Vocab Learned In Konkoors Flashcards
اشباح
کالبد ها
استرحام
رحم خواستن ، طلب رحم کردن
کام
سقف دهان، مجازاً دهان ، مراد ، آرزو، قصد ، نیّت
تقریظ
ستودن ، نوشتن یادداشتی ستایش آمیز درباره ی یک کتاب
وقب
فرورفتگی هر اندام
متقارب
همگرا
متّقق
همسو ، هم عقیده ، موافق
وسیم
دارای نشان پیامبری
قداست
پاکی
فراسو
آن سو ، ماسوا ، برتر ، ماورا
طبق
سینی گرد بزرگ معمولاً چوبی
صواب
درست ، پسندیده ، مصلحت
رواق
طاق
حماسه
نوعی شعر که در آن از جنگ آوری ها و دلاوری ها سخن می گویند
سهم
بهره ، قسمت ، نصیت ، ترس ، بیم
خایب
نا امید ، بی بهره
متقارب
همگرا
هیئت
ظاهر
گران
عظیم
سجیّه
خو ، خلق ، خصلت
شگرف
نایاب ، کمیاب ، نیرومند ، قوی
معونت
یاری کردن
مئونت
خرج، هزینه
غدر
خیانت ، نیرنگ
زلّت
لغزش ، گناه
همّت
بلند نظری، اراده ، خواست ، کوشش
اراده
مشیّت ، خواست
مناعت
همّت ، بلند نظری
بیغوله
کنج ، گوشه ای دور از مردم
تشرّع
شریعت ، دین ، مخالف طریقت
کلان
دارای سن بیشتر
لطیفه
گفتار نرم و دلپذیر
متابع
پیروی کننده ، مطیع ، مطاوع
خنده خونین
کنایه از شرمساری
نوا
نغمه ، آهنگ ، آواز ، ساز و برگ زندگی
مخالف
گوشه ای در موسیقی سنّتی ، ناموافق
مذموم
زشت ، نکوهیده ، منکر ، پتیاره
قهر
عذاب کردن ، خشم
ضیاع
زمین های زراعتی
عقار
آب و زمین
طارمی
نرده چوبی یا آهنی که اطراف محوطه یا باغی نصب کنند
محظور
ممنون ، حرام
در محظور گیر کردن
در تنگنا افتادن
زبون گردیده
مخذول
متصیّد
شکارگاه
مهجور
متروک
لجّه
میان دریا
فجور
فسق ، بزه ، گناه
صرّه
همیان ، کیسه پول
نخجیر
شکاری، صید، منسوب به شکار
متصیّد
شکارگاه
فایق
پیروز
بیعت
عهد و پیمان