انگیزش 2 Flashcards

1
Q

به جز (1)، همه رفتارهاي انسان معمولا انگیزشی هستند. یعنی موقعیت درونی ارگانیزم با تاثیر بر میزان و شدت تحریک در
رفتار نقش دارد.
بنابراین عوامل درون زاد نقش اساسی در رفتار دارند. متغیرهاي انگیزشی و هیجانی را می توان متغیرهاي رابط بین محرك و رفتار دانست.

A

1-بازتاب هاي نخاعی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

نیاز :
نیاز و میل فرایندي زیستی روانی است که موجب می شود فرد براي (1) یک رفتار نسبت به رفتارهاي دیگر اولویت قایل شود.
انتخاب رفتار در یک زمان معین بر اساس (2) حاصل می شود.
شدت نیاز و موقعیت آن در سلسله مراتب نیازها به میزان انحراف آن از (3) بستگی دارد .
میزان انحراف از اصل تعادل حیاتی به مدت زمانی ارتباط دارد که آخرین بار نیاز برطرف و اصل تعادل برقرار شده بوده است. این فاصله زمانی را (4) می گویند
نیازهایی که از اصل تعادل حیاتی پیروي می کنند، به انحراف از (5) بستگی دارند و کمتر با شرایط بیرونی و یادگیري
ارتباط دارند، نیازهاي پیرو از اصل تعادل حیاتی گفته می شوند (مثل قند خون، درجه حرارت، گرسنگی، تشنگی، خواب، بعضی کنش هاي
پرورش فرزند).
نیازهایی که شدیدا به فرایندهاي یادگیري و محیط وابسته اند و زمان محرومیت آنها بر اساس این شرایط متغیر است، نیازهاي (6) گفته می شوند ( مثل کنجکاوي، عطش جنسی، پیوندجویی، هیجان ها)

A
1-انتخاب 
2-سلسله مراتب نیازها
3-اصل تعادل حیاتی
(هر چقدر بیشتر از اصل تعادل
منحرف شده باشد بیشتر در اولویت است).
4-زمان محرومیت
(مثلا فاصله از آخرین باري که غذا خورده اید).
البته زمان چرخه زیستی هم یک منبع انگیزشی است مثلا میزان گرسنگی علاوه بر زمان محرومیت از غذا، به تغییرات زمانی غلظت خون هم بستگی دارد.
5-تعادل درونی ارگانیزم
6-ناپیرو از اصل تعادل حیاتی
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

تقویت کننده ها:
تقویت کننده ها محرك هایی هستند که باعث افزایش احتمال تکرار رفتار قبلی می شوند. تنبیه کننده ها محرك هایی هستند که باعث
کاهش احتمال تکرار رفتار قبلی می شوند.
تقویت افزایش احتمال رفتاري است که به خاطر ارایه تقویت کننده ایجاد شده است.
(1) و رسیدن به (2) به دنبال یک محرك باعث می شود که آن محرك را به عنوان تقویت کننده بشناسیم
علاوه بر کاهش نیاز، شناخت از راه تجربه نیز اثر تقویت کنندگی دارد (مثلا باز کردن پنجره براي دیدن یک منظره از اصل تعادل حیاتی
پیروي نمی کند اما اثر تقویت کنندگی دارد چون قبلا با تقویت همراه بوده است).
بعضی از محرك ها نیز ذاتا ارزش تقویت کننده یا تنبیه کننده دارند بدون اینکه در اثر تجربه یادگیري ایجاد شده باشد به عبارتی ارزش
جذابیت در آنها ذاتی است (مثل اجتناب از یک عنکبوت).
معمولا بیشتر رفتارهاي هدفدار به وسیله مشوق انجام می شوند که به شکل اکتسابی به محرك ارزش مثبت داده اند.
بنابراین آنچه باعث می شود یک محرك اثر تقویت کنندگی داشته باشد عبارتند از کاهش نیاز و رسیدن به تعادل حیاتی، شناخت نیاز از راه
تجربه، مشوق هاي بیرونی، (3).

