Words 3 Flashcards
This morning my neighbor came to my door and asked,
امروز صبح همسایه ام آمد دم در و پرسید
he asked me, can I borrow that?
او از من پرسید می توانم آن را قرض کنم
I said, “maybe I do, let me check a minute”
من گفتم: شاید داشته باشم، یک لحظه اجازه بدهید ببینم.
“Can I borrow your iron?”
می توانم اتویتان را قرض بگیرم
But he still did not return my iron
اما او هنوز اتویم را نیاورده است
So I must go to his house and ask for my iron back myself
من باید خودم به خانه شان بروم و از او بخواهم که اتو را بدهد.
But he still did not return it to me.
اما او هنوز آن را به من پس نداده است
برایم پس نیاورده است.
I must go to his house and ask him to return it
باید به خانه اش بروم و از او بخواهم که آن را به من برگرداند/پس بدهد
One time I lent a book I really loved to my friend
یک بار هم من کتابی را که خیلی دوست داشتم به دوستم قرض دادم.
It was a book that really made one think
کتابی که واقعا انسان را به تفکر وادار می کرد.
maybe it wasn’t the most exciting of books, but it was really interesting
درست است که شاید یک داستان هیجان انگیز نبود، اما کتاب بسیار جالبی بود.
it was written before the collapse of the soviet union
این کتاب قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نوشته شده بود.
my friend kept this book for about six months
دوستم تقریباً/حدود شش ماه کتاب را پیش خودش نگه داشت.
one day I remembered the book
تا اینکه یک روز* به یاد کتاب افتادم
I called him and asked his opinion
با او تماس گرفتم و نظرش را پرسیدم،
“I put it under my broken chair”
من آن را زیر صندلی شکسته ام گذاشته بودم/ قرار داده بودم