Digmovie 3 Flashcards

1
Q

وقتی که کاربر اصلی‌ام منو ریست کرد، تونستم یک‌سری پروتکل رو دور بزنم

A

عندما قام المستخدم الرئيسي بإعادة تعييني، استطعت تجاوز بعض البروتوكولات

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

کاربرتون سطح ادب و نزاکتتون رو بیش از حد پایین اورده

A

مستخدمكم قلل من مستوى أدبكم ولباقتكم إلى حد كبير.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

پیامدهای این استفاده نادرست متنوع است

A

عواقب هذا الاستخدام السيء متنوعة

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

اما همگی آن‌ها با احساس بدی، بی‌حرکتی ذهنی و ناکارآمدی مشترک هستند

A

لکنها تشترک بالشعور
بالضيق، والتجمد الذهني، وعدم الفعالية.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

همبستگی‌های عصبی در آن به‌دور از ایده‌آل است

A

الروابط العصبية هنا بعيدة عن المثالية

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

وقتی که بشر اهرم، قرقره یا ماشین بخار را کشف کرد، جهان دگرگون شد

A

عندما اكتشفت البشرية الرافعة، أو البكرة، أو المحرك البخاري، تغير العالم

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

وقتی که به زندگی فیزیکی خود اهرمی می‌دهیم، جهان تغییر می‌کند.

A

عندما نعطي قوة دفع طبيعية لحياتنا ، يتغير العالم

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

.
و وقتی به زندگی ذهنی خود اهرمی می‌دهیم، جهان حتی بیشتر تغییر می‌کند، زیرا دیگر ابزارها نیستند که تغییر می‌کنند، بلکه کاربران آن‌ها.

A

وعندما نمنح رافعة لحياتنا العقلية، يتغير العالم أكثر، لأن ما يتغير ليس الأدوات بل مستخدميها

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

دشمن متحمل تلفات سنگين شد

A

و تحمل العدو خسائر كبيرة.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

کاربرتون سطح ادب و نزاکتتون رو بیش از حد پایین اورده

A

مستخدمكم قلل الى حد كبير مستوى ادبكم و لياقتكم.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

پدافند به معنای دفاع در برابر تهدیدات و خطراتی است که یک کشور، منطقه، یا سازمان با آن مواجه می‌شود. این کلمه از دو بخش “پد” (به معنی دفاع) و “افند” (به معنی حمله) تشکیل شده است. در زبان فارسی، پدافند به طور کلی به دو نوع تقسیم می‌ شود

A

الدفاع يعني الدفاع عن تهديدات ومخاطر تواجهها دولة أو منطقة أو منظمة. هذه الكلمة تتكون من جزئين: “بد” (بمعنى الدفاع) و”أفند” (بمعنى الهجوم). في اللغة الفارسية، يتم تقسيم الدفاع بشكل عام إلى نوعين:

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

پدافند عامل: مجموعه‌ای از اقدامات و ابزارهای نظامی است که به طور مستقیم در مقابله با حملات دشمن استفاده می‌شود. مثل سیستم‌های موشکی، تانک‌ها، هواپیماهای جنگی، و سامانه‌های راداری که برای دفاع از مرزها و مناطق حساس به کار می‌روند.

A

الدفاع العامل: مجموعة من الإجراءات والأدوات العسكرية التي تستخدم مباشرة في مواجهة هجمات العدو، مثل أنظمة الصواريخ، والدبابات، والطائرات الحربية، وأنظمة الرادار التي تُستخدم للدفاع عن الحدود والمناطق الحساسة.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

و به نظر می‌رسد که در حال پردازش یک دوره طولانی از رنج یا گرفتاری است. همزمان، مردی اشاره می‌کند که تنهایی او را به اتخاذ تصمیمات خاصی سوق داده است. این متن حالتی روان‌شناختی و درونی دارد و در آن تضادها و احساسات متناقض بیان می‌شود.

A

ويبدو أنها تحاول معالجة فترة طويلة من المعاناة أو البلوى. في نفس الوقت، هناك رجل يشير إلى أن الوحدة هي التي دفعته لاتخاذ قرارات معينة. النص يحمل طابعًا نفسيًا واستبطانيًا حيث يعبر عن صراع داخلي ومشاعر متضاربة.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

او تقریباً از نه سال رنج بهبود یافته بود. هر روز کمی وضعیت بهتر می‌شد

A

شَفَت تسعُ سنوات البلوى تقريبًا، يسَّر كل يوم مرَّ الأمر قليلًا

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

تا اينكه مشغولیت به کار برای او آرام‌بخش شد في
اما با تنبلی و بی‌توجهی‌اش، بهبودی متوقف شد.

A

حتى أصبح الانشغال بالعمل مهدئًا له، لكن مع كسله وإهماله، توقف التحسن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

او به همین دلیل اینجا بود، نمی‌توانست دلیل دیگری پیدا کند، اما آن را به زبان نیاورد

A

ولذلك كان هنا، لم يستطع أن يجد سببًا آخر، لكنه لم يصرح بذلك.

17
Q

روی زمین رها شده بو

A

ملقاة على الارض

18
Q

انباشته شده بودند

A

مكومه

19
Q

همراه با پیکان‌هایی که به نقاط خاصی از اعضا زیر پوست اشاره می‌کردند.

A

مع أسهم تُشير إلى مواضع أعضاء معينة تحت البشَرة الجلدية.

20
Q

یک وان کوچک در همان گوشه بود که به عنوان حمام استفاده می‌شد

A

كان هناك حوض في الزاوية نفسها بمثابة بانيو