ساختارهای زیرقشری Flashcards

1
Q

در ماده سفید مغز ، نورون هایی قرار دارند که تجمع آنها بخش خاکستری رنگی ایجاد می کند و به آنها (1) می گویند. این بخش ها که زیرقشری نامیده می شوند عبارتند از: (2)
تالاموس
تالاموس )لایه های دیدگانی( مجموعه نورون هایی است که به چند بخش یا هسته تقسیم می شوند. تالاموس روی (3) قرار دارد و ارتباطات زیادی با (4) دارد.
کارکردهای تالاموس:
تالاموس با دستگاه های حسی، حرکتی، تعادلی، کناری، دستگاه ضبط مغز و دستگاه شبکه ای در ارتباط است و در تمام این اعمال دخالت دارد.

A

1- هسته
2- دستگاه لیمبیک، هیپوتالاموس ، تالاموس و هسته های قاعده ای
3- ساقه مغز
4- قشر مخ

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q
  • ارتباط تالاموس با دستگاه حسی
    قبل از ایجاد قشر جدید مغز در حیوانات، تالاموس محل ادراک حس های مختلف )به جز حس بویایی( بوده است.
    تمام حس ها به جز حس بویایی، ابتدا به تالاموس می آیند و سپس به ناحیه مربوط به خود در قشر مخ می روند. در واقع تالاموس، مدخل قشر مخ و مرکز اتصال دستگاه های حسی با مغز است.
    تالاموس فقط یک گذرگاه ساده نیست بلکه برخی از پیام های حسی در تالاموس تضعیف و برخی تقویت می شوند که برای هدایت رفتار هشیار اهمیت دارد. به این نقش تالاموس، (1) برای حواس می گویند. البته این قشر مخ است که نقش مهم تری در دروازه بانی دارد چرا که قشر مخ تعیین می کند کدام پیام حسی تضعیف و کدام تشدید شود.
    بر خلاف بقیه حواس که درک آنها توسط قشر مخ انجام می شود، درک (2) تا حدود زیادی توسط تالاموس انجام می شود. به همین دلیل با آسیب قشر مربوط به حس های بدنی، همه حواس به جز درد تضعیف می شوند.
A

1- دروازه بانی

2- حس درد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q
  • ارتباط تالاموس با دستگاه حرکتی
    تالاموس از تمام پیام های حرکتی یک کپی دارد و در هماهنگ کردن (1) نقش مهمی دارد.
    قشر حرکتی در پیشانی، مخچه، گره های پایه و هسته های حرکتی ساقه مغز جزو مراکز حرکتی مغز هستند که در شروع یا کنترل حرکات نقش دارند. تالاموس ارتباط این مراکز را برقرار و آنها را با هم هماهنگ می کند.
    اطلاعات حرکتی به تالاموس می آیند و از آنجا به قشر پیشانی )قشر نخستین حرکتی و قشر ارتباطی( می روند. (2) اطلاعاتی از گره های پایه و مخچه دریافت می کند تا دقت حرکتی و برنامه ریزی را هدایت کند. برعکس، تمام تارهای پیرامون رسان قشر مخ هم تارهایی به تالاموس می فرستند و به این ترتیب است که تالاموس همیشه از تمام فرمان ها به خصوص فرمان های حرکتی، یک (3) دارد.
    بازتاب مهار وضعیت بدن در محیط )قائم سازی( نیز توسط تالاموس شکل می گیرد.
A

1- مراکز حرکتی مغز
2- هسته های شکمی تالاموس
3- رونویس

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q
  • ارتباط با دستگاه لیمبیک
    (1) تالاموس جزئی از دستگاه لیمبیک محسوب می شوند که در مدار پاپز نقش دارند. مدار پاپز هم دستگاه ضبط مغز و هم یکی از مدارهای مهم دستگاه عاطفی است. با این مدار در ادامه آشنا می شوید.
    همچنین (2) تالاموس نیز جزوی از دستگاه لیمبیک است. این هسته ها با هیپوتالاموس و بادامه ارتباط دارند و اطلاعات خود را به منطقه پیش پیشانی قشر مخ می فرستند. کنش هشیاری، دقت و فرایندهای انگیزشی و هیجانی با این بخش ارتباط دارد.
A

1- هسته های جلویی

2- هسته های میانی پشتی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q
  • ارتباط با دستگاه مشبک
    هسته های بین لایه ای تالاموس از دستگاه مشبک فعال کننده )ARAS( در (1) اطلاعات دریافت می کنند و آنها را به (1) می فرستند که باعث بیدار نگه داشتن مغز می شود.
A

