كاپلان Flashcards

1
Q

در حوزه ي پزشكي و روان پزشكي يك چيز بسيار اهميت دارد؟

A

رابطه ي پزشك-بيمار يا روانپزشك-بيمار

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

براي ايجاد يك رابطه ي خوب و موثر با بيمار، روانپزشك يا پزشك نياز به چه مهارتهايي دارد؟

A
  1. بتواند پيچيدگي هاي رفتار انسان را درك كند

2. تعيلمات آكادميك در مهارت و فن حرف زدن با مردم و گوش دادن به آنها ديده باشد.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

Active listening يعني چه؟

A

گوش دادن فعال از دو بخش تشكيل مي شه:

  1. گوش دادن به آنچه خود پزشك و بيمار به يكديگر مي گويند
  2. توجه كردن به احساسات پشت پرده و ناگفته ي بين پزشك و بيمار
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

روان پزشك در گفت و گوي خود با بيمار بايد به دو چيز توجه كند؟

A
  1. محتواي تعامل:
    يعني مطالبي كه بيمار و روانپزشك عملاً به زبان مي آورند.
    What the doctor and the patient actually say.
  2. فرآيند تعامل:
    موضوعي كه بيمار و روانپزشك قصد بيان آن را دارند (منظور)
    What the doctor or the patient mean to say.
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

روانپزشكي كه در گفت و گوي خود با بيمارش به محتواي تعامل و فرآيند تعامل توجه مي كند، متوجه مي شه كه تبادل اطلاعات (ارتباط) بين آندو، اطلاعات مهمي درباره چند موضوع به روانپزشك مي ده؟

A
  1. آنچه كه بيمار درباره خودش مي دونه
  2. آنچه كه بيمار دوست داره ديگران درباره اش بدونن يعني نحوه ي قضاوت ديگران درباره ي او
  3. و در نهايت اينكه بيمار واقعاً چه كسي است و چه شخصيتي دارد
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

يكي از خصوصيات اصلي رابطه ي روانپزشك - مراجع چيه؟

A

.راپورت خوب
راپورت از فعلي فرانسوي است به معناي دوباره نزديك هم آوردن.
در فرهنگ لغات انگليسي، راپورت يعني درك ورابطه همدلانه و سمپاتيك.
راپورت يعني يك رابطه ي دو طرفه.
يعني رابطه ي مثبت، باز، امن، گرم، اعتماد آميز بين .روانپزشك و مراجع
Rapport refers to the positive, open, trusting, safe and warm relationship between the therapist and the client.
يعني يك حس اعتماد و احترام واقعي بين آن دو برقرار شده طوريكه به رغم تمام تفاوت هايي كه با هم دارند، به راحتي حرف مي زنند، و مي دانند كه هم به حرف هاي طرف مقابل گوش مي دهند و هم حرفهاي خودشان گوش داده مي شوند.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

چه كساني شش روش براي ايجاد راپورت خوب ارائه داده اند؟

A

اكهارد اوتمر و سيگليند اوتمر

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

اكهارد اوتمر و سيگليند اوتمر شش روش براي ايجاد راپورت خوب ارائه داده اند؟

A
  1. كاري كنيد بيمار (مراجع) با شما احساس راحتي كند.
  2. درد او را كشف كنيد و همدلي نشان دهيد.
  3. ببينيد بيمار تا چه اندازه از مشكلش آگاه است و با متحد شويد يعني ائتلاف يا اتحاد تراپوتيك تشكيل دهيد.
  4. نشان دهيد كه در كار خود متخصص و مجرب هستيد.
  5. نشان دهيد كه در اين رابطه ي تراپوتيك، نقش روانپزشك (روانشناس) را داريد و به همين علت اقتدار داريد، قابل استناد هستيد، و به نفع بيمار است كه حرفهايتان را قبول داشته باشد.
  6. بين نقش خود بين يك شنونده ي دلسوز، يك متخصص مجرب، و يك فرد صاحب اقتدار تعادل برقرار كنيد
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

در نظرسنجي اي كه بين 700 بيمار انجام شد، نظرشان را درباره ي روانپزشكان پرسيدند، چه ايراداتي بيان كردند؟

A
  1. روانپزشكان زمان كافي براي گوش دادن به احساسات آنها (مراجع) نمي گذارند.
  2. روانپزشكان تمايل كافي براي گوش دادن به احساسات آنها (مراجع) ندارند.
  3. دانش كافي درباره ي مشكلات هيجاني يا زمينه ي اجتماعي- اقتصادي خانواده ي بيمار (مراجع) ندارند.
  4. با به كار بردن اصطلاحات تخصصي و دشوار ترس مراجع را مي افزايند. و شدت اين تاثيرگذاري بستگي دارد به شدت استرس اوليه و ميزان آسيب پذيري بيمار. درنتيجه روانپزشك تا جاييكه ممكنه بايد استرس هاي قديمي و جديد بيمار رو كشف كنه.
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

يك روانشناس چگونه مي تواند بيمار را بهتر درك كند؟

A

ارزيابي مشكلات دوران كودكي مراجع به درك بهتر مراجع كمك مي كند.
واكنش هاي هيجاني (سالم و ناسالم) در نتيجه ي تعامل دائميِ نيروهاي بيولوژيك، سوسيولوژيك، پسيكولوژيك ايجاد مي شوند.
هر يك از استرس هايي كه فرد متحمل مي شود، ردي از خود باقي مي گذارد و در سراسر زندگي مراجع، تاثير خود را ادامه مي دهد.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

بر اساس نظر اكهارد و سيگليند اوتمر يك روش براي ايجاد راپورت خوب …. است.

