كاپلان Flashcards
در حوزه ي پزشكي و روان پزشكي يك چيز بسيار اهميت دارد؟
رابطه ي پزشك-بيمار يا روانپزشك-بيمار
براي ايجاد يك رابطه ي خوب و موثر با بيمار، روانپزشك يا پزشك نياز به چه مهارتهايي دارد؟
- بتواند پيچيدگي هاي رفتار انسان را درك كند
2. تعيلمات آكادميك در مهارت و فن حرف زدن با مردم و گوش دادن به آنها ديده باشد.
Active listening يعني چه؟
گوش دادن فعال از دو بخش تشكيل مي شه:
- گوش دادن به آنچه خود پزشك و بيمار به يكديگر مي گويند
- توجه كردن به احساسات پشت پرده و ناگفته ي بين پزشك و بيمار
روان پزشك در گفت و گوي خود با بيمار بايد به دو چيز توجه كند؟
- محتواي تعامل:
يعني مطالبي كه بيمار و روانپزشك عملاً به زبان مي آورند.
What the doctor and the patient actually say. - فرآيند تعامل:
موضوعي كه بيمار و روانپزشك قصد بيان آن را دارند (منظور)
What the doctor or the patient mean to say.
روانپزشكي كه در گفت و گوي خود با بيمارش به محتواي تعامل و فرآيند تعامل توجه مي كند، متوجه مي شه كه تبادل اطلاعات (ارتباط) بين آندو، اطلاعات مهمي درباره چند موضوع به روانپزشك مي ده؟
- آنچه كه بيمار درباره خودش مي دونه
- آنچه كه بيمار دوست داره ديگران درباره اش بدونن يعني نحوه ي قضاوت ديگران درباره ي او
- و در نهايت اينكه بيمار واقعاً چه كسي است و چه شخصيتي دارد
يكي از خصوصيات اصلي رابطه ي روانپزشك - مراجع چيه؟
.راپورت خوب
راپورت از فعلي فرانسوي است به معناي دوباره نزديك هم آوردن.
در فرهنگ لغات انگليسي، راپورت يعني درك ورابطه همدلانه و سمپاتيك.
راپورت يعني يك رابطه ي دو طرفه.
يعني رابطه ي مثبت، باز، امن، گرم، اعتماد آميز بين .روانپزشك و مراجع
Rapport refers to the positive, open, trusting, safe and warm relationship between the therapist and the client.
يعني يك حس اعتماد و احترام واقعي بين آن دو برقرار شده طوريكه به رغم تمام تفاوت هايي كه با هم دارند، به راحتي حرف مي زنند، و مي دانند كه هم به حرف هاي طرف مقابل گوش مي دهند و هم حرفهاي خودشان گوش داده مي شوند.
چه كساني شش روش براي ايجاد راپورت خوب ارائه داده اند؟
اكهارد اوتمر و سيگليند اوتمر
اكهارد اوتمر و سيگليند اوتمر شش روش براي ايجاد راپورت خوب ارائه داده اند؟
- كاري كنيد بيمار (مراجع) با شما احساس راحتي كند.
- درد او را كشف كنيد و همدلي نشان دهيد.
- ببينيد بيمار تا چه اندازه از مشكلش آگاه است و با متحد شويد يعني ائتلاف يا اتحاد تراپوتيك تشكيل دهيد.
- نشان دهيد كه در كار خود متخصص و مجرب هستيد.
- نشان دهيد كه در اين رابطه ي تراپوتيك، نقش روانپزشك (روانشناس) را داريد و به همين علت اقتدار داريد، قابل استناد هستيد، و به نفع بيمار است كه حرفهايتان را قبول داشته باشد.
- بين نقش خود بين يك شنونده ي دلسوز، يك متخصص مجرب، و يك فرد صاحب اقتدار تعادل برقرار كنيد
در نظرسنجي اي كه بين 700 بيمار انجام شد، نظرشان را درباره ي روانپزشكان پرسيدند، چه ايراداتي بيان كردند؟
- روانپزشكان زمان كافي براي گوش دادن به احساسات آنها (مراجع) نمي گذارند.
