / soccer (am.) field?
زمین فوتبال کجاست؟
My arm hurts.
دستم درد می کند.
My foot and hand also hurt.
دست و پایم هم درد می کنند.
Is there a doctor?
یک دکتر کجاست؟
I have a car / automobile.
من یک خودرو دارم.
I also have a motorcycle.
من یک موتورسیکلت هم دارم.
Where could I park?
پارکینگ کجاست؟
I have a sweater.
من یک پلیور دارم.
I also have a jacket and a pair of jeans.
من یک کاپشن و یک شلوار جین نیز دارم.
Where is the washing machine?
ماشین لباس شویی کجاست؟
I have a plate.
من یک بشقاب دارم.
I have a knife, a fork and a spoon.
من یک کارد، یک چنگال و یک قاشق دارم.
Where is the salt and pepper?
نمک و فلفل کجاست؟
I don’t understand the word.
من کلمه را نمی فهمم.
I don’t understand the sentence.
من جمله را نمی فهمم.
I don’t understand the meaning.
من معنی آنرا نمی فهمم.
the teacher
معلم
Do you understand the teacher?
گفته معلم را می فهمید؟
Yes, I understand him well.
بله، من گفته های او (مرد) را خوب می فهمم.
the teacher
خانم معلم
Do you understand the teacher?
گفته های خانم معلم را می فهمید؟
Yes, I understand her well.
بله، گفته های او (زن) را می فهمم.
the people
مردم
Do you understand the people?
حرفهای مردم را می فهمید؟
No, I don’t understand them so well.
نه، حرفهای آنها را آنچنان خوب نمی فهمم.
the girlfriend
دوست دختر
Do you have a girlfriend?
دوست دختر دارید؟
Yes, I do.
بله، دارم.
the daughter
دختر
Do you have a daughter?
شما دختر دارید؟
No, I don’t.
نه، ندارم.
Is the ring expensive?
این حلقه گران است؟
No, it costs only one hundred Euros.
نه، قیمت این حلقه تنها صد یورو است.
But I have only fifty.
اما من فقط پنجاه یورو دارم.
Are you finished?
تو کارت تمام شد؟
No, not yet.
نه، هنوز نه.
But I’ll be finished soon.
اما چند لحظه دیگر تمام می شود.
Do you want some more soup?
باز هم سوپ می خوای؟
No, I don’t want anymore.
نه، دیگر نمی خواهم.
But another ice cream.
اما یک بستنی می خواهم.
Have you lived here long?
خیلی وقت هست اینجا زندگی می کنی؟
No, only for a month.
نه، تازه یک ماه است.
But I already know a lot of people.
اما با خیلی از مردم آشنا شدم.
Are you driving home tomorrow?
فردا می روی (با ماشین) خانه؟
No, only on the weekend.
نه، آخر هفته می روم.
But I will be back on Sunday.
اما من یکشنبه بر می گردم.
Is your daughter an adult?
دختر تو بزرگ شده؟
No, she is only seventeen.
نه، او تازه هفده سالش است.
But she already has a boyfriend.
اما او یک دوست پسر دارد.
I – my
من – مال من
I can’t find my key.
من کلیدم را پیدا نمی کنم.
I can’t find my ticket.
من بلیط اتوبوسم را پیدا نمی کنم.
you – your
تو- مال تو
Have you found your key?
کلیدت را پیدا کردی؟
Have you found your ticket?
بلیط اتوبوست را پیدا کردی؟
he – his
او(مذکر)- مال او
Do you know where his key is?
می دانی کلید او کجاست؟
Do you know where his ticket is?
می دانی بلیط اتوبوسش کجاست؟
she – her
او(مونث)- مال او
Her money is gone.
پولش گم شده.
And her credit card is also gone.
کارت اعتباریش هم گم شده.
we – our
ما – مال ما
Our grandfather is ill.
پدربزرگمان مریض است.
Our grandmother is healthy.
مادربزرگمان سالم است.
you – your
شما (جمع) – مال شما
Children, where is your father?
بچه ها، پدرتان کجاست؟
Children, where is your mother?
بچه ها، مادرتان کجاست؟
the glasses
عینک
He has forgotten his glasses.
او (مذکر) عینکش را فراموش کرده.
Where has he left his glasses?
عینکش کجاست؟
the clock
ساعت
His clock isn’t working.
ساعت او (مذکر) خراب است.
The clock hangs on the wall.
ساعت به دیوار آویزان است.
the passport
پاسپورت
He has lost his passport.
او (مذکر) پاسپورتش را گم کرده.
Where is his passport then?
پاسپورتش کجاست؟
they – their
او – مال او
The children cannot find their parents.
بچه ها نمی توانند والدین خود را پیدا کنند.
Here come their parents!
آنجا هستند، دارند می آیند!