1- ساقه مغز

2- قشر مغز

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

آسیب های تالاموس:
با توجه به ارتباطاتی که در فوق ذکر شد، ضایعه تالاموس باعث اختلال در دریافت تمام حواس )به جز بویایی(، حرکت، تعادل، عواطف، حافظه و هشیاری می شود.
ضایعه تالاموس با سه دسته علامت همراه است که به آنها (1) گفته می شود: (2) در طرف مقابل بدن، اختلال (3) در طرف مقابل بدن، (4) در طرف مقابل بدن شایع ترین ضایعه تالاموس که باعث این نشانگان می شود، ناشی از خون ریزی مغزی در این ناحیه است که به علت افزایش فشار خون ایجاد می شود.
در صورتی که قشر مغز از بین برود، تالاموس برخی کارهای حسی حرکتی را انجام می دهد :
با از بین رفتن قطعه پس سری یا (5) در عمق قطعات گیجگاهی و آهیانه ای، با وجود از بین رفتن کامل بینایی هنوز حرکت اجسام و جرقه های نورانی قابل تشخیص است. این حالت را (6) می گویند )مثلا بیمار می گوید یک جوری می فهمم که چیزی در سمت راست و بالا بود(. کوربینایی می تواند به علت کارکرد جبرانی تالاموس باشد.

A
1- نشانگان تالامیک
2- اختلالات حسی
3- تعادل حرکت
4- درد 
5- اشعه بینایی
6- کوربینایی
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

دستگاه لیمبیک (كناري)
دستگاه لیمبیک یک دستگاه ابتدایی و نیمه خودکار است که در عواطف، غرایز، رفتار جنسی و حافظه نقش دارد.
دستگاه کناری با قسمت های (1) و (2) رابطه تنگاتنگی دارد به شکلی که می توان آنها را بخشی از دستگاه کناری دانست. بیشتر ارتباط های غیرمستقیم با قشر مخ از طریق (3) انجام می شود.
دستگاه کناری شامل قسمت قشری و زیرقشری است. قسمت قشری عبارتند از شکنج هیپوکامپ، شکنج سینگولیت )کمربندی( و شکنج اوربیتوفرونتال (حدقه ای پیشانی).
اين دستگاه روابط متقابلي با (٤) دارد و بر (٥) و رفتارهاي ناشي از (٦) در كنار هيپوتالاموس و ساقه مغز نظارت هايي دارد.

A
1- پیشانی 
2- گیجگاهی 
3- قطعه گیجگاهی
٤- هيپوتالاموس
٥- رفتارهاي غريزي
٦- كشاننده و سائق
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

بادامه (آميگدالا):
تحریک بادامه باعث بروز پاسخ های (1) مثل فرار، خشم، شادی، درد و رفتار جنسی می شود.
بادامه در رفتار پرخاشگرانه و ترس نقش مهمی دارد. کاهش سروتونین در بادامه باعث تشدید پرخاشگری می شود.
دارند. M.B.F هسته های جانبی بادامه با ناقل (2) نقش مهمی در تقویت مثبت و خودتحریکی در مسیر نوار انتهایی بادامه در ارتباط بخش های دستگاه کناری با هیپوتالاموس نقش اساسی دارد و همچنین رابطه بین بادامه و قطعه گیجگاهی را برقرار می کند. بادامه با قشر حدقه ای )اوربیتال( از طریق تالاموس ارتباط غیرمستقیم دارد.
بادامه به دلیل ارتباط نزدیک با (3) و (4) بیشتر در وظایف انگیزشی هیجانی تا شناختی موثر است. ادراک اطلاعات درون احشایی به فعالیت بادامه بستگی دارد.
تحريك بادامه تقريبا تمام اثرات تحريك (٥) را دارد مانند گشاد شدن مردمك. بادامه يك عمل اضافه نيز دارد و آن اينكه تحريك بادامه موجب حركات و وضعيت غيرارادي بدن مانند خم شدن ميشود.
بادامه يك منطقه (٦) است كه در سطح نيمه هشيار عمل مي كند.
در جانوران برداشتن دوطرفي بخش جلويي (٧) كه به بادامه ها نيز آسيب مي زند، باعث ايجاد عارضه اي بنام (٨) مي شود. در اين حالت رفتارهاي تهاجمي و ترس كاهش يافته و كنجكاوي زيادي در حيوان ديده مي شود. تمايل بيش از حد به بررسي اشيا با دهان و ميل جنسي افراطي از ديگر نشانه هاي اين سندروم است.
در پرخاشگري، (٩) و (١٠)، و در اضطراب (١١) و (١٢) پديد مي آيد.
آميگدال به عنوان دروازه بان (١٣) عمل مي كند. آسيب به اين ساختار باعث مي شود كه فرد با كوچكترين تحريك خشمگين شود.

