12th Literature Lesson 16 Flashcards
آزگار
زمانی دراز ، ویژگی چیزی که بلند و طولانی به نظر بیاید
آسمان جُل
کنایه از فقیر
جُل
پوشش
استشاره
رای زنی ، مشورت ، نظر خواهی
استیصال
ناچاری ، درماندگی
اطوار
رفتار یا سخنی ناخوشایند و ناهنجار
اعلا
برتر، ممتاز ، نفیس
امتناع
سرباز زدن از انجام کاری یا قبول سخنی
انضمام
ضمیمه کردن ، به همراهِ
بادی
آغاز
بحبوحه
میان ، وسط
بذله
شوخی ، لطیفه
برجک
سازه ی چرخانی که روی تانک قرار دارد و به کمک آن می توان جهت شلیک توپ را تغییر داد
بُقولات
انواع دانه های خوراکی ، حبوبات
بلامعارض
بی رقیب
بَلّعتُ
فرو بردم ، بلعیدم
پایی شدن
در امری اصرار وزریدن
پتیاره
زشت و ترسناک
ترفیع
ارتقا یافتن ، رتبه گرفتن
تصدیق
گواهی دادن به صحّت امری
تصنعّی
ساختگی
تنبوشه
لوله ی سفالی یا سیمانی کوتاه که در زیر خاک یا میان دیوار می گذارند تا آب از آن عبور کند
تیربار
مسلسل سنگین
جبهه
پیشانی
چُلمن
آنکه زود فریب می خورد ، دست و پا چلفتی ، هالو ، بی عرضه
خورد رفتن
از بین رفتن و ساییده شدن
خمره
ظرفی به شکل خُم و کوچک تر از آن
خفایا
جمع خفیه ، مخفیگاه
خوش مشربی
خوش معاشرتی ، خوش صحبتی
درزی
خیّاط
دوری
بشقاب گرد بزرگ معولاً با لبه کوتاه
دیلاق
دراز و لاغر
سرسرا
هال و لابی
سکندری
هنگامی که کسی کنترل خود را از دست داده است و ممکن است زمین بخورد
شبان
چوپان
شرفیاب شدن
آمدن به نزد شخص محترم و عالی قدر
شش دانگ
به طور کامل ، تمام
شکوم
شگون ، میمنت ، خجستگی