A

1-کاهش نیاز
2-اصل تعادل حیاتی
3-ارزش ذاتی محرك

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q
  • غریزه و انگیزه:
    غریزه و انگیزه به (1) وابسته هستند و آمادگی واکنش را ایجاد می کنند (مثلا غریزه گرسنگی به غلظت هورمون
    بستگی دارد و آمادگی جستجوي غذا را ایجاد می کند).
    (2) این آمادگی ارگانیزم را به سمت یک واکنش خاص هدایت می کنند (مثلا یک حیوان گرسنه باید یک دکمه خاص
    را براي دریافت غذا فشار دهد).
A

1-محرك هاي درون ارگانیزمی

2-مشوق و تقویت کننده ها

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

تفاوت غریزه و انگیزه:
کنش هاي غریزي (1) هستند و در جریان تحول به عنوان (2) ظاهر می شوند(یعنی از طریق ژن منتقل می شوند).
الگوي غریزي انعطاف ناپذیر است یعنی بر اساس نظم و ترتیب خاصی ظاهر می شود.
در گونه هاي مختلف جانداران رفتار غریزي متفاوت است اما در یک گونه رفتار غریزي همه یکسان است.
رفتار انگیزشی تحت تاثیر (3) ، (4) و (5) است. به یادگیري وسیله اي (شرطی سازي عامل) وابسته است و
می توان براي آن برنامه ریزي کرد و پردازش اطلاعات آن قابل مهار است.

A
1-ارثی و خودکار
2-ژنوتیپ 
3-متغیرهاي درونی
(یا فاعلی)
4-پیش بینی
5-انتظار
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

تشنگی و گرسنگی:
تشنگی و گرسنگی از اصل تعادل حیاتی پیروي می کنند (کمبودي در بدن باعث ایجاد کششی می شود که منجر به یک رفتار هدفمند
براي رفع کمبود و برقراري تعادل می شود).
این انگیزه ها مادرزادي هستند و به (1) نیاز ندارند، اما در طول زندگی تحت تاثیر عواملی تغییر می کنند و نقش این عوامل در طول
تحول فرد افزایش می یابد.

A

1-یادگیري

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q
  • تشنگی:
    حدود 70 درصد وزن بدن را آب تشکیل می دهد. این میزان باید ثابت نگه داشته شود.
    نوسان آب به میزان 22 درصد وزن بدن باعث ایجاد تشنگی می شود.
    از دست دادن آب در فضاي برون سلولی یا درون سلولی باعث احساس تشنگی می شود. کم شدن آب در هر دو فضا باعث (1)
    می شود. با کم شدن آب فضاي برون سلولی یون (2) در این فضا کاهش می یابد و تشنگی ایجاد می شود.
    در انواع تشنگی بعلت کاهش ترشح بزاق، خشکی دهان ایجاد می شود اما
    مرطوب کردن فضاي دهان و حلق باعث رفع تشنگی نمی¬شود.
    انسان با تشنگی سازش نمی یابد و متوقف کردن احساس تشنگی فقط با نوشیدن آب ممکن است.
    با اینکه 20 دقیقه لازم است تا آب جذب شود و کمبود آب رفع شود، احساس تشنگی با پایان نوشیدن از بین می رود. علت می تواند گیرنده-هاي ناشناخته، انبساط معده و غیره باشد که قبل از رفع کمبود آب باعث رفع تشنگی می شوند.
    علاوه بر عوامل عصبی که در فوق ذکر شد، عوامل هورمونی نیز در تشنگی موثر هستند :
    کمبود آب فضاي (3) منجر به آزاد شدن رنین و آنژیوتانسین در کلیه می شود. آنژیوتانسین روي (4) اثر
    گذاشته و باعث تشنگی می شود.
A