A
1- هیجانی 
2- دوپامین 
3- هیپوتالاموس 
4- دستگاه عصبی خودمختار
٥- هيپوتالاموس
٦- آگاهي رفتار
٧- قشر گيجگاهي
٨- كلوور- بيوسي
٩- فعاليت بادامه
١٠- كاهش سروتونين
١١- فعاليت دستگاه عصبي سمپاتيك
١٢- افزايش نوراپي نفرين (نورادرنالين)
١٣- انتساب اهميت هيجاني
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q
  • هیپوکامپ (شاخ آمون با دم اسب):
    هیپوکامپ در جریان مقایسه اطلاعات ورودی و ذخیره شده – یعنی فرایند (1)- نقش دارد.
    در صورتی که اطلاعات ورودی و ذخیره شده با هم منطبق نباشند، مدار سپتو هیپوکامپ فعال می شود. مدار سپتو هیپوکامپ با ایجاد (2) باعث توقف رفتار می شود.
    داروهای آرام بخش )مثل باربیتورات و الکل( و آندورفین ها با مهار مدار سپتو هیپوکامپ باعث (3) می شوند.
    هیپوکامپ جزو (4) محسوب می شود و بیشتر اطلاعات خود را از منطقه بویایی می گیرد. بخشی از مرکز قشر بویایی است و در تعیین معنی و مفهوم بو نقش دارد.
    حس بویایی ارتباط نزدیکی با دستگاه عاطفی- جنسی مغز دارد. به همین دلیل قبلا به دستگاه لیمبیک، (5) گفته می شده است.
    حس بویایی در حفره بینی دریافت می شود و به پیاز بویایی در زیر قطعه پیشانی می رود. پیاز بویایی به دو شاخه تقسیم می شود. یک شاخه در عمق قطعه گیجگاهی به بادامه ختم می شود. شاخه دیگر به قلاب هیپوکامپ می رود.
    هيپوكامپ هم مانند آميگدال در اضطراب نقش دارد ولي برخلاف آميگدال اثر آن (٦) است.
    تحريكات الكتريكي ضعيف هيپوكامپ باعث (٧) و اثرات پسيكوموتور مانند (٨) مي شود.
A
1- حافظه کوتاه مدت
2- هیجان اضطراب
3- کنترل اضطراب
4- قشر ارتباطی
5- مغز بویایی
٦- مهاري (اثر اميگدال تحريكي)
٧- تشنجات صرعي
٨- توهمات ديداري و شنيداري
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q
  • مدار پاپز :
    مدار پاپز یک مدار بسته است که از (1) شروع و به آن برمی گردد. تمام اجزای این مدار جزو دستگاه لیمبیک هستند.
    ناقل شیمیایی این مدار (2) است و به عبارتی مدار پاپز یک مدار (3) است.
    مسیر مدار پاپز به این شکل است:
    هیپوکامپ < شکنج دندانه ای < فیمبریا < فورنیکس یا مثلث مغزی < اجسام پستانی هیپوتالاموس < هسته های جلویی تالاموس < شکنج سینگولیت < سینگولوم < هیپوکامپ
    پاپز با مطرح کردن مدار پاپز آن را مبنای (4) دانست.
    دستگاه ضبط اطلاعات مغز در مدار پاپز قرار دارد. با این تفاوت که اطلاعات پس از عبور از مدار پاپز به جای رفتن به هیپوکامپ به قشر ارتباطی مربوط به خودشان رفته و آنجا ذخیره می شوند.
A

1- هیپوکامپ
2- استیل کولین
3- کولینرژیک
4- هیجان ها در دستگاه لیمبیک

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

مدار واکنش دفاع:
مدار واکنش دفاع از (1) شروع و به آن بر می گردد. ناقل شیمیایی در این مدار، (2) است.
مسیر مدار واکنش دفاع به این شکل است:
بادامه < رشته های استریا ترمینالیس )نوار انتهایی( که تالاموس را دور می زنند < هسته سپتال در قطعه پیشانی < نوار عمودی جیاکومینی < بادامه
مدار واکنش دفاع، در واکنش بدن به موقعیت های مخاطره آمیز نقش دارد. در این موقعیت ها اعمال دستگاه عصبی مرکزی متوقف و بدن برای یک واکنش ناگهانی آماده می شود. این واکنش را (3) می گویند. اگر خطر تکرار شود واکنش حمله یا فرار دیده خواهد شد.

