Words/sentences Omid story Flashcards
Tray
پتنوس
He did not protest
اعتراضی نکرد
I closed my eyes. I opened my mouth
.چشمانم را بستم. دهانم را باز کردم.
I didn’t clean it
پاکش نکردم.
That’s a lie! (Dari)
ای گپ دروغ اس!
Everyone laughs and says…
همه میخندیدند و میگفتند…
?
یک قدم بیشتر نرفته بود که مادرم ایستادش کرد.
They’re crazier than me. They have something to do with everyone.
آن ها از من کرده دیوانه ترند. به کار کل آدم های کار دارند.
I never imitate their sentences
هرگز جمله آنها را تقلید نمی کردم.
Became/came?
در آمدند
He’s still a child (Dari)
اشتوک است هنوز
We gave tea to all the guests
ما به کلگی مهمان ها چای داده بودیم.
Behind the scenes/behind the curtain
پشت پرده
?
قال مقال نکنی که نفهمند ما اینجه شیشتیم
I knew I shouldn’t raise my voice
میدانستم که نباید صدایم را بکشم
?
مادرم مرا چندک گرفت
I was clutching…
محکم گرفته بودم.
Mom shook her head and said the “lahowl”?
(مادر سرش را تکان داد و لا حول گفت («لاحول ولا قوة الابالله
God’s grace I’m alive
فضل خدا استم زنده
God willing you’re fit and healthy
خدا کنه جور و صحتمند باشی.