10th literature Season 2 Flashcards
مخلص
بی ریا ، صمیمی
مرمّت
اصلاح ، رسیدگی
پسرک
شاب ، فتی
غنیمت
مغتنم
اعرابی
مرد عرب و صحرا نشین
قیّم
سرپرست ، کیسه کش حمّام
پلاس
نوعی گلیم کم بها ، جامه ای پشمینه و ستبر که درویشان به تن کنند
موی سر باز کردن
تراشیدن سر، موی سر را تمیز کردن
خَلَفِ صِدق
جانشین راستین
طمأنینه
آرامش و قرار
بُر خوردن
در میان قرار گرفتن
دل مشغولی
تشویش ، دغدغه
تن جامه
لباس ، تن پوش ، پوشاک
خطابه
سخنرانی ، خطبه خواندن ، وعظ کردن
بی نوایی
بی غذایی
شوریده
عارف ، عاشق
باز گرفت
فراخواند، نشاند
دلگشا
فرح انگیز ، طربناک
دست نازک
تبحّر ، مهارت
رو نشان نمیداد
کنایه از اینکه محل نمی گذاشت ، سرد برخورد میکرد
دم گرفتیم
فریاد زدیم
غَرَض
هدف ، مقصود ، اراده
گرته برداری
نسخه برداری اولیّه از روی یک طرح با ذغال
دلّاک
کیسه کش حمّام ، مشت و مال دهنده
اخت شد
مأنوس شد
متدیّن
دین دار ، با دیانت ، با ایمان
درشت
خشن ، ناهموار ، دشوار
چابک
زبردست
برکات
یمن ها ، خجستگی ها ، نیک بختی ها ، افزون ها
اهل
شاسته، نجیب ، سزاوار
تلاطم
جنب و جوش ، تنش ، به هم خوردن ، آشفتگی
معاشرت
اُلفت داشتن
نگارین
مزیّن، منقوش ، منقّش
تمامت
باقی مانده
گذارد
راه دهد ، اجازه دهد
محال
بی اصل
مخمصه
غم بزرگ
فراغ
آسودگی
مگر
الّا، بجز، از قضا ، اتفاقاً