A

1- بادامه
2- نورآدرنالین و آدرنالین
3- واکنش توقف

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q
  • نوار مغزی جلویی میانی )M.B.F(
    نوار(1) راه ارتباطی مهم بین دستگاه کناری، هیپوتالاموس و دستگاه شبکه ای ساقه مغز است. این نوار مهم ترین مسیر پاداش مغز است و یک نظام دوپامینرژیک است.
    دوپامین در هیجانات مثبت و پاداش نقش دارد. (2) و (3) که گیرنده های دوپامین دارند در مرکز پاداش مغز نقش بسزایی دارند.
    مسیر M.F.B از نورون های دوپامینرژیک مغز میانی در (4) آغاز می شود و به سمت (5) می رود. در مسیر خود از بخش هایی از دستگاه لیمبیک مثل هیپوتالاموس )هسته های جانبی و شکمی میانی(، بادامه جانبی، هسته سپتال و هیپوکامپ عبور می کند.
A
1- نوار M.F.B
2- هیپوتالاموس جانبی
3- بادامه جانبی
4- تگمنتوم
5- قطعه پیشانی )شکنج اوربیتوفرونتال(
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

هیپوتالاموس
مجموعه ای از (1) است که زیر تالاموس قرار دارد و (2) است. هسته های هیپوتالاموس در دو گروه جانبی و میانی قرار می گیرند. گروه میانی خود از مجموعه ای از هسته های متعدد تشکیل شده است.
کارکردهای هیپوتالاموس:
هیپوتالاموس بالاترین مرجع تنظیم (3) است. کنش بسیار وسیع آن باعث شده است که برخی آن را مرکز مغز بنامند.
ارتباطات گسترده ای با (4) دارد و بخشی از این دستگاه به حساب می آید. به نظر می رسد (4) معمولا در سازمان دهی و مهار (5) نقش دارد در حالی که هیپوتالاموس بیشتر در راه اندازی رفتارهایی که مبنای (6) دارند دخالت دارد.

A
1- هسته ها
2- تمام اتوماتیک
3- اعمال خودمختار یا نباتی
4- دستگاه لیمبیک 
5- رفتارها 
6- انگیزه لحظه ای
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

هیپوتالاموس و تالاموس از نظر تکاملی یک واحد هستند اما از نظر تشریحی و کنشی دو ساخت مجزا و ناهمگن هستند. بین تالاموس و هیپوتالاموس ارتباط مستقیم وجود ندارد اما بخش پشتی میانی تالاموس تارهای زیادی از هیپوتالاموس دریافت می کند. به این ترتیب هیپوتالاموس مستقیما (1) را تحت تاثیر قرار می دهد. و در وظایف حسی، حرکتی و شناختی تالاموس و قشر مخ نقش دارد.
تاثیر قشر مخ بر هیپوتالاموس به طور غیرمستقیم توسط (2) اعمال می شود.
یک سری تارها با پوشش میلین نازک ارتباطات درون هیپوتالاموس و ارتباط آن با دیگر مناطق را برقرار می کند. مهم ترین تارهای ارتباطی به این شکل است:
نوار انتهایی )استریا ترمینالیس( ارتباط بادامه و هسته های میانی هیپوتالاموس را برقرار می کند.
نوار میانی )استریا مدولاریس( ارتباط هسته های هابنولایی )برجستگی کوچکی روی برجستگی میانی پشتی هیپوتالاموس( و ناحیه جلویی هیپوتالاموس را برقرار می کند.
تارهای مغز جلویی )MFB( که از هیپوتالاموس جانبی می گذرد و بین مغز جلویی و ساقه مغز کشیده می شود.