A

همدلي.
empathy اِم پِثي /ˈempəθi/ = the ability to understand how someone feels because you can imagine what it is like to be them

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

يكي از مشخصات اصلي از اختلالات شخصيت مانند … و … ، ناتواني در درك احساسات ديگران است

A

اختلال شخصيت ضداجتماعي و خودشيفته

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

همدلي با … مترادف نيست.

A

همدردي = sympathy سيم پِثي /ˈsɪmpəθi/ =
UNCOUNTABLE / a natural feeling of kindness and understanding that you have for someone who is experiencing something very unpleasant
The film describes, with considerable sympathy, the problems faced by economic migrants.
It’s his own fault, so he’ll get no sympathy from me.
have/feel sympathy (for): We all have great sympathy for the victims of the flood.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

تفاوت گوش دادن همدلانه با گوش دادن با دلسوزي و يا همدردي چيست؟

A

گوش دادن فعال همان گوش دادن همدلانه است. در گوش دادن با همدلي روان شناس يا روان پزشك با احترام و دقت به بيمار گوش مي دهد و سعي مي كند موضوع را از نقطه نظرِ بيمار درك كند. او درباره ي هيچ چيزي قضاوت نمي كند و هيچ كاري نمي كند كه كانون توجه از پيامي كه بيمار مي خواهد برساند به جاي ديگري معطوف شود.در گوش دادن با همدردي، روانپزشك سعي مي كند نشان دهد كه درد بيمار را مي فهمد ، دلش برايش مي سوزد ، و حتي احساسات بيمار را خودش قبلاً تجربه كرده است. گوش دادن همدردانه بيمار را متوجه مي كند كه روانپزشك يا روان شناس، درد يا احساسات او را احساس مي كند، روان شناس به بيمار نشان مي دهد كه واقعاً به فكر اوست

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

وقتي بيمار مي گه تو تا حالا مشكلات منو تجربه نكردي، چطور مي گي كه مي فهمي من چي مي كشم؟
اينجا به عنوان روان شناس دانستن چه عاملي بهم كمك مي كنه؟

A

براي درك ديگران حتما لازم نيست تجربه هاي آنان را تجربه كرده باشي، تجربه ي مشتركِ انسان بودن براي درك ديگران كافي است.بيماران از اينكه مي بينند روانپزشك از شنيدن مشكلات آنان تعجب نمي كند و او را غيرعادي نمي بيند، احساس آرامش خيال مي كنند.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

هَري ساليوان، روان پزشكي كه در نظريه هاي شخصيت صاحب نظر بود گفته …

A

روانپزشك (روان شناس) علاوه بر مشاهده ي زندگي بيمار، در آن مشاركت هم مي كند.
شاهد فعال، شاهد شركت كننده، شاهد مشاركت كننده، Participant observer

17
Q

Transference يا انتقال يعني چه

A

Transference is generally defined as the set of expectations, beliefs, and emotional responses that a patient brings to the therapeutic relationship.
مجموعه اي از انتظارات، توقعات، باورها كه بيمار با خود وارد رابطه ي تراپيوتيك مي كند.

18
Q

نگرش بیمار نسبت به روان پزشک (روانشناسش) روی یک پیوستار قرار می گیره، توضیح دهید

A

ممكنه تكرار نگرشي باشه كه بيمار قبلاً نسبت به افراد صاحب قدرت در زندگي اش داشته.
نگرش بيمار نسبت به روان پزشك (روان شناس) روي يك پيوستار قرار مي گيره:
1. در يك سمتِ پيوستار، يك اعتماد اساسي و واقع گرايانه به روان شناسش داره و فكر مي كنه كه روان شناسش بهش علاقه مند است و مي خواهد مشكل او را حل كند،
2. در وسط اين پيوستار ممكنه كه روان شناسش رو فردي كامل و بدون نقص ببينه و حتي ممكنه آرزوهاي اروتيك نسبت بهش داشته باشه،
3. در سمتِ ديگرِ اين پيوستار، ممكنه كه احساس عدم اعتماد اساسي به روان شناسش داشته باشه، و فكر كنه كه روان شناسش هيچ احترامي براش قائل نيست، و خودِ اون رو مسئول مشكلاتش مي دونه.

