9 Flashcards
passage
اسمفعل ناگذرا /ˈpæsɪʤ/ • مهاجرت،کوچ،گذر،گذرش،عبور • گذشت، گذشتن، سیر • تصویب • اجازهی عبور، حق عبور • مسافرت (به ویژه سفر دریایی) ، هزینهی سفر، پول بلیط • وسیلهی عبور، مجرا، آبراه، راه، گذر، پاساژ، بازارچه، معبر • راهرو، سرسرا، تالار ورودی، هال • (نوشته) قطعه، عبارت، چند سطر • (پزشکی) کارکردن مزاج پزشکی • (موسیقی) قطعهی کوتاه • (نادر) سفر دریایی کردن
Livestock Wildlife Environmentalists Realm Surrounding conditions Drug dealer Defenseless
Fox
روباه
lair
اسمفعل ناگذرا /lɛ(ə)r/ • کنام،لانهی جانور وحشی • پناهگاه، پنهانگاه، مخفیگاه، فرارگاه • به لانه یا کنام رفتن، به پنهانگاه رفتن، لانه کردن
Wheat
گندم
roll out
• 1- گستردن، پهن کردن 2- (خودمانی) از بستر بلند شدن کنایه
Calamity
مصيبت
Heredity
وراثت
inherent
/ɪnˈhɪrənt/
• درونزاد،نهادی،اصلی،اساسی،(موجود در انسان یا چیز به عنوان یک ویژگی جدا نکردنی و طبیعی و اساسی) فطری،سرشتی،تفکیک ناپذیر،جدا نشدنی (یا نکردنی) صفت
pest
/pɛst/ • سرخر،مزاحم،درد سر اسم • (نادر) بیماری همهگیر، طاعون اسم • (بچه) شیطان، آتشپاره اسم • (حشره یا گیاه هرزه) آفت، بلا، ویرانگر
odor
/ˈoʊdər/
• بو (از smell قوی تر است: بوی تند)،رایحه،خنجیر (odour هم مینویسند) اسم
• حالت کلی، محیط، پر گیر اسم
• (قدیمی) عطر اسم
subdue
/səbˈd(j)u/
• مغلوب کردن،از پای در آوردن،شکست دادن،مقهور کردن فعل گذرا
• (با استدلال یا مهارت) چیره شدن بر، مهار کردن، منکوب کردن، تحت کنترل در آوردن، تحت اختیار در آوردن، رام کردن فعل گذرا
• آرام کردن، تسکین دادن، ملایم کردن، (از شدت یا زنندگی چیزی) کاستن فعل گذرا
• (زمین) زیر کشت آوردن
calamitous
/kəˈlæmɪtəs/
• اسفبار،فلاکتبار،آدرنگی،پربلا،فجیع،فاجعهآمیز صفت
catastrophe
/kəˈtæstrəfi/
• (در نمایش به ویژه در تراژدی) صحنهی نهایی و سرنوشت ساز (که در آن قهرمان کشته میشود یا گره کارها گشوده میگردد)،شور اوج،دژآشوب اسم
• پایان ناگهانی و تباهگر، دژفرجام، فروگشت، فاجعه، شکست دهشتناک، انهزام، مصیبت، بلا، سانحه اسم
• (زمین شناسی) دگرگونی شدید و ناگهانی و تباهگر (مثل زلزله یا آتشفشان) ، فروافکند زمین شناسی
dreadful
/ˈdrɛdfəl/
• هراسانگیز،بیمآفرین،دلهرهآور،رعبآور صفت
• (عامیانه) بسیار بد صفتعامیانه