A

1- دستگاه خودمختار

2- دستگاه کناری

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q
  • تنظیم اعمال نباتی
    تنظیم (1) به عهده هیپوتالاموس است.
  • تنظیم آب بدن:
    هسته (2) مرکز سیرآبی است. با تولید (3) میزان آب بدن را بالا می برد تا شخص احساس تشنگی نکند.
    ضایعه (2) باعث آشامیدن زیاد و افزایش ادرار و در نتیجه بیماری (4) می شود.
    (5) مرکز تشنگی است. تحریک آن باعث تشنگی و تخریب آن باعث عدم تمایل به نوشیدن می شود.
  • تنظیم تغذیه بدن:
    (6) مرکز سیری است. تخریب آن باعث پرخوری و چاقی می شود.
    (7) مرکز گرسنگی است. تخریب آن باعث بی اشتهایی، آفاگیا )نخوردن غذا( و لاغری می شود.
  • تنظیم حرارت بدن:
    (8) مرکز سرما هستند و درجه حرارت بدن را پایین می آورند.
    (9) مرکز گرما هستند و درجه حرارت بدن را بالا می برند. تخریب این هسته ها باعث خونسردی می شود.
A
1- دستگاه عصبی خودکار )سمپاتیک و پاراسمپاتیک(
2- سوپراپتیک
3- هورمون ضد ترشح ادرار
4- دیابت بی مزه
5- هسته جانبی
6- هسته شکمی میانی 
7- هسته جانبی
8- هسته های جلویی میانی
9- هسته های پشتی و هسته های جانبی
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q
  • تنظیم ترشح غدد داخلی:
    از هیپوتالاموس هورمون هایی به نام هورمون های آزادکننده یا عوامل تروفیک ترشح می شوند. این هورمون ها میزان ترشح هورمون های (1) را تنظیم می کنند. هورمون های (1) هم ترشح سایر غدد داخلی بدن را تنظیم می کند.
    این هورمون ها به شکل غیرمستقیم به هیپوفیز جلویی می روند : ابتدا به هسته آرکوئیک و از آنجا توسط یک شبکه مویرگی به نام دستگاه باب هیپوفیزی به قسمت جلویی هیپوفیز می روند.
    هورمون های آزادکننده هیپوتالاموس < هیپوفیز جلویی < تنظیم ترشح هورمون های هیپوفیز < تنظیم ترشح هورمون های سایر غدد دو هورمون دیگر به نام (2) هورمون هایی هستند که در خود هیپوتالاموس تولید می شوند، مستقیما به هیپوفیز پشتی می روند و از آنجا به گردش خون می ریزند.
    ) (3) توسط هسته پری وانتریکولار و (4) از هسته سوپراپتیک ترشح می شود(
A

1- غده هیپوفیز
2- اکسی توسین و وازوپرسین
3- اکسی توسین
4- وازوپرسین

17
Q
  • ساعت بیولوژیک:
    (1) محل ساعت بیولوژیک هستند و تنظیم تمام اعمالی که زمان در آنها نقش دارد به عهده دارند ) منظور از ساعت بیولوژیک چرخه های شبانه روزی مثل خواب و بیداری است که در فصل جداگانه ای به آن می پردازیم(
    هسته فوق کیاسمایی در (2) نقش دارد. (3) در چرخه تغذیه و دمای بدن نقش دارد.
    اگر هسته فوق کیاسمایی از مغز جدا شود به تنهایی در آزمایشگاه قادر به کار کردن است. به همین دلیل گفته می شود نورون های این هسته خودفعال هستند.
    از هسته های فوق کیاسمایی آکسون هایی به تالاموس و هسته سپتال می روند که نوسانات حافظه و قوای شناختی می تواند به دلیل این تاثیرات باشد.
    در موارد فوق که ذکر شد هیپوتالاموس بالاترین مرجع مغز است اما در موارد زیر صرفا با باقی مراکز همکاری دارد:
A

1- هسته های فوق کیاسمایی )به همراه هسته های میانی شکمی(
2- چرخه خواب و بیداری، فعالیت و نوشیدن
3- هسته های میانی شکمی

18
Q
  • تنظیم خواب:
    هسته های (1) هیپوتالاموس مرکز بیداری است و تخریب آن باعث خواب آلودگی همراه با خواب آلودگی عاطفی می شود.
    هسته های (2) مرکز خواب هستند.
  • تنظیم عواطف:
    هیپوتالاموس نیز مثل بادامه نقش مهمی در رفتارهای هیجانی دارد. تحریک نواحی مختلف آن باعث هیجان های خوشایند و ناخوشایند می شود.
    تحریک (3) هیپوتالاموس باعث هیجان شادی و لذت می شود. هسته های جانبی در مسیر مدار M.B.F قرار دارند.
    برعکس، تحریک (4) در مغز میانی باعث رنج و واکنش های دفاعی خشم می شود. این نورون ها را مرکز رنج یا مرکز تنبیه نامیده اند.
    هیپوتالاموس و بادامه در انواع خشم نقش دارند
A

1- پشتی و جانبی
2- پره اپتیک
3- ناحیه دیواره، و هسته های جانبی و شکمی میانی
4- نواحی خاکستری اطراف شکنج سیلویوس

19
Q
  • تنظیم رفتار جنسی:
    هسته های (1) هیپوتالاموس مرکز رفتار جنسی هستند. هسته (2) اختصاصا مرکز رفتار جنسی دگرجنس خواهانه است.
    هسته (2) در امور جنسی مردان و هسته های (3) در امور جنسی زنان نقش دارند.
A