1-تشنگی مضاعف
2-سدیم
3-برون سلولی
4-اندام زیرفورنیکس در دیانسفال

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

گرسنگی:
رفتار تامین انرژي مثل غذا خوردن را تنظیم موقت انرژي میگویند. این رفتار همراه با تنظیم دائم انرژي به (1) کمک می¬کند.
تنظیم دایم انرژي : طبق نظریه نقطه تثبیت، تعداد سلول هاي چربی هر فرد بر اساس وراثت تعیین می شود. کاهش اندازه سلول¬هاي چربی باعث احساس (2) و افزایش آن باعث احساس (3) می شود. با افزایش سن و کاهش میزان سوخت و ساز بدن نقطه تثبیت بالاتر رفته و وزن زیاد می شود.
گیرنده هاي مکانیکی و گلوکزي در تنظیم موقت انرژي، گیرنده هاي اسید چرب در تنظیم دایم انرژي و گیرنده هاي حرارتی در هر دو
تنظیم موثر هستند.
گیرنده هاي مکانیکی: خالی ماندن معده و انقباض آن باعث تحریک گیرنده هاي مکانیکی می¬شود و تحریک به مراکز گرسنگی در دیانسفال
منتقل می شود.
گیرنده هاي گلوکزي: طبق فرضیه تعادل گلوکز،(4) باعث گرسنگی می شود. گیرنده هاي گلوکزي در دیانسفال، جگر و معده
قرار دارند.

A

1-حفظ تعادل وزن
2-گرسنگی
3-سیري
4- کاهش قند خون

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

بر اساس نظریه (1) میر گلوکز مهمترین نقش را در کنترل رفتار تغذیه اي دارد. کاهش گلوکز خون باعث فعال شدن (2) و افزایش آن باعث فعال شدن (3) هیپوتالاموس می شود.
گیرنده¬هاي حرارتی: میزان مصرف غذا با حرارت محیط رابطه عکس دارد. طبق فرضیه تعادل حرارتی (4) باعث احساس گرسنگی
می شود. گیرنده¬هاي حرارتی در دیانسفال قرار دارند.
بر اساس نظریه (5) افزایش دماي بدن باعث کاهش اشتها و کاهش دماي بدن باعث افزایش اشتها می شود.
گیرنده هاي چربی: طبق فرضیه تعادل چربی، کمبود غذا باعث سوخت چربی ذخیره شده بدن می شود. ترکیبات اسید چرب وارد خون شده
و گیرنده هاي چربی در دیانسفال را تحریک می کنند.
بر اساس نظریه (6)، در درازمدت میزان چربی بدن مهم ترین نقش را در کنترل رفتار تغذیه اي دارد. افزایش ذخایر چربی بدن با
تولید (7) از بافت چربی باعث کاهش اشتها می شوند (مطابق با نظریه نقطه تثبیت).
مکانیزمی که باعث دست¬کشیدن از خوردن می¬شود، سیري نام دارد. سیري به دو صورت قبل از جذب غذا و بعد از جذب غذا ظاهر می¬شود.
عوامل موثر در سیري قبل از جذب غذا عبارتند از: عمل جویدن – تحریک گیرنده هاي بویایی، چشایی و مکانیکی در بینی، دهان، حلق و
مري – گیرنده هاي مکانیکی معده – گیرنده هاي شیمیایی معده و روده باریک.
عوامل موثر در سیري بعد از جذب عبارتند از: گیرنده هاي مرکزي (گلوکزي، حرارتی و چربی).
تحریک همه گیرنده¬هاي فوق به هیپوتالاموس می¬رود. هیپوتالاموس شکمی میانی مرکز سیري و هیپوتالاموس جانبی مرکز گرسنگی است.

A
1- گلوکواستاتیک
2-هسته¬هاي جانبی
3-هسته¬هاي میانی شکمی
4-کاهش حرارت
5-بروبک 
6-لیپواستاتیک
7-لپتین
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

