No 2 Flashcards

Question

Swift

Answer 1

كسى را به مبارزه طلبيدن

Answer 2

تماميت يكپارچگى بطور درست و دست نخورده

Answer 3

عارف | عرفانى

Answer 4

اثيرى | عرفانى

Answer 5

اعتقادات

Answer 6

دانستن چيزى به علت تجربه ى ناخوشايند شخصى

Answer 7

جلوى اتفاق بد را گرفتن | دفع كردن بلا

Answer 8

لايروبى كردن

Answer 9

منزجر كردن | شورش كردن

Answer 10

مخالف | بيزار

Answer 11

شوكه كردن | نگران كردن

Answer 12

كشيدن بستن با طناب بستن

Answer 13

تهمت | افترا

Answer 14

تمسخر | استهزاء

Answer 15

دست گرمى

Answer 16

مانع شدن

Answer 17

نكوهش | سرزنش

Answer 18

آواز خواندن با صداى آرام | زمزمه

Answer 19

بلاتكليف | مضطرب

Answer 20

امضاى ثانوى بر روى سند كردن

Answer 21

صداى غاز | صداى بوق ماشين

Answer 22

كج | كج شدن

Answer 23

چشم پوش زده شده | چشم بسته

Answer 24

غل و زنجير | غل و زنجير كردن

Answer 25

بى غرض | غير شخصى

Answer 26

تند و تيز

Answer 27

خطاناپذير

Answer 28

خونسرد

Answer 29

با خشونت رفتار كردن

Answer 30

غلط | ناجور

Answer 31

محاصره كردن | از هرسو تحت فشار قرار دادن

Answer 32

دستچين كردن

Answer 33

پر باد

Answer 34

نهال درخت

Answer 35

روپوش

Answer 36

لرزيدن | جعبه ى حمل تير

Answer 37

بردگى | بندگى

Answer 38

از دست دادن چيزى بعلت انجام يك اشتباه

Answer 39

كف | كف كردن

Answer 40

مجلل باشكوه باابهت

Answer 41

رقابت كردن | چشم و هم چشمى كردن

Answer 42

نوعى قايق مسطح مستطيلى

Answer 43

رذل بدخواه بدانديش بى وجدان

Answer 44

شكست خوردن | ناكام ماندن

Answer 45

وابسته به فن آورى آتش بازى | شورانگيز

Answer 46

مقدار و نيروى حركت

Answer 47

مانور

Answer 48

كنايه آميز

Answer 49

لم دادن | وقت گذرانى به بطالت

Answer 50

با پا يا كفش به زمين ماليدن

Answer 51

قوز كرده

Answer 52

آدم نفرت انگيز و ناخوشايند

Answer 53

تكبر | غرور

Answer 54

متكبر | مغرور

Answer 55

گزارش بازگويى شرح مبسوط

Answer 56

بازپرداخت كردن جبران كردن هزينه ى كسى/چيزى را پرداخت كردن

Answer 57

كم كردن شدت و اثر چيزى

Answer 58

سخت دقيق قاطع

Answer 59

متين آرام باوقار

Answer 60

با احترام

Answer 61

درهم برهم بى قاعده بهم ريخته

Answer 62

خشم خود را خالى كردن (سر كسى)

Answer 63

غير قابل عبور | غير قابل توفق

Answer 64

شيهه | شيهه كشيدن

Answer 65

كاملا | تماما

Answer 66

درختچه ها و گياهانى كه زير درخت ميرويند

Answer 67

سوء تفاهم شبهه عدم اطمينان اشتباه

Answer 68

بع بع كردن ناله كردن صداى بزغاله

Answer 69

اسيركننده

Answer 70

چنگ | محكم گرفتن

Answer 71

دست كسى را بستن

Answer 72

اتحاد | همبستگى

Answer 73

تندخو

Answer 74

خوابيده بى حال سست

Answer 75

آموزش | شهريه

Answer 76

آرام كننده | صلح آميز

Answer 77

پلاسيده شدن | پژمردن

Answer 78

سنگ سردر

Answer 79

كشنده | قاتل

Answer 80

خسته بيمار در وضعيت بد بودن به علت فعاليت زياد و شرايط بد

Answer 81

يك وعده يا پرس خوراك

Answer 82

غوغا الم شنگه سروصدا راه انداختن

Answer 83

گرگورى | ژوليده و نامرتب

Answer 84

دزدكى رفت و آمد كردن | خبرچين

Answer 85

با نشان هاى نجابت خانوادگى آراستن

Answer 86

يك رشته پلكان

Answer 87

با ترديد حرف زدن

Answer 88

ور رفتن سرهم بندى كردن تعمير كردن

Answer 89

گناهكار شناختن | محكوم كردن

Answer 90

سحر و جادو | جادوگر

Answer 91

حمله ى ناگهانى | يورش

Answer 92

پخش و پلا بودن | پراكنده

Answer 93

هجوم بردن | غليان

Answer 94

برجسته | قلنبه

Answer 95

گره دار كردن

Answer 96

رخ دادن (براى كسى)

Answer 97

اندوه | غصه

Answer 98

خوكدانى

Answer 99

توده دسته انبوه

Answer 100

جادوگر | ساحر

Answer 101

فواره زدن

Answer 102

چرخيدن | چرخاندن

Answer 103

با تكبر راه رفتن

Answer 104

ملك اربابى

Answer 105

كوتوله

Answer 106

كود حيوانى | پشگل

Answer 107

حيله آميز | حقه باز

Answer 108

مات و مبهوت

Answer 109

سرعت دادن | سرعت گرفتن

Answer 110

فيروزه | فيروزه اى

Answer 111

پوشال

Answer 112

خيس و تر

Answer 113

در گربه رو

Answer 114

شيطانى | ديوآسا

Answer 115

كيش كردن | چخ كردن

Answer 116

پوست كندن از