1- پشتی و جانبی
2- پره اپتیک یا فوق بصری
2- میانی شکمی

20
Q

ضایعات دستگاه لیمبیک و هیپوتالاموس
1) ضایعات موضعی
- آسیب (1):
باعث رام شدن و از بین رفتن خشم و تحریک پذیری می شود. ضایعاتی که اثر تحریکی داشته باشند باعث اتوماتیسم ) لیسیدن، بلعیدن، جویدن، بوییدن( و علایم تحریک سمپاتیک )زودخشمی و تحریک پذیری( می شوند.
- ضایعه شکنج اوربیتوفرونتال )فوق کاسه چشمی(
این بخش هم در رفتارهای هیجانی نقش دارد و ضایعه آن باعث دگرگونی این رفتارها، بی خوابی و بی قراری شدید می شود.
این ناحیه در رفتار مناسب در موقعیت های مختلف هم نقش دارد. مشهورترین مورد آسیب آن فردی به نام گیج است که در بخش قطعه پیشانی به آن اشاره شد.
- ضایعه (2) این شکنج بین دستگاه کناری و پیشانی ارتباط برقرار می کند. آسیب آن باعث برداشته شدن بازداری پیشانی و در نتیجه خشم و پرخاشگری بدون مهار می شود.
- ضایعه بادامه و هیپوکامپ
ضایعه (3) که باعث آسیب بادامه و هیپوکامپ هم می شود، باعث بروز (4) می شود.
نشانه ها در حیوان عبارتند از: حالت تهاجمی، عدم ترس، تمایل جنسی زیاد، تغییر رژیم غذایی )گوشت خواری(، تشخیص اشیا از طریق دهان به جای حس بینایی که به آن کوری روانی و همچنین تمایل دهانی می گویند. در انسان اختلال جریان فکر، افکار وسواسی درباره مسایل جنسی، و اختلال در حافظه هم دیده می شود.

A

1- مدار واکنش دفاع
2- شکنج سینگولیت
3- قسمت جلویی قطعه گیجگاهی
4- نشانگان کلوورباسی

21
Q

ضایعات دستگاه لیمبیک و هیپوتالاموس
2) بیماری های روان تنی:
دستگاه کناری از چهار روش موجب بیماری روان تنی می شود:
- ارتباط با (1)
دستگاه کناری ارتباط نزدیکی با عضلات مخطط دارد )به همین دلیل چهره انسان تغییرات هیجانی را نشان می دهد(
در بیماری دستگاه کناری انقباض های ناخواسته ای در عضلات مخطط ایجاد می شود. در مراحل خفیف این انقباض باعث احساس سنگینی و گرفتگی و در مراحل شدیدتر باعث درد شدید و قولنج می شود.
مواردی از این دست مثل سردرد تنشی، کمردرد، گردن درد، پشت درد و درد اندام ها در بیماری روان تنی دیده می شود.
- ارتباط با (2):
اختلال دستگاه کناری به دلیل اختلالاتی که در هیپوتالاموس ایجاد می شود باعث عدم تنظیم صحیح مراکز خودکار می شود.
بیماری های روان تنی در دستگاه گوارش، دستگاه تنفس، دستگاه ادراری، دستگاه تناسلی، قلبی عروقی ، بیماری های پوستی، بیماری های مغز و اعصاب و چشم و گوش و حلق و بینی از این طریق ایجاد می شوند.
- ارتباط با (3):
در اینجا نیز به دلیل اختلالاتی که در هیپوتالاموس ایجاد می شود تنظیم غدد درون ریز دچار مشکل می شود. کاهش و افزایش ترشح غدد در بیماری روان تنی نقش دارد.
اختلال تخمدان و اختلال قاعدگی، اختلال غده تیروئید و ایجاد گواتر، و زخم معده و اثنی عشر از این طریق ایجاد می شوند
- ارتباط با (4):
اختلالات دستگاه کناری باعث کاهش یا افزایش فعالیت دستگاه ایمنی می شود.
کاهش فعالیت ایمنی باعث کاهش مقاومت بدن در برابر بیماری های عفونی و فرصت طلب و انواع سرطان می شود.
افزایش فعالیت دستگاه ایمنی باعث بیماری های خودایمنی می شود مثل پلی میوزیت، میاستنی گراویس، لوپوس ارتماتوز، اسکلروز مولتیپل.

