No 4 Flashcards
Sash window
پنجره كشويى عمودى
Unseasonable
بى موقع
نابجا
بى مورد
Betray
افشا كردن
خيانت كردن
Careworn
غمگين
مضطرب
Self-proclaimed
ادعا شده از جانب خود شخص
Grueling
فرساينده
خسته كننده
Publicize
تبليغات كردن
به اطلاع عموم رساندن
To be at a loss (to do sth)
گيج شده
ندانستن اينكه چه بايد گفت يا انجام داد
Blanket
همه جانبه
كل
Comport oneself to
جور بودن با…
تحمل كردن…
Irrevokable
غير قابل لغو
غير قابل بازگشت
Detract
كاستن
كاهيدن
Inquisitive
كنجكاو
فضول
Mar
خراب كردن
Illustrious
برجسته
نامى
Staunch
وفادار
Hunch
گمان
قوز
Tame
ملال آور
Psychedelic
توهم زا
روان گردان
Cloister
منزوى كردن
خلوت گزيدن
كناره گرفتن در
Resign
راضى شدن
استعفا دادن
تسليم شدن
دست كشيدن
Impart
سهم دادن
ابلاغ كردن
رساندن
بهرمند ساختن
Discredit
بى اعتبار كردن
Incriminate
متهم كردن
Behold
ديدن
Mystique
ابهت
رمز و راز
Trawl
تور ماهيگيرى
با تور كيسه اى ماهى گرفتن
Cart off
با وسيله ى نقليه بردن
Prodigious
شگرف
حيرت آور
Blasé
وازده
بى ميل
سير و ملول
افراط زده
Hard-pushed
تحت فشار قرار گرفتن
براى كارى با سختى مواجه شدن
Remorseless
سنگدل
ظالم
Warble
چهچهه زدن
Husbandry
كشاورزى
فلاحت
Expansive
شنگول
داراى انبساط خاطر
Skein
كلاف
دسته
Contrive
نقشه كشيدن
زمينه سازى كردن
با ابتكار چيزى ساختن
Boot polish
واكس كفش
Insensitive
بى عاطفه
بى احساس
(Up) to the hilt
تا بالاترين درجه
Whim
هوى و هوس
Tweak
نيشگون گرفتن
Sprig
شاخه ى كوچك
Burial
تدفين
خاكسپارى
Crack-up
متلاشى شدن
خرد شدن
Overshoot
فراتر رفتن
اضافه جهش
Plaintive
سوزناك
To give s.b./sth a wide berth
فاصله ى معقول را با چيزى/كسى حفظ كردن
Shufti
نگاه سريع
Tripe
چرند
بى ارزش
سيرابى
Concede
تصديق كردن
پذيرفتن
Foulmouthed
بددهن
To appeal to s.o.
درخواست كردن از كسى
تقاضا كردن از كسى
To get a brain wave
الهام ناگهانى دريافت كردن
Stuff it!
براى عدم موافقت با كسى يا رد اطاعت از كسى به اون خطاب ميشه
To blab sth
چيزى را فاش كردن
Nobility
نجابت
شرافت
اصالت
To befit sth
برازنده ى چيزى بودن
درخور چيزى بودن
Augury
پيش بينى
پيش آگهى
Henchman
پيرو
مريد
طرفدار