01-15 Flashcards
although (آلدآوْ)
اگرچه
با اینکه
whatsoever (وات سو اِوِر)
به هیچ وجه
ابدا
bookcase
قفسه کتاب
beer(بیر)
آبجو
lizard (لِزِرد)
مارمولک
talk about
Do you think what I think…?
فکر کن در مورد
تو هم مثل من بهش فکر میکنی
I feel like doing something
I don’t like doing something
حس و حال انجام فلان کار رو دارم
حس و حال انجام فلان کار رو ندارم
I feel like staying home tonight
come over
سر زدن
به خونه کسی رفتن
They are coming over
اونا میان خونه من
I hope you can come over again.
امیدوارم دوباره بتونی یه سر بیای خونه من
furniture
جمع بسته نمیشه خودش جمعه
a piece of furniture
an item of furniture
یه تعداد وسایل
اسباب و وسایل خونه
There was only one piece of furniture in the room
یه میز یا صندلی در اتاق هست
All the furniture was covered in dust.
تمام اسباب و وسایل با خاک پوشیده شده بود
با خاک یکی بود
فعل مفرد
dust
خاک
bracket-y thing
چیز ال شکل
believe
باور کردن
reason
دلیل
worm(وُرم)
کرم
respect
احترام
sensation(سِنسِیشن)
حس
احساس
I had no sensation of pain whatsoever
به هیچ وجه احساس درد نداشتم
Somebody is done (with something)
کار یک نفر با یه چیزی تموم شده
I’m done with the bookcase
کارم رو قفسه کتاب تموم شده
Done with the bookcase
As soon as I’m done, I’ll give you a call.
به محض اینکه کارم تموم بشه، بهت زنگ میزنم
I’m almost finished
تقریبا کارم تمومه
معاول done
finished
I should have done something
باید فلان کار رو انجام میدادم( اما ندادم)
I should have gone home
باید میرفتم خونه
I should have asked him
باید ازش میپرسیدم
can
قوطی
She always drank it out of the can
همیشه (آبجو رو) با قوطی میخورد
you got screwed
سرت کلاه رفته
be/get screwed(اسکِیرد)
فریب خورده