12th literature lesson 8 Flashcards
اتراق
موقتاً در جایی اقامت گزیدن
استبعاد
دوردانستن، بعید شمردن چیزی
استبعاد داشتن
بعید و دور بودن از تحقق و وقوع امری
بازبسته
وابسته ، پیوسته و مرتبط
جرّاره
ویژگی نوعی عقرب زرد بسیار سمّی
چریغ آفتاب
طلوع آفتاب ، صبح زود
حواله
نوشته ای که بخاطر آن دریافت کننده ملزم به پرداخت پول یا مال شخص دیگری است
رواق
بنایی با سقف گنبدی شکل یا به شکل هرم
سر پَر زدن
توقف کوتاه ، بر زمین نشستن و برخاستن مرغی
سوء هاضمه
بدگواری ، دیر هضمی
صباح
بامداد ، سپیده دم، پگاه
طَبَق
سینی گرد بزرگ معمولاً چوبی که روی سر خود می گذارند
طیلسان
نوعی ردا
غایت القصوی
حدّ نهایی چیزی، کمال مطلوب
فرخنده پی
خوش قدم ، نیک پی ، خوش یمن
کازیه
جا کاغذی
کِی
پادشاه ، هر پادشاه از سلسله کیان
کیان
کی ها ، پادشاهان
مار غاشیه
ماری بسیار خطرناک در دوزخ
مستعجل
زودگذر ، شتابنده
مغان
موبدان زرتشتی، عارف کامل و مرشد
مَرکب
اسب و هر آنچه بر آن سوار می شوند
نَمَط
بساط شترنج
تحریر
نوشتن ، آزاد کردن
امّان
پایتخت اُردُن
بارو
دیوار، قلعه ، حصار
خط می خواندند
کنایه از اینکه اطاعت می کردند و فرمان می بردند
چشم می زد
کنایه از اینکه می ترسد یا فرمان می برد
طاقه
واحد شمارش پارچه یا جامه
ادهم
خاکستری