- روانپزشكان تمايل كافي براي گوش دادن به احساسات آنها (مراجع) ندارند.
- دانش كافي درباره ي مشكلات هيجاني يا زمينه ي اجتماعي- اقتصادي خانواده ي بيمار (مراجع) ندارند.
- با به كار بردن اصطلاحات تخصصي و دشوار ترس مراجع را مي افزايند. و شدت اين تاثيرگذاري بستگي دارد به شدت استرس اوليه و ميزان آسيب پذيري بيمار. درنتيجه روانپزشك تا جاييكه ممكنه بايد استرس هاي قديمي و جديد بيمار رو كشف كنه.
يك روانشناس چگونه مي تواند بيمار را بهتر درك كند؟
ارزيابي مشكلات دوران كودكي مراجع به درك بهتر مراجع كمك مي كند.
واكنش هاي هيجاني (سالم و ناسالم) در نتيجه ي تعامل دائميِ نيروهاي بيولوژيك، سوسيولوژيك، پسيكولوژيك ايجاد مي شوند.
هر يك از استرس هايي كه فرد متحمل مي شود، ردي از خود باقي مي گذارد و در سراسر زندگي مراجع، تاثير خود را ادامه مي دهد.
بر اساس نظر اكهارد و سيگليند اوتمر يك روش براي ايجاد راپورت خوب …. است.
همدلي.
empathy اِم پِثي /ˈempəθi/ = the ability to understand how someone feels because you can imagine what it is like to be them
يكي از مشخصات اصلي از اختلالات شخصيت مانند … و … ، ناتواني در درك احساسات ديگران است
اختلال شخصيت ضداجتماعي و خودشيفته
همدلي با … مترادف نيست.
همدردي = sympathy سيم پِثي /ˈsɪmpəθi/ =
UNCOUNTABLE / a natural feeling of kindness and understanding that you have for someone who is experiencing something very unpleasant
The film describes, with considerable sympathy, the problems faced by economic migrants.
It’s his own fault, so he’ll get no sympathy from me.
have/feel sympathy (for): We all have great sympathy for the victims of the flood.
تفاوت گوش دادن همدلانه با گوش دادن با دلسوزي و يا همدردي چيست؟
گوش دادن فعال همان گوش دادن همدلانه است. در گوش دادن با همدلي روان شناس يا روان پزشك با احترام و دقت به بيمار گوش مي دهد و سعي مي كند موضوع را از نقطه نظرِ بيمار درك كند. او درباره ي هيچ چيزي قضاوت نمي كند و هيچ كاري نمي كند كه كانون توجه از پيامي كه بيمار مي خواهد برساند به جاي ديگري معطوف شود.در گوش دادن با همدردي، روانپزشك سعي مي كند نشان دهد كه درد بيمار را مي فهمد ، دلش برايش مي سوزد ، و حتي احساسات بيمار را خودش قبلاً تجربه كرده است. گوش دادن همدردانه بيمار را متوجه مي كند كه روانپزشك يا روان شناس، درد يا احساسات او را احساس مي كند، روان شناس به بيمار نشان مي دهد كه واقعاً به فكر اوست
وقتي بيمار مي گه تو تا حالا مشكلات منو تجربه نكردي، چطور مي گي كه مي فهمي من چي مي كشم؟
اينجا به عنوان روان شناس دانستن چه عاملي بهم كمك مي كنه؟
براي درك ديگران حتما لازم نيست تجربه هاي آنان را تجربه كرده باشي، تجربه ي مشتركِ انسان بودن براي درك ديگران كافي است.بيماران از اينكه مي بينند روانپزشك از شنيدن مشكلات آنان تعجب نمي كند و او را غيرعادي نمي بيند، احساس آرامش خيال مي كنند.