A

1- نورون حرکتی آلفا
2- دستگاه سمپاتیک و پاراسمپاتیک
3- مراکز تنظیم غدد درون ریز
4- دستگاه ایمنی

22
Q

3) اختلال حافظه
ضایعه هر قسمت از (1) باعث اختلال در تشکیل حافظه می شود.
در اختلال تشکیل حافظه، اطلاعات به قشر حسی می رسد یعنی حافظه بلافاصله ایرادی ندارد، اما حافظه جدید تشکیل نمی شود و حافظه نزدیک از بین می رود چون لازم است اطلاعات برای ضبط شدن در قشر ارتباطی از (1) عبور کنند.
در (2) موقتا خون رسانی به هیپوکامپ دچار اختلال می شود و فراموشی موقت ایجاد می شود.
اختلالات دایمی مثل (3) که در آن اجسام پستانی صدمه می بیند، باعث اختلال تشکیل حافظه دایمی می شود.

A

1- مدار پاپز
2- فراموشی کلی گذرا
3- آنسفالوپاتی ورنیکه

23
Q

کارکرد هسته های قاعده ای:
1) رابط قشر مخ با قشر حرکتی
گره های پایه مهم ترین حلقه رابطه زیرقشری بین قشر ارتباطی و قشر حرکتی هستند. )مخچه هم در ارتباط قشر حرکتی و غیرحرکتی نقش دارد(.
اکثر ورودی ها به هسته های قاعده ای از (1) می آیند و اکثر خروجی های آن هم به (2) می روند.
پنج مدار بین قشر مغز و هسته های قاعده ای وجود دارد که اطلاعات در آنها از قشر مخ به هسته های قاعده ای می رود و دوباره به همان ناحیه قشری برمی گردد. به این مدارها، مدار (3) می گویند.
دو مدار حرکتی و بقیه مربوط به حافظه، شناخت و عواطف هستند. مدار حرکتی و مدار حافظه با قشر حرکتی پیشانی، مدار شناخت با شکنج اوربیتوفرونتال لوب پیشانی، و مدار عواطف با شکنج سینگولیت مربوط هستند.
(4) مهم ترین گره ها در مدار حرکتی هستند که از قشر مخ و تالاموس اطلاعاتی دریافت می کنند و سپس آنها را به قشر حرکتی و ساقه مغز فرافکنی می کنند.
هسته های قاعده ای در فرایند (5) نیز نقش دارند و ضایعه آنها باعث اختلال در این موارد می شود. آسیب آنها باعث اختلال در جریان فکر نیز می شود.

A
1- قشر ارتباطی پیشانی
2- نواحی حرکتی قشر پیشانی
3- هسته های قاعده ای-تالاموسی-قشری
4- گلوبوس پالیدوس و اجسام مخطط
5- دقت، هوشیاری و توجه
24
Q

2) نقش حرکتی در راه خارج هرمی
گره های پایه بخشی از (1) محسوب می شوند و در حرکات (2) نقش دارند.
قبل از ایجاد قشر مخ این هسته ها وظیفه اصلی حرکت در حیوانات را به عهده داشته اند. اما در انسان فرمان اصلی حرکت را (3) می دهد.
وظیفه آنها بیشتر تبدیل طرح و نقشه موجود در قشر ارتباطی به برنامه حرکتی است. همچنین در تعیین مقادیر دامنه، جهت، سرعت و نیروی حرکت نقش دارند.
بین جسم سیاه در مغز میانی و اجسام مخطط )هسته های پوتامن و دمدار ( رابطه دوطرفه ای وجود دارد. اینها با هم یک نظام (4) را می سازند.
گره های پایه همچنین در کاهش تونوس عضلات نقش دارند. تحریک آنها در تونوس همه عضلات اسکلتی اثر مهاری دارد به همین دلیل در آسیب گره های پایه (5) دیده می شود.

A
1- دستگاه خارج هرمی
2- غیرارادی
3- قشر حرکتی قطعه پیشانی
4- دوپامینرژیک 
5- سختی عضلات
25
Q

ضایعات هسته های قاعده ای:

سه دسته علایم در این ضایعات دیده می شوند: (1)

A

1- کاهش قدرت عضلات،
افزایش تونوس عضلات،
بروز حرکات اضافی غیرارادی.

