12 Flashcards
voyage
اسمفعل ناگذرافعل گذرا /ˈvɔɪ(ɪ)ʤ/ • (به ویژه دریایی ـ معمولا طولانی) سفر،مسافرت • سفر فضایی • سفر هوایی • سفرنامه • سفر کردن
offshore
صفتقید
/ˈɔfˈʃɔ(ə)rˈɑfˈʃɔ(ə)r/
• دور از ساحل،به سوی دریا،دریا سوی،در دریا
• (امریکا) ماورای بحار، برون مرز (ی) ، فرا دریا (یی)
oversee
/ˈˌoʊvərˈsi/
• سرپرستی کردن،نظارت کردن فعل گذرا
• (به طور اتفاقی یا مخفیانه) دیدن، کاشف به عمل آوردن، اکتشاف کردن، زیر نظر داشتن، پاییدن
supervise
فعل ناگذرافعل گذرا
/ˈsupərˌvaɪz/
• سرپرستی کردن،نظارت کردن،مباشرت کردن،اداره کردن
agenda
/əˈʤɛndə/
• دستور جلسه،برنامهی کار اسم
civic
/ˈsɪvɪk/
• وابسته به شهر و شهروندان و شهر زیستی،شاروندگان،شهری،مدنی صفت
missile
صفتاسم /ˈmɪsəl/ • هر چیزی که پرتاب شود (مثلا گلوله از توپ یا تفنگ)،پرتابه،مرمی،پرانه • موشک • موشکی
perceive
فعل ناگذرافعل گذرا
/pərˈsiːv/
• درک کردن،دریافتن،پیبردن
• (از راه یکی از حسهای پنج گانه) آگاه شدن، (با چشم عقل) دیدن، سهیدن
nun
/nən/
• راهبه،زن تارک دنیا اسم
• کبوتر اهلی، کبوتر خانگی
bullet
/ˈbʊlət/
• گلوله (تفنگ و هفت تیر و مسلسل) اسم
• فشنگ (cartridge هم میگویند) اسم
• (چاپ) نقطهی گردی که برای تاکید جلو واژه یا جمله میگذارند چاپ
squirrel
/ˈskwər(ə)l/
• سنجاب (تیرهی Sciuridae) اسمجانور شناسی
• خزسنجاب اسم
• (معمولا با: away - مثل سنجاب که خوراک ذخیره میکند) احتکار کردن، انبار کردن، انباشتن