01-22 Flashcards
live off
لیو آف
از لحاظ مالی به کسی وابسته بودن
All his life he had lived off his father.
در تمام زندگیش از لحاظ مالی به پدرش وابسته بوده
stepdad
استپ دد
ناپدری
prison
پرِیزن
زندان
end up
درنهایت، آخرش منتهی شد به اینکه
نهایت قضیه این شد که
آخرش از جایی سر درآوردن
They all ended up at my house
اونا همشون آخر سر از خونه من سر در آوردن
albino
آلبینو
آلباینو
آدم زال
آدم بدون رنگ دانه
windshield
ویندشیلد
شیشه جلوی اتومبیل
Port Authority
سازمان بنادر
aromatherapy
آرُمِتِرِپی
رایحه درمانی
That’s why I was doing something
به همین دلیل داشتم فلان کار رو انجام میدادم
That’s why I was thinking about you
به همین دلیل داشتم درموردت فکر میکردم
give someone a break
فرصت دادن به کسی
به کسی فشار نیاوردن
راحت گذاشتن کسی
دست از سر کسی برداشتن
give her a break
give back
برگرداندن
پس دادن
I can’t give your money back until Friday
من نمیتونم تا جمعه پولتو پس بدم
be on your own
تنها بودن
It’s hard being on your own for the first time
تنها بودن برای اولین بار سخته
I like going to the movies on my own
دوست دارم تنها برم سینما
He did it on his own
خودش تنها انجام داد
believe me
باور کن (داره تاکید میکنه که داره درست میگه)
I know exactly how you feel
دقیقا میدونم چه حسی داری
I know exactly what you need
دقیقا میدونم به چی نیاز داری
Something sucks
فلان چیز افتضاحه
مزخرفه
(محاورهای و مودبانه نیست)
It sucks
مزخرفه