19
Q

نقش روانشناس يا روان پزشك با ديگر پزشكان فرق داره اما مراجعين (بيمار) همان انتظاري را كه از پزشك داره از روان پزشك يا روان شناس هم داره يعني …

A

يعني گاهي مراجع انتظار داره كه روان پزشك مثل پزشك عمومي نسخه اي تجويز كنه، يا توصيه اي ارائه كنه كه يك بيماري خاص از بين برود و زمانيكه انتظارش برآورده نمي شود سرخورده و دلسرد مي شود.

20
Q

چرا فرآيند انتقال در روانکاوی تشویق میشه؟

A

در روانكاوي، كه تكيه بر بينش (ميزان آگاهي فرد از
مشكلش) دارد، انتقال تشويق مي شود.
در برخي روان درماني ها روان پزشكان و روانشناس نقش خنثي دارد و اين امر موجب مي شه كه روياهاي بيمار بيشتر فعال شده و روي روان پزشكان يا روانشناس فرافكني كند. بعد از تحريك فرافكني، روان پزشكان يا روانشناس مي تونه به بيمار بينش بده كه چگونه اين روياها، بر تمام روابط ميان فردي اش تاثير مي گذارد.

21
Q

وقتي گفته مي شه كه حرف ها و رفتار روان پزشكان يا روان شناسان تاثير زيادي روي مراجع داره منظور چيست؟ و علت اين تاثيرگذاري چيست؟

A

چون روان شناس به عنوان فردي مقتدر و صاحب نفوذ مورد اعتماد مراجع است و از طرف ديگه بيمار براي درمانش نياز به او دارد، حرف ها و رفتار روان پزشكان يا روان شناسان تاثير زيادي روي واكنش هاي هيجاني و جسمي مراجع داره

مثال بيماري كه پزشك عبوس او را معاينه كرده فشار خون بالا داشته ولي همون بيمار كه پزشكي گرم و صميمي و دلسوز او را معاينه كرده فشار خون معمولي داشته.

22
Q

This is the eleventh edition of Kaplan & Sadock’s Synopsis of Psychiatry, which was first published more than 40 years ago.

DEFINITIONS 2
1. in the place or position counted as number 11

A

eleventh

اي ل ّ ِ ونث
/ɪˈlev(ə)nθ/
​NUMBER
UK

my eleventh birthday

23
Q

This is the eleventh edition of Kaplan & Sadock’s Synopsis of Psychiatry, which was first published more than 40 years ago.

DEFINITIONS 1
1a. a set of copies of a book that are published at the same time.

A

edition

/ɪˈdɪʃ(ə)n/​‌‌
​NOUN
COUNTABLE
UK

A new edition of a book is different in some way from the edition before. A set of copies that are exactly the same as the set before is called a reprint

24
Q

This is the eleventh edition of Kaplan & Sadock’s Synopsis of Psychiatry, which was first published more than 40 years ago.

DEFINITIONS 1
1. a short summary of a book, play, film, etc.

A

synopsis

/sɪˈnɒpsɪs/
​NOUN
COUNTABLE
​LITERATURE
UK
25
Q

This is the eleventh edition of Kaplan & Sadock’s Synopsis of Psychiatry, which was first published more than 40 years ago.

DEFINITIONS 1
1. the study and treatment of mental illness.

A

psychiatry

/saɪˈkaɪətri/
​NOUN
UNCOUNTABLE
UK

26
Q

In the rehabilitation of psychiatric patients, making masks has been used by art therapists to help patients … .

A

explore their feelings and to experience their creativity.

27
Q

The psychiatrist Hervey Cleckley coined the term “mask of sanity” to refer to … .

psychiatrist: /saɪˈkaɪətrɪst/ noun countable‌: a doctor who treats people with mental illnesses.

coin: ​/kɔɪn/ VERB
TRANSITIVE : to use a word or phrase that no one has used before

sanity: /ˈsænəti/ NOUN
UNCOUNTABLE :the ability to think and speak in a reasonable way and to behave normally

A

the psychopath who manipulates others but who is, beneath the façade of normality, profoundly disturbed.

psychopath: /ˈsaɪkəʊpæθ/ noun countable‌: someone with a mental disorder that makes them behave in ways that can be dangerous to other people.
manipulate /məˈnɪpjʊleɪt/ ​VERB TRANSITIVE: to influence someone, or to control something, in a clever or dishonest way

beneath: ‌‌‌bɪˈniːθ ​PREPOSITION FORMAL used for saying that someone’s appearance and behaviour do not show their real character or feelings
facade: /fəˈsɑːd/ ​NOUN
a false appearance or way of behaving that hides what someone or something is really like. نما

profoundly : /prəˈfaʊnd/ adverb : very severe, deep

disturbed : ‌​ADJECTIVE
/dɪˈstɜː(r)bd/
affected by mental or emotional problems, usually because of bad experiences in the past. extremely upset and worried