15 Flashcards
setting
/ˈsɛdɪŋ/
• عمل قرار دادن،نهش،قرارگیری،جااندازی،گذاشت اسم
• نصب اسم
• (عقربهی ساعت یا رادیو و غیره) تنظیم، میزانسازی اسم
• سبک اسم
• جاینگین اسم
• (رویداد یا داستان یا فیلم) زمینه، صحنه، رویدادگاه، زمان یا محل رویداد اسم
• رجوع شود به: place setting اسم
• تخمهایی که پرنده روی آن خوابیده است
sceptic
شكاك
socioeconomic
/ˌsoʊsioʊˌikəˈnɑmɪk/
• اجتماعی - اقتصادی،هامه مانبدی صفت
regulation
صفتاسم
/ˌrɛɡ(j)əˈleɪʃən/
• میزانسازی،تنظیم،ساماندهی
• نظارت، مهار، کنترل، واپاد
• (جمع) مقررات، داتیها، آیینها
• (رویان شناسی) گنارش، سازگاری رویان شناسی
• مقرره، مقرر شده، قانونی، روا شده، معمولی
Emphasis
تاكيد
compensation
/ˌkɑmpənˈseɪʃən/
• تاوان،خسارت،غرامت اسم
• جبران، پرداخت (در مقابل کار) ، پاداش، مزد، اجرت اسم
• (زیست شناسی) کمبود پوشی (جبران عیب بخشی از سازواره از راه تقویت بخش دیگر) ، همبستگی اسم
• (روان شناسی) کمبود پوشی (رجوع شود به: compensate) روان شناسی
Catch a disease
Cruelly
Tap water
Sunflower
☺️
crucial
/ˈkruʃəl/
• بسیار مهم،حیاتی،حیاتی و مماتی،سرنوشتساز،(محل) بزنگاه،پراهمیت،حساس،حاد صفت
• شدید، سخت، دشوار، مشکل صفت
• (پزشکی) به شکل صلیب، خاجی، خاجسان، چلیپایی صفتپزشکی
prevalence
/ˈprevələns/
• شيوع ، پخش ، نفوذ، تفوق ، درجه شيوع ، رواج
Immune
immune صفتاسم
/ɪˈmjun/
• ایمن،مصون
• مستثنی، معاف، بخشوده، به کنار
• (معمولا با: against یا from) در پناه، در امان، مورد حراست
• ناشنوا (نسبت به التماس و غیره) ، نفوذ ناپذیر
defeat
اسمفعل گذرا
/dəˈfit/
• شکست،باخت،شکست دادن،مغلوب کردن،پیروز شدن،فایق آمدن
• برباد دادن، نقش برآب کردن، ناکام کردن
• خنثی کردن، عقیم کردن
• (مهجور) رشتهها را پنبه کردن، نابود کردن