12th Literature Lesson 11 Flashcards
تشر
سخنی همراه با خشم، خشونت و اعتراض معمولاً به قصد ترساندن و تهدید کردن
تعلّل
عذر و دلیل آوردن ، درنگ و اهمال کردن
جناق
جناغ، استخوان پهن و دراز جلوی قفسه سینه
حزین
غم انگیز
حمایل
نگهدارنده، محافظ
حمایل کردن
محافظ قرار دادن چیزی برای چیز دیگری
حیثیّت
آبرو و اعتبار اجتماعی که سبب سربلندی و خوش نامی میشود
دنج
ویژگی جای خلوت و آرام بدون رفت آمد
دیباچه
آغاز و مقدّمه هر نوشته
روضه
ذکر مصیبت و نوحه سرایی، آنچه در مراسم سوگواری اهل بیت به ویژه اما حسین ع خوانده میشود
شامّه
حسّ بویایی
شبح
آنچه بصورت سیاهی به نظر می آید، سایه موهوم از کسی یا چیزی
طفره رفتن
خود داری کردن از انجام کاری از روی قصد و بهانه آوردن، به ویژه خود داری کردن از دادن پاسخ صریح
متقاعد
مجاب شده، مجاب ، قانع شده
متقاعد کردن
وادار به قبول امری کردن
محضر
دفترخانه، دادگاه
مُسلِم
پیرو دین اسلام
معبر
محل عبور ، گذرگاه
تل
پشته، تپّه بلند
چفیه
سربند عربی، پارچه چهار گوشی که درایران و فلسطین نماد جنگ و جهاد است
حتم
حتمی، لازم، لازم کردن، یقیناً
دوشگا
نوعی مسلسل سنگین
رمق
تاب، توان، باقی مانده جان
ذلّه شدن
خسته شدن
انهدام
ویران شدن، فرو ریختن، ویرانی
پاکبازی
از خود گذشتگی، وارستگی
زیور
آذین ، آرایش ، پیرایه