26
Q
  • پارکینسون:
    پارکینسون مهم ترین بیماری ناشی از ضایعه (1) است که اختلال در حرکت مهم ترین نشانه آن است.
    علت اصلی آن آسیب نورون های دوپامینرژیک (2) است که اثر آن در (3) ظاهر می شود. کاهش دوپامین باعث به هم خوردن تعادل سیستم های تحریکی و مهاری شده می شود.
    اختلال متابولیسم (4) در بیماری ویلسون، خونریزی و سکته مغزی و تومور در این ناحیه نیز می تواند علت باشد.
    5 سال قبل از بروز علایم بیماری شروع شده است چون باید تا 50 درصد نورون ها کاهش پیدا کند و 70 تا 80 درصد کاهش دوپامین رخ دهد تا علایم ظاهر شود. در سنین بالا علایم پارکینسونی به علت کاهش تراکم سلول های اجسام سیاه ایجاد خواهد شد.
    مهمترین ویژگی پارکینسون (5) است. شروع بیماری خیلی آهسته و اغلب با کاهش قدرت عضلانی در یک طرف بدن است. به تدریج افزایش تونوس به شکل رژیدیته، و حرکات اضافی غیرارادی به شکل لرزش دیده می شود. با افزایش شدت بیماری، رژیدیته در صورت باعث صورت ماسکه و رژیدیته در عضلات تنه باعث خم شدن به جلو )سیفوز( می شود. راه رفتن با قدم های کوتاه و کشیدن پا روی زمین است و حفظ تعادل سخت می شود. کاهش پلک زدن، تعریق زیاد، نگاه خیره، و افزایش ترشح بزاق از دیگر علایم است.
    لرزش پارکینسونی در دست ها واضح تر است و شبیه شمردن پول یا تسبیح است. این لرزش در تمام مدت بیداری وجود دارد اما لرزش مخچه ای که قبلا ذکر شد، فقط هنگام انجام (6) دیده می شود و در حالت استراحت وجود ندارد.
A
1- هسته های قاعده ای
2- جسم سیاه
3- اجسام مخطط 
4- مس 
5- فقدان حرکت )آکینزیا( 
6- حرکات ارادی
27
Q
  • بیماری کره )داء الرقص(:
    ضایعه (1) باعث بیماری کره می شود.
    کاهش قدرت عضلانی و سپس افزایش تونوس و بعد از آن پرشهای ناگهانی و حرکات اضافی غیرارادی شبیه رقص ایجاد می شود.
A

1- هسته دم دار

28
Q

کره رماتیسم یا کره سیدنهایم :
عارضه ای از بیماری (1) است که به دنبال عفونت (2) ایجاد می شود.
از همه خوش خیم تر است و بعد از چند هفته از بین می رود. سن شروع 10تا12 سالگی است و در (3) شایع تر است.
کره حاملگی:
در هنگام حاملگی ایجاد می شود. علایم شدیدتر و طولانی تر است. با هر حاملگی عود می کند و شدیدتر می شود.

A

1- رماتیسم
2- استرپتوکوکی
3- دخترها

29
Q

کره هانتینگتون:
به صورت ارثی با یک ژن (1) ایجاد می شوند.
حرکات غیرارادی در این بیماری به دلیل (2) در (3) ایجاد می شود.
از همه وخیم تر است و با روان پریشی پیش رونده همراه است.
علل نادر دیگر بیماری کره، سکته مغزی و تومورهای مغز هستند.

A

1- اتووزوم غالب
2- کاهش فعالیت ناقل گابا
3- هسته های دم دار و پوتامن

30
Q

بیماری آتتوز:
صدمه (1) باعث بیماری آتتوز می شود. )در کتاب خداپناهی ضایعه هسته های عدسی و زیرتالاموسی ذکر شده است(.
آسیب در هنگام یا پس از تولد مثلا در اثر خفگی یا یرقان ایجاد می شود.
حرکات اضافی به شکل حرکات متناوب کند و چرخشی اندام ها همراه با باز شدن انگشتان است )شبیه خداحافظی کردن(.

A

1- گلوبوس پالیدوس

31
Q

همی بالیسموس:
خون ریزی در ناحیه (1) باعث همی بالیسموس می شود.
حرکات غیرارادی شدید در اندام های یک طرف دیده می شود )مثل پرتاب کردن دست یا لگد زدن پا(

A

1- هسته های ساب تالامیک

32
Q
  • دیسکینزی:
    علت کاملا شناخته شده نیست.
    دیسکینزی تاردیو )یا دیررس( از عوارض دیررس (1) است.
    حرکات اضافی در دیسکینزی به شکل حرکات قوی کند است )مثلا شبیه جویدن یک غذای چسبنده(
A

1- مصرف داروهای ضدروان پریشی

33
Q
  • ژیل دولاتوره:
    حساسیت بیش از حد گیرنده های (1) در (2)علت احتمالی ژیل دولاتوره است.
    تیک های شدید، کوپرولالی ) گفتن مکرر و اجباری کلمات زشت( و اختلال رفتار شاخصه این بیماری است.
A

1- دوپامین

2- هسته های دم دار