رفتار جنسی:
مطابق با نظریات فروید، هال و لورنز، انگیزه جنسی یک کشاننده بنیادي زیستی است که طبق اصل تعادل حیاتی عمل می¬کند. یعنی تمایل
جنسی با جمع شدن تحریک درونی بروز می کند و فعالیت جنسی براي تخلیه انجام می شود.
اما برخلاف نظرات فوق، رفتار جنسی از اصل تعادل حیاتی پیروي نمی کند و بیشتر تحت تاثیر (1) است. رفتار جنسی از
تمایل، تحریک و لذت بردن ناشی می شود.
تمایلات جنسی به دلیل تحریک جنسی نیست، بلکه تحریک جنسی تولید می شود تا تمایلات جنسی وجود داشته باشند.
تمایلات جنسی بیشتر یک میل هستند تا کشاننده و مثل تشنگی و گرسنگی براي زنده ماندن حیاتی نیستند.
تفاوت اساسی انگیزه جنسی با انگیزه گرسنگی و تشنگی این است که این انگیزه نسبت به تحریکات بیرونی تاثیرپذیري بیشتري دارد.
در موجودي که به بلوغ جنسی رسیده است هورمون هاي درون ریز در تمایلات جنسی نقش زیادي ندارند بنابراین تمایلات جنسی از فعالیت
غدد درون ریز متمایز است. می توان گفت که رفتار جنسی تحت تاثیر هورمون ها هست اما توسط آنها ایجاد نمی شود.
عوامل هورمونی بیشتر براي رشد اندام جنسی و کنش جنسی ضروري هستند. در افراد مبتلا به نشانگان ترنر که فقط یک کروموزم جنسی دارند (XO) اندام جنسی وجود دارد اما بیضه و تخمدان از رشد لازم برخوردار نیست زیرا هورمون جنسی لازم ترشح نمی شود.
برخی هورمون ها اساس فیزیولوژیکی و چارچوب رفتار جنسی را مشخص می کنند. در مردان آندروژن شرط اساسی فیزیولوژیک براي
نگهداري سطح مطلوب تحریک جنسی است و در زنان (2) در تحریک جنسی تاثیر دارد.

A

1-محرك هاي بیرونی

2-آندروژن غده فوق کلیوي

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

سه نوع تاثیر آندروژنی وجود دارد : ایجاد حساسیت در مراکز جنسی هیپوتالاموس و دستگاه کناري – ایجاد حساسیت در اندام تناسلی –
فعالیت عمومی ارگانیزم و سرزندگی از طریق افزایش سوخت و ساز
استروژن در فعالیت جنسی زنان تاثیر تحریکی دارد در حالی که پروژسترون نقش بازداري دارد. استروژن در نیمه اول چرخه ماهیانه تا
آزادسازي تخمک بیشتر است به همین دلیل در این دوره تحریک جنسی بیشتر است. در نیمه دوم پروژسترون بیشتر است و تحریک جنسی
کمتر است.
بین غلظت آندروژن و انگیزه جنسی رابطه خطی وجود ندارد و تمایل جنسی با افزایش آندروژن افزایش نمی یابد. شدت تحریک و تمایل
جنسی در افراد بیشتر تحت تاثیر (1) است.
مونوآمینهاي مغزي هم در رفتار و انگیزه جنسی نقش دارند. آمین ها بین هورمون هاي جنسی و مراکز جنسی هیپوتالاموس نقش رابط
دارند. هورمون ها روي سوخت و ساز آمینها تاثیر دارند و از طرف دیگر آمین ها با تغییر ناقل هاي عصبی در هیپوتالاموس رفتار جنسی را
راه اندازي می کنند.

A

1-یادگیري و تجربه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

مراکز عصبی رفتار جنسی:
رفتار جنسی مردان تحت تاثیر منطقه (1) در قسمت جلویی هیپوتالاموس است. آندروژن ها بر نورون هاي این
منطقه تاثیر می گذارند و آکسون این نورونها به کلاهک مغزي در مغز میانی رفته و منجر به رفتار جنسی می شوند.
رفتار جنسی در زنان تحت تاثیر (2) هیپوتالاموس است. استروژن و پروژسترون بر این هسته ها تاثیر می گذارند و این
هسته ها با (3) ارتباط دارند.
تحریک این مناطق باعث برانگیختگی و تخریب آن باعث توقف رفتار جنسی می شود.

