01-10 Flashcards
this
در حالت محاوره وقتی کسی داره خواب یا جوک یا چیزی رو تعریف میکنه و اولین بار به شخص یا چیزی اشاره میکنه میتونه از this استفاده کنه
I was in this room where we were keeping all the presents.
تو اتاقی بودیم که داشتیم تمام هدایا رو نگه داری میکردیم
I met this weird guy last night.
دیشب یه مرد عجیب و غریب رو دیدم
present
هدیه
پیشکش
تحفه
gravy boat
ظرف سس خوری
که شبیه قایق است
I was doing something
گذشته استمراری
داشتم فلان کار رو میکردم
look at
نگاه کردن به
gorgeous
خوشگل جذاب (محاورهای) you look gorgeous خیلی خوشکل به نظر میرسی I love your dress! Such a gorgeous color! عاشق لباستم چه رنگ جذابی Akbar is absolutely gorgeous اکبر تهه جذابیته
limoges gravy boat
نوعی ظرف شبیه قایق
absolutely
کاملا
مطلقا
قطعا
sweet’n Low
برند امریکایی
یک نوع شکر رژیمی
turn someone on
کسی را از لحاظ جنسی تحریک کردن
The way he looked at her really turned her on
طرز نگاهش به اون واقعا تحریکش کرد
Men with long hair really turn me on
مرد با موی بلند واقعا من رو تحریک کرد
I realized that I was more turned on by this gravy boat than by Barry
فهمیدم که با این ظرف سس خوری بیشتر از بری تحریک شدم
(ساختار مجهول)
I was turned on by something.
تحریک شدن بوسیله چیزی
turn-on
تحریک کننده
freak someone out
کسی رو به شدت ترسوندن ناراحت کردن یا نگران کردن
people just freaked out when they saw him
مردم به شدت ترسیدن وقتی دیدنش
The whole idea freaked me out
کل این ایده من ر حسابی ترسوند
I got freaked out
به شدت ترسیده بودم (به عنوان صفت اومده)
I was freaked out
حسابی ترسیده بودم
It hit me
به سرم زد ناگهان متوجه چیزی شدم That's when it hit me اون موقع بود که به کلهام زد It hit me that I had a choice یهو به سرم زد که من یه انتخاب دارم
you know…
میدونی…