01-14 Flashcards
anything
هر چیزی
چیزی (در جملات سوالی)
هیچی (در جملات منفی)
If you need anything, you can always come to Joey.
اگه هر چیزی نیاز داشتی، میتونی همیشه بیای پیش جوی.
Would you like anything else to eat?
چیز دیگهای برای خوردن میخوای؟
I don’t know anything.
من هیچی نمیدونم.
(to) hit on someone
مخ کسی رو زدن
Are you hitting on me? You’re a married man
داری مخ من رو میزنی؟ تو یه مرد متعهلی
chandler(چِندلر)
لوستر
hall
سالن
تالار
horrible
ناگوار
It’s a horrible sound.
صدای ناگواریه
(to) buzz someone in
اجازه بده فلانی بیاد داخل وارد بشه (در الکترونیکی)
Buzz him in
بذار بیاد داخل
(to) ask someone out
از کسی دعوت کردن (مخصوصا جنس مخالف) که باهات جایی بیاد سینما و…
He is too scared to ask her out
او خیلی میترسه که از اون درخواست کنه باهاش بره بیرون
Did you ask her out?
دعوتش کردی باهات بیاد بیرون؟
scared (اسکِرد)
ترسیده
shy (شای)
خجالتی
dear diary (دیِر دايِری)
دفتر خاطرات dear diary
یکی از رایجترین حالتهای نوشتن دفتر خاطرات که با این دوکلمه شروع میشن
I didn’t catch your name.
اسمت رو نشنیدم
اسمت رو به یاد نمیارم
What are you up to?
۱. چیکارا میکنی؟
۲. برنامهت چیه؟ چیکارهای؟
۳. یواشکی داری چیکار میکنی؟ معلوم هست داری چیکار میکنی؟
I was supposed to do something
من قرار بود فلان کار رو انجام بدم
I was supposed to study English
من قرار بود زبان بخونم
I was kind of supposed to do somethingیه جورایی قرار بود فلان کار رو انجام بدم
suppose
قرار است
truth (تروف)
حقیقت
درست
صحت