A

1-پیش بینایی میانی (پره اپتیک)
2-هسته هاي شکمی میانی
3-ماده خاکستري اطراف دیانسفال

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

انگیزه اکتسابی و اعتیاد:
اعتیاد به مواد مخدر (تخدیرطلبی) یک (1) است که به وابستگی روانی و جسمی منجر می شود.
وابستگی جسمی یعنی فرد پیوسته به دریافت مواد براي برقراري تعادل حیاتی نیاز دارد و درصورت عدم مصرف علایم ترك را نشان می دهد.
تخدیرطلبی به عوامل زیستی و روانی بستگی دارد اما عوامل (2) نقش مهمتري دارند.

A

1-انگیزه اکتسابی

2-اجتماعی روانی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

نظریه فرایند متضاد سولومون:
این نظریه تبیین مفیدي براي (1)، انگیزه هایی که (2) و (3) ارایه می کند.
براي هر رفتار انگیزشی یک رفتار متضاد وجود دارد. هرگاه رویدادي سبب بروز رفتار انگیزشی شود پس از مدتی ارگانیزم واکنش متضاد آن
را راه می اندازد که موجب محو رفتار قبلی می شود و ارگانیزم به خط پایه بر می¬گردد.
به هنگام ارایه یک محرك، (4) ایجاد می شود که شدت، کیفیت و تداوم آن به کیفیت و تداوم محرك بستگی دارد. پس از مدتی
فرایند متضاد شروع می شود. کیفیت آن برعکس واکنش اول است (اولی خوشایند و دومی ناخوشایند) ولی زمان نهان طولانی تر و مرحله
تحریک ناپذیري کوتاه تري دارد. رفتار انگیزشی در تکرار تقویت کننده ثابت می ماند اما اثر رفتار متضاد با تکرار تقویت تشدید می شود.
در حالت اعتیاد، اثر مثبت ماده واکنش اول است که با نخستین مصرف تبدیل به اثر متضاد می شود. اثر متضاد باعث (5) می¬شود (که برعکس حالت کیف است). این اثر وقتی کاهش می یابد که ماده مجددا مصرف شود. اثر متضاد تشدید می شود و بازگشت به ابتداي فرایند با تاخیر همراه است که به این حالت (6) می گویند. در حالت تحمل، براي رسیدن به همان حالت اول به مصرف ماده بیشتري نیاز است.

A
1-اعتیاد
2-از اصل تعادل حیاتی پیروي نمی کنند
3-هیجان ها
4-واکنش عاطفی
5-نشانه هاي ترك
6-اثر تحمل
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

مکانیزم زیست شیمیایی اعتیاد:
مواد مخدر ادراك درد را مهار می کنند اما بر کنش سایر حواس بی تاثیر هستند. بنابراین براي مواد مخدر در بدن گیرنده هاي اختصاصی
وجود دارد.
گیرنده هاي مخدري در ساقه مغز، مزانسفال، دیانسفال و دستگاه کناري قرار دارند.
گیرنده¬هاي مواد مخدر دو شکل آگونیستی و آنتاگونیستی دارند که اثر مواد مخدر و هم ضدمخدر را انتقال می دهند.
مخدرها با گیرنده هاي (1) جفت می شوند، با پذیرنده هاي درون سلولی ترکیب شده و واکنش هاي بعدي را ایجاد می کنند.
ضدمخدرها با گیرنده هاي (2) جفت می شوند، با پذیرنده هاي درون سلولی سلول ترکیب نمی شوند و بنابراین واکنش بعدي ایجاد
نمی شود. بنابراین، ضدمخدرها می توانند مانع جذب مخدرها توسط گیرنده ها شوند و می توانند اثر آنها را خنثی کنند.

