Scrotal recall – S 2–E8 Flashcards
برنمیداره ( گوشیو)
She’s not picking up
میدونی چه حسی داره؟
Do you know how that feels?
همون پارتی که دلن را ول کرد
The party where she dumped Dylan
ولی اگه اون این کارو نمیکرد، من با تو ملاقات نمیکردم
But if she hadn’t done that, I wouldn’t have met you
مشتاقم که باهاش ملاقات کنم
I’m looking forward to meeting her
اون دختر لباس صورتیه کیه؟
- اون نیکوله
Who is the girl in the pink dress?
- that’s Nicole
آیا این قراره تهش به عنوان یه داستانی باشه درباره این که تو چطور با نیکول خوابیدی؟
Is this gonna end up as a story about how are you slept with Nicole?
همگی ! میخوام یه چیزیو اعلام کنم ( یه اعلامیه دارم واسه ساختن)
Everybody !  i’ve got an announcement to make! 
پس داشت به تو نگاه میکرد. چرا باید به تو نگاه کنه؟
So she was looking at you? Why would she be looking at you
من اصن متوجه نشدم که داره به من نگاه میکنه
I didn’t even notice her looking at me
رفیق ! بهت خیره شده بود
Dude, she was gazing at you! 
چرا باید بهت زل بزنه؟
Why would she be gazing at you?
ما ، انگار، نرمال ترین مکالمه رو داشتیم. “از ملاقاتت خوشحال شدم” و فلان
We had, like, the most normal conversation. “ pleased to meet you” da da-da
حدس میزنم تو هرگز بهش چیزی نگفتی
- به نوعی هیچ وقت بحثش پیش نیومد
I’m guessing you never did say anything to her.
- Ah, it’s sort of never came up
اصن منظورم این نبود
I didn’t mean it like that
خوشحالم که واست کار کرد( از وضعیت راضیای)
I’m glad it worked out for you
من شما بچه ها رو در حال حرف زدن دیدم و فقط یه چت خوشایند سر نوشیدنی نبود
I saw you guys talking and it was a pleasant chitchat over drinks
اگه کسی باید واسه ناراحت کردن ابیگل سرزنش بشه، اون قطعا تویی دادا
هر کار بوده کردی !
if anyone is to blame for upsetting Abigail last night, it’s definitely you, mate.
Whatever you did, you did
باید بدونم چه اتفاقی افتاده
I need to know what happened
دارم یه تراپیستو میبینم ( میرم پیش تراپیست)
i’ve been seeing a therapist
یه دختری هست که میخوام باهاش سکس داشته باشم
There’s a girl that I want to have sex with
این از نظر من واسه خیلی سخته لامصب
i’m going to find that very fucking difficult
چی ممکنه آسونترش کنه؟
What might make it easier?
دنبال نمیکنم ( قضیه رو نمیگیرم)
I don’t follow
بهم بگو که داری شوخی میکنی
Tell me you’re joking
انگس خیلی توو خونه درباره شما حرف میزنه
Angus talks about you a lot at work
اینطور که به نظر میاد نیست
It’s not what it looks like
همش میگفت از دست من ناراحت نشده
She did keep saying she wasn’t upset about me
نمیفهمم چرا نباید تلفن منو جواب بده
I don’t understand why she wouldn’t pick up the phone to me
سیگار دستش بود !
اون سیگار نمیکشه . چرا داشته سیگار میکشیده؟
She was holding a cigarette
She doesn’t smoke
Why was she smoking?
اون تلفنتو بر نمیگردونه. شاید ناراحتش کردی
She’s not returning your calls. Maybe you upset her
به ندرت میبینمش
I barely see her
تو و جک با هم خوابیدین؟
Did you and Jack sleep together
ما واسه مدت خیلی طولانی دوست معمولی بودیم
We’ve been just friends for a very long time
دارم نگران میشم
I’m getting worried
راجع به جک چه احساسی داری ؟ منظورم اینه که واقعا ! صادقانه
How do you feel about Jack?
I mean … really! Being honest
ما داریم بچه دار میشیم و داریم ازدواج میکنیم
We’re having a baby and we’re getting married
من چیزی نمیگم (نخواهم گفت)
I want to say anything
راستش، در مورد من (با من)، فک نمیکنم اشتباه کردم. اما فکر میکنم خیلی وقت پیش اشتباه بزرگتری کردم. همه چی بعد آن فقط عواقب بود
Actually, with me, I don’t think I did make a mistake. 
But I think I made the biggest mistake long ago. Everything after that was just the consequences. 
اون زمان اینو میدونستی؟
- در یه سطحی فک کنم آره
Did you know that at the time?
- on some level I think I did. 
چه حسی داشت ؟
What did it feel like? 
فک میکنم در یه سطحی هلن میدونست من به اندازه ای که اون عاشقمه عاشقش نیستم
I think, on some level, Helen knew I didn’t love her as much as she loved me
پر از تردیدم!
I am so full of doubts
بچهها شما ابیگلو دیدین؟ نمیتونم هیچ جا پیداش کنم
Have you guys seen Abigail? I can’t find her anywhere
من میدونم چرا تلفونامو جواب نمیدی و چرا بدون من رفتی
I know why you’re not answering my calls and why you left without me
رجعبهش بهت دروغ گفتم
I lied to you about that
به خاطر این دروغ نگفتم که چیزی بینمون میگذره!
دروغ گفتم چون ازش خجالت میکشم
I didn’t lie because there’s anything going on between us. I lied because I’m ashamed of it
نمیخواستم فکر کنی که من اینجور آدمیم که چیزای مثل اون (اون جور چیزا) رو انجام میده
I didn’t want you thinking that I’m the kind of person who does things like that
دوست ندارم بهم دروغ گفته بشه
I don’t like being lied to
فقط نمیدونستم چیزی نگم
I just couldn’t not to say anything
عاشقتم. و دیگه سعی نمیکنم ملایم (شل) بگمش
I love you and I’m trying not to say that lightly anymore
ازت آزرده هستم
I’m annoyed at you
من خیلی خوشحالم وقتی میگی که عاشقمی . چون منم عاشقتم
I’m really happy when you say that you love me … because I do love you back
و حالا بالا تر از هر چیز واسه اون ناراحتم
Now I’m annoyed about that on top of everything