B2.5.1 Flashcards
Hätte,hätte, Fahrradkette
عبارت “Hätte, hätte, Fahrradkette” یک ضربالمثل آلمانی است که به طور غیررسمی و طنزآمیز به کار میرود. این عبارت به معنای “اگر” و اشاره به یک وضعیت غیرواقعی در گذشته دارد و به نوعی نشان میدهد که صحبت کردن دربارهی شرایط فرضی و “اگر”ها میتواند بیفایده باشد.
معنی کلی عبارت:
“Hätte, hätte”: به معنای “اگر داشت” است و به یک موقعیت فرضی اشاره میکند.
“Fahrradkette”: به معنای “زنجیر دوچرخه” است. این بخش به نوعی به این اشاره دارد که زنجیر دوچرخه به خودی خود نمیتواند به مشکلات یا بحثهای فرضی پاسخ دهد.
مفهوم:
بع معنای خیلی دیر شده یا میشود
به طور کلی، این عبارت به معنای این است که اگر ما فقط به “اگر”ها فکر کنیم، به جایی نخواهیم رسید و در واقع نمیتوانیم چیزی را تغییر دهیم. به نوعی بیان میکند که به جای صحبت دربارهی آنچه که ممکن بود اتفاق بیفتد، باید به واقعیتها و شرایط فعلی بپردازیم.
این عبارت بیشتر در مکالمات غیررسمی و طنزآمیز به کار میرود و نشاندهندهی این است که صحبت کردن دربارهی آنچه که در گذشته ممکن بود، بیفایده است.
Abhauen
رها کردن، ول کردن
فعل “abhauen” در زبان آلمانی به معنای “فرار کردن”، “پریدن” یا “دور شدن” است. این فعل معمولاً در موقعیتهایی به کار میرود که شخص یا چیزی به طور ناگهانی یا سریع از جایی میرود.
صرف فعل “abhauen”:
مثالها:
- Er ist einfach abgehauen, ohne ein Wort zu sagen.
او بدون اینکه چیزی بگوید، فرار کرد. - Wir sollten abhauen, bevor es zu spät ist.
ما باید فرار کنیم قبل از اینکه دیر شود. - Sie haute von der Party ab, als sie die Musik nicht mochte.
او از مهمانی فرار کرد وقتی که موسیقی را دوست نداشت.
این فعل میتواند در زمینههای مختلفی به کار رود و به طور غیررسمی برای بیان فرار کردن یا رفتن به کار میرود. اگر سوال دیگری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
Die Hinrichtung = die Exektion
Die Entführung = das kidnapping
Sie Geisel
Etwas herunterspielen = kleine Reden
# übertreiben
Sachlich = objektiv
Etwas umschreiben = indirekt sagen
Empfindlich
Eine gut Portemonnaie auf zu past
Das Vergnügen / sich Vergnügen
“Das Vergnügen” و “sich vergnügen” دو عبارت مختلف در زبان آلمانی هستند که معنای متفاوتی دارند:
- Das Vergnügen
به معنای لذت یا خوشی است و به عنوان اسم استفاده میشود. مثلاً:
Es war mir ein Vergnügen, Sie kennenzulernen.
(از آشنایی با شما لذت بردم / آشنایی با شما باعث خوشحالی من بود.)
- sich vergnügen
یک فعل انعکاسی است و به معنای خوش گذراندن یا لذت بردن است. برای مثال:
Wir haben uns gestern Abend sehr vergnügt.
(ما دیشب خیلی خوش گذراندیم.)
این دو عبارت در زبان روزمره برای بیان لذت و خوشگذرانی استفاده میشوند.