A

1-آگونیستی

2-آنتاگونیستی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

مواد مخدر از طریق تاثیر بر فعالیت (1) حساسیت سلول به ناقل هاي عصبی را تغییر می دهد :
آنزیم آدنیل سیکلاز آنزیمی است که به هنگام تبادلات درون سلولی فعال می شود (وقتی این آنزیم فعال است (2) درون
سلول فعال می¬شود و واکنش هاي بعدي ادامه می¬یابد). مصرف مواد مخدر آنزیم آدنیل سیکلاز را کاهش می دهد و از این طریق کنشهاي
سلول متوقف می شود.
با مصرف مداوم مواد، سلول ها سازش می کنند و آنزیم بیشتري تولید می کنند و در سطح تحمل قرار می گیرند. پس از قطع ناگهانی مواد،
تمام سلول هاي تولید آنزیم فعال می شوند و سطح آن به (3) می رسد. این امر باعث نشانه هاي ترك می شود.
به این ترتیب آدنیل سیکلاز در اعتیاد حاد و مزمن نقش دارد و مصرف درازمدت مواد با تاثیر بر آن حساسیت سلول ها در برابر ناقل هاي
عصبی را تغییر می دهند.

A

1-آنزیم آدنیل سیکلاز
2-آدنوزین مونوفسفات
3-بیش از سطح تحمل

17
Q

مواد مخدر درون زاد:
بدن خودش تولیدکننده مواد مخدر درون زاد است. شبه افیونهاي درونزاد شامل اندورفین¬ها، انکفالین¬ها و دینورفین¬ها هستند.
بیشتر در (1) یافت می شوند.
در هدایت احساس درد، ایجاد آرامش، تنظیم درجه حرارت، جذب مواد غذایی، و ترشح هورمون هاي هیپوفیز نقش دارد.
به گیرنده مخدري جفت می شوند و فعالیت الکتریکی این سلول ها را متوقف می کنند.
نالوکسون، آنها را از گیرنده هاي مخدري جدا می کند، اثر آنها را از بین می برد و باعث ظهور (2) می شود.
انسان به شبه افیون هاي درون زاد درون زاد معتاد نیست (چون تزریق مواد ضدمخدري به افراد عادي باعث بروز علایم ترك نمی شود).
نظام اندورفین بدن در حالت طبیعی غیرفعال است. این امر می تواند به دلیل تجزیه سریع اندورفین باشد (اندورفین درخون و مایع مغزي
نخاعی وجود دارد و از طریق ادرار دفع می شود).

A

1-ساقه مغز، دیانسفال و هیپوفیز

2-علایم ترك

18
Q
  • بازدارنده ها :
    علاوه بر مخدرها، بازدارنده ها نیز در ایجاد اعتیاد و وابستگی جسمی نقش دارند.
    داروهاي خواب آور، آرام بخش ها و الکل جزو بازدارنده ها هستند. این مواد باعث بازداري فعالیت دستگاه عصبی، خستگی عضلانی، افزایش
    آستانه تحریک حسی، کاهش آمادگی انقباض عضلانی و کاهش تحریک پذیري بازتاب ها می شوند.
    بازدارنده ها هم روي غشاي سلول هاي عصبی تاثیر می گذارند با این تفاوت که بر خلاف مخدرها که گیرنده اختصاصی دارند، روي (1) تاثیر دارند.
    بازدارنده ها از آزاد شدن ناقل ها جلوگیري می کنند. به دلیل آب گریز بودن در غشاي سلول ذخیره شده، نفوذپذیري غشا را به یون ها تغییر
    داده و تحریک پذیري سلول را کاهش می دهند.
    بدن به بازدارنده ها هم سازش پیدا می کند و با قطع آنها علایم ترك ایجاد می شود مثل برانگیختگی شدید دستگاه اعصاب مرکزي و اختلال در فعالیت دستگاه خودمختار (لرزیدن، عرق کردن، ترسیدن، بی خوابی تا توهم، اختلال در جهت یابی، گرفتگی عضلات).
    شدت وابستگی و علایم ترك بازدارنده ها و مخدرها به میزان و مدت مصرف بستگی دارد.
A

1-همه سلول هاي عصبی

19
Q

درمان اعتیاد:
متادون مناسب ترین داروي ترك اعتیاد به مواد مخدر و الکل است.
متادون، (1) است که اثر آن تا 20 ساعت در بدن می ماند و تمایل به مصرف را کاهش می دهد.
نالوکسون که (2) است به صورت انتخابی روي برخی گیرنده ها عمل می کند و براي درمان توصیه نمی شود.

A

1-آگونیست اندورفین

2-بازدارنده گیرنده مخدري