Digmovie 10 Flashcards

1
Q

Persian:
هر وقت کسی افسرده، رنجور یا تحقیر شده است، به عمارت بالای کوچه که به صحرا باز می‌شود اشاره می‌کند و با غم می‌گوید: “آن خانه جد ماست، ما همه فرزندان او هستیم و حق داریم در اموالش سهیم باشیم.

A

Arabic:
كلما شعر شخص ما بالاكتئاب أو المعاناة أو الإذلال، يشير إلى القصر في أعلى الزقاق عند نهايته المفتوحة على الصحراء، ويقول بحزن: “ذلك هو بيت جدنا، نحن جميعاً أبناؤه، ولنا الحق في ممتلكاته.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

Persian:
اما این جد ما یک معماست!

A

:
لكن هذا الجد الذي لنا هو لغز!

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

sian:
داستان‌های پیری و انزوای او گیج‌کننده هستند، و شاید خیال‌پردازی و شایعات به این گیج‌کنندگی کمک کرده‌اند

A

قصص شيخوخته وعزلته محيرة، وربما ساعدت الخيالات والشائعات في جعلها كذلك

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

ian:
علائم آشنای نارضایتی بر چهره رئیس جمهور ظاهر شد، قبل از اینکه دستش را تکان دهد، گویی حشره‌ای را از خود دور می‌کند.

A

كانت علامات عدم الرضا تظهر على وجه رئيس الجمهوريه ، و قبل ذلك كان يهز يده ، كما لو أنه يبعد حشره عنه.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

Persian:
جان داود، وکیل شخصی ترامپ، در اواخر فوریه 2018، بیش از یک سال پس از به دست گرفتن مقام ریاست جمهوری آمریکا توسط ترامپ، با او دیدار می‌کرد و تلاش داشت او را از احتمال صدور احضاریه توسط دادستان‌ها برای برخی از سوابق تجاری سازمان ترامپ مطلع کند

A

Arabic:
كان جون داود، محامي ترامب الشخصي، يجتمع به في أواخر شباط/فبراير 2018، أي بعد مرور أكثر من عام على تولّي الرئيس الأميركي منصبه، محاولًا إعلامه باحتمال أن يصدر المدعون العامون مذكّرة طلب إحضار لبعض سجلات الأعمال الخاصة بمؤسسة ترامب.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

n:
خشم او متوجه کسانی که او را تعقیب می‌کردند یا به دنبال نقاط ضعف می‌گشتند نبود، بلکه به این دلیل بود که کسی از او دفاع نمی‌کرد.

A

لم يكن غضبه من الذين يتعقبونه أو يجرون خلف الثغرات، بل لأن أحدًا لم يكن ليدافع عنه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

Persian:
مشکل او در افرادش نهفته بود، به ویژه در وکلایش

A

:
إذ كانت مشكلته تكمن في رجاله، وعلى نحو خاص في محاميه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

Persian:
معیار او برای قضاوت وکلایش، میزان توانایی و مهارت آنها در پیچاندن قانون برای تأمین منافع و محافظت از او بود.

A

:
ومعياره في الحكم على محاميه هو مدى قدرتهم وبراعتهم في لَيّ عنق القانون تحقيقًا لمصلحته وحمايته.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

Persian:
او حتی از متهم کردن آنها در صورت ناتوانی در حل مشکلاتش ابایی نداشت.

A

Arabic:
حتى أنه لم يكن ليتورّع عن توجيه أصابع الاتهام إليهم في حال عجزهم عن التعامل مع مشكلاته

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

:
تغییری در خاورمیانه در حال وقوع است، بدون اسرائیل

پیش از حملات ۷ اکتبر حماس، عربستان سعودی آماده برقراری روابط قوی‌تر با اسرائیلی‌ها بود. اکنون، یک سال پس از جنگ در غزه، به سمت دشمن سنتی خود، ایران،

A

:
تحول في الشرق الأوسط قيد التنفيذ، بدون إسرائيل

قبل هجمات حماس في 7 أكتوبر، كانت المملكة العربية السعودية منفتحة على إقامة علاقات أقوى مع الإسرائيليين. الآن، بعد عام من الحرب في غزة، تتقارب مع عدوها التقليدي، إيران.

Persian:

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

تصویر کلی: در اوایل دوره انتخاباتی، برخی از جمهوری‌خواهان از ترامپ خواسته بودند که به متن پایبند باشد

A

:

الصورة الكبرى: في وقت سابق من حملة الانتخابات، حث بعض الجمهوريين ترامب على الالتزام بالنص

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

ما حالا، آنها به سؤالات درباره بلاغت او بی‌توجهی می‌کنند

A

لكن الآن، يتجاهلون الأسئلة حول بلاغته

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

نامزد جمهوری‌خواه تجمع خود را روز شنبه با داستان بلندی درباره ورزشکار مشهور آرنولد پالمر آغاز کرد در حالی که در شهر زادگاه این گلف‌باز افسانه‌ای کمپین می‌کرد.

A

افتتح مرشح الحزب الجمهوري تجمعه يوم السبت بقصة طويلة عن الرياضي الشهير أرنولد بالمر أثناء حملته في المدينة التي وُلد فيها لاعب الجولف الأسطوري.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

یکی یکی، اسرائیل رهبری بزرگ‌ترین دشمنان منطقه‌ای خود را در یک عملیات وسیع قطع سر که در تاریخ معاصر کم‌سابقه است، ردیابی، هدف‌گیری و از بین برده است.

A

واحداً تلو الآخر، قامت إسرائيل بتعقب واستهداف والقضاء على قيادة أعظم أعدائها الإقليميين في عملية واسعة النطاق لقطع الرؤوس لم يسبق لها مثيل في التاريخ الحديث.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

Persian: “رئیس شین بت با رئیس جدید اطلاعات مصر دیدار کرد تا معامله گروگان‌ها را پیش ببرد

A

Arabic: “رئيس جهاز الشاباك يلتقي رئيس الاستخبارات المصرية الجديد لتعزيز صفقة الرهائن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

رونن بار با حسن رشاد مصری ملاقات مقدماتی داشت، در حالی که خانواده‌های گروگان‌ها از دولت می‌خواهند برای رسیدن به توافق در پی ترور السنوار فشار بیاورد.”

A

عقد رونين بار اجتماعًا تمهيديًا مع حسن رشاد المصري، بينما تطالب عائلات الرهائن الحكومة بالضغط من أجل التوصل إلى اتفاق في ضوء اغتيال السنوار.”

17
Q

Persian: “علائم خویشتن‌داری ایران را به اشتباه تفسیر کنید، به خطر خودتان است

A

Misinterpret Iran’s signals of restraint at your peril”

Arabic: “سوء تفسير إشارات ضبط النفس من إيران سيكون على مسؤوليتك”

18
Q

Persian:
“برای تشدید مشکلاتشان، مقامات توسط شهروندان عصبانی که نگهبانان را به قبول رشوه از زندانیانی که شعارشان بود: ‘دیوارهای سنگی زندان نمی‌سازند، و میله‌های آهنین قفسی نیستند.’ متهم می‌کردند.”

A

Arabic:
“ولزيادة مشاكلهم، كان المسؤولون يتعرضون للمضايقة من قبل المواطنين الغاضبين الذين اتهموا الحراس بقبول رشاوى من السجناء الذين كان شعارهم: ‘الجدران الحجرية لا تصنع سجناً، ولا القضبان الحديدية قفصاً.’”
Pe

19
Q

او به طور پنهانی کفش‌هایش را درآورد و پاورچین پاورچین به اتاقش رفت

A

طريقة خفية، خلعت حذاءها وتسللت على أطراف أصابعها إلى غرفتها

20
Q

:
در نبردی سنگین، نیروها موفق شدند تپه را بازپس بگیرند، اما با توجه به تلفات قابل توجه، این تنها می‌توانست یک پیروزی پیروس محسوب شود.

A

Arabic:
في قتال عنيف، تمكنت القوات من استعادة التل، ولكن نظرًا للخسائر الفادحة في الأرواح، لا يمكن اعتبار ذلك سوى نصر بيروس

21
Q

Persian: هنگام مصاحبه با مدیر، او مجبور شد داستانی از تجربه پزشکی خود بسازد، اما آنقدر در دروغگویی ماهر بود که توانست از آن جان سالم به در ببرد.

A

Arabic: لتهعندما قابله المدير، كان عليه أن يختلق قصة عن خبرته الطبية، لكنه كان ماهراً في الكذب لدرجة أنه نجا بفع

22
Q

وقتی مأمور راهنمایی و رانندگی برای ماشین‌های در حال هجوم با دست اشاره می‌کند، نادیده گرفتنش دشوار است.

A

.
Arabic: من الصعب تجاهل ضابط المرور عندما يلوح بإشارات للسيارات المندفعة

23
Q

Persian:
همه می‌خواستند مهمانی ادامه پیدا کند، اما رانی، که مثل یک دوش سرد بود، تصمیم گرفت به خانه برود و بخوابد.

A

English:
“Everyone wanted the party to go on, but Ronnie, the wet blanket, decided to go home to bed.”

Arabic:
أراد الجميع أن تستمر الحفلة، لكن روني، مفسد المتعة، قرر الذهاب إلى المنزل للنوم

24
Q

آزمون درس‌های دانش‌آموزان آغاز شد و دانش‌آموز جدید با تمام وجودش به آنها گوش می‌داد،

A

وبدأ اختبار التلاميذ فيما لديهم من دروس ، فأخذ التلميذ الجديد ينصت اليهم بكل جوارحه ،

25
Q

آنهایی که خوابیده بودند بیدار شدند و همه به حالتی ایستادند که گفتی ناگزیر از کار دست کشیده بودند.

A

الذين كانوا نائمين استيقظوا و الجميع وقف في وضعية كأنهم مضطرون لترك العمل

26
Q

با آن که شانه‌های پهنی نداشت، کت کتانی سبز دگمه سیاهش بالای بازوها تنگی می‌کرد و از چاک سرآستین‌هایش مچ‌های آفتاب سوخته‌ای دیده می‌شد که به برهنگی عادت داشت.

A

رغم أنه لم يكن لديه أكتاف عريضة، كانت سترته القطنية الخضراء ضيقة عند ذراعيه، وكان من خلال فتحات الأكمام يمكن رؤية معصميه المحترقين من الشمس، الذين اعتادوا على العري.

27
Q

“طوطی از اینکه با چرب‌زبانی به داخل قفس برود، امتناع کرد

A

The parakeet refused to be cajoled into entering her cage.”

28
Q

Persian translation:
“به نظر می‌رسید همه چیز دست به دست هم داده بود وقتی دِمِتریوس به آرزویش رسید تا ویولن اول ارکستر را بنوازد.”

A

“It seemed the stars had aligned when Demetrius got his wish to play first violin in the orchestra.”

29
Q

خبرنگار موقع خروج سیاستمدار از ساختمان، جلویش را گرفت

A

The reporter accosted the politician as he left the building.

30
Q

چه کسی اسناد محرمانه آمریکا درباره طرح‌های احتمالی حمله اسرائیل را درز داده

A

Who leaked US classified docs on
potential Israeli attack plans?

31
Q

پس از یک سفر سه ساعته بی‌حادثه، او بالاخره به ترمینال اتوبوس رسید که یک ون رایگان آماده بود تا مسافران اتوبوس را به روز بازدید در زندان ایالتی منتقل

A

.
Arabic: بعد رحلة غير مثيرة استغرقت ثلاث ساعات، وصلت أخيرًا إلى محطة الحافلات حيث كانت هناك سيارة نقل مجانية جاهزة لنقل ركاب الحافلة إلى يوم الزوار في السجن الحكومي.

32
Q

.
: اگرچه گلویا سعی کرد بی‌تفاوت به نظر برسد، اما بیشتر از آنکه کمی مضطرب باشد، نگران بود

A

على الرغم من أن غلوريا حاولت أن تتصرف بشكل عادي، إلا أنها كانت أكثر من قلقة قليلاً

33
Q

.
: زیر شلوار جین و ژاکت پشمی‌اش، گلویا یک ست لباس پوشیده بود که در حمام بیمارستان درآورد و به آرت داد.

A

.
: تحت سروالها الفضفاضة وكنزتها السميكة، كانت غلوريا ترتدي مجموعة من الملابس التي أزالتها في حمام المستشفى وسلمتها إلى آرت.

34
Q

: او قصد داشت پس از فرار از عقب آمبولانس زندان که در بیرون بخش او پارک شده بود، از آن‌ها استفاده کند.

A

Arabic: كان يخطط لاستخدامها بعد هروبه في الجزء الخلفي من سيارة الإسعاف الخاصة بالسجن التي كانت متوقفة خارج جناحه

35
Q

آرت در آخرین بازدید گلویا، طرح فرار خود را توضیح داده بود و یک ساعت صرف تلاش برای متقاعد کردن او به عنوان همدستش کرده بود.

A

: أوضح آرت خطته للهروب خلال آخر زيارة لغلوريا، حيث قضى ساعة في محاولة إقناعها بأن تكون شريكته.