01-5 Flashcards
wanna
want to
محاورهای
I wanna do something
sweete
عزیزم
مامانی
(محاورهای و خودمانی)
I feel like
من اینجوری حس میکنم
من همچین حسی دارم
I just feel like
تاکید بیشتر جمله بالا
throat
گلو
حلق
reach
لمس کردن
گرفتن
(با دست)
زمانی که به خودت فشار بیاری چیزی رو لمس کنی یا بگیریش یا بهش دست بزنی
I can’t reach.
دستم نمیرسه
She’s too small to reach the table.
برای اینکه دستش به میز برسه بیش از حد کوچولوئه
Someone reached down my throat.
یکی دست کرد تا تهه حلقم
grab
گرفتن
قاپیدن
چنگ زدن
(یهویی)
ran off
فرار کردن
small intestine
روده کوچک
pull out
بیرون کشیدن
(to) pull something out of somewhere
She pulled a pen out of her bag.
mouth
دهان
tie
بستن
گره زدن
(to) tie something around something
چیزی را دور چیزی گره زدن
بستن
towel
حوله
waist
کمر
دور کمر
I always tie my hair back
من همیشه موهامو پشتم میبندم
Akbar tied Gudarz to a tree
اکبر گودرز رو به یک درخت بست
move out
حرکت کردن
نقل مکان کردن
ترک کردن جایی
landlord
صاحبخانه
raise
افزایش دادن
بالا بردن
rent
اجاره